جلسه پنجم از دوره بیستونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شمس به استادی همسفر شهربانو، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز سهشنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
همیشه با خودم این تصور را میکردم، هرکس که باسواد است، دانایی بالایی دارد؛ ولی به مرور زمان فهمیدم نه. آقای مهندس میفرمایند میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست؛ بایستی انسانی اندیشید و نشانه دانایی اندیشه و تفکر میباشد. در جزوه جهانبینی ۱ و ۲ شرح کامل از دانایی و دانایی موثر آمده است و مثلثی تشکیل شده که اضلاع آن تفکر، تجربه و آموزش میباشد.
ما زمانی به دانایی میرسیم که هر سه ضلعش با هم برابر باشند، مثلاً اگر یک ضلع تجربه بزرگتر باشد ما به تعادل نخواهیم رسید، مثل اعتیاد. مسافر من اعتیادش خیلی زیاد بود، بدون اینکه تحقیق، پرسوجو و تفکر کنیم همه راهها را میرفتیم و هیچ موقع به هدفمان که درمان بود، نمیرسیدیم. بهترین کمپها را رفت؛ ولی بعد از چند وقت دوباره برگشت میخورد. سه دفعه سم زدایی کرد.
یک روز که به دیدنش رفتم دکتر گفت در روز چند دفعه یک لیوان یکبار مصرف آب و نصف قرص باید بخورد؛ ولی وقتی میخورد از حال میرفت. بعد از سه روز آمد خانه گفتیم دیگر درمان شده است. بعد از آن دکتر کپسولی داد و گفت اگر این را بخورد و روی این قرص مواد مصرف کند در جا فوت میکند، با این حال قرص را هم خورد و باز دوباره مصرف مواد را شروع کرد و فایدهای نداشت تا اینکه راه کنگره باز شد.
من از خدای خوبم خیلی متشکرم که این راه را به ما نشان داد و به دانایی رسیدیم؛ چون مسافرم واقعا در کنگره ۶۰ به درمان رسید. خوشبختانه الان نزدیک دو سال و نیم است که رها شده است. تجربه خودم از اضافه وزن است که من را به دانایی و دانایی موثر رساند.
من تقریباً ۲۲ کیلو اضافه وزن داشتم و همیشه رنج میبردم. مسافرم دائما میگفت تو اضافه وزن داری و پسرم من را مسخره میکرد. من زیاد غذا نمیخوردم و اصلاً باور نداشتم که اضافه وزن داشتم و این دانایی را نداشتم که اینها واقعاً درست میگویند. یک روز رفتم عطاری کپسولهای لاغری را گرفتم و دو ماه استفاده کردم، به من گفتن در دو ماه وزنت پایین میآید؛ ولی غافل از اینکه ۱۰ کیلو به وزنم اضافه شد و ۲۰ کیلو اضافه وزن پیدا کردم!
من در کنگره یاد گرفتم اضافه وزن یک ضدارزش است و فهمیدم هر ۱۰ کیلو اضافه وزن به اندازه یک کیسه برنج است؛ پس من دو کیسه برنج را با خود حمل میکردم. موقع نماز و راه رفتن کمردرد و پادرد داشتم و خیلی اذیت میشدم. ما در کرج بودیم که یکی از راهنماها به تهران آمد و آموزش تغذیه سالم را دید و در کرج لژیون برگزار کرد. من اولین نفری بودم که اعلام اضافه وزن کردم. سر لژیون جونز نشستم ۱۰ ماه و ۲۰ روز سفر کردم و به وزن متعادل رسیدم. ساعت ۷ صبح در لژیون شرکت میکردم در سرما و باران با اینکه اذیت میشدم؛ اما تحمل کردم تا اینکه به وزن ایدهآل رسیدم.

تایپ: همسفر شراره رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
33