جلسه اول از دوره چهلودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابوریحان به استادی راهنما همسفر سمیه، نگهبانی همسفر مژگان و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» روز سهشنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز دانایی و دانایی مؤثر و صبر است. استادهای ما آقای مهندس و استاد امین، همه آموزشهایی که به ما میدهند و مفاهیمی که میخواهند برای ما باز کنند، از سه روش استفاده میکنند: تعریف، تصویر و تمثیل. این کار برای این است که مفاهیم را برای ما ساده کنند و ما بتوانیم به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنیم. آنقدر قشنگ این تعریف، تصویر و تمثیل را برای ما جا میاندازند که ما قشنگ میتوانیم به آن حقایق واقعی بودن مطالب برسیم. اگر از تعریف سواد بخواهیم شروع کنیم، سواد یعنی آگاهی، یعنی دانش، یعنی علم، یعنی ابزاری برای رسیدن به دانایی. خود سواد به تنهایی دانایی نیست، بلکه وسیلهای است که ما را به دانایی نزدیک و نزدیکتر میکند. حالا تعریف دانایی یعنی چه؟
دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواسته در هر رنگ و هر لباس. یعنی من میدانم دروغ گفتن بد است، من میدانم مصرف سیگار و قلیان به هر اندازه، توی کنگره یاد گرفتیم که ضد ارزش است و باید تشخیص بدهم. مشکل بزرگ ما انسانها این است که به آن درجهی تشخیص در قسمتهای زندگیمان نمیرسیم. اگر انسان به آن تشخیص برسد و به حقیقت موضوع دست پیدا کند، قطعاً رفتهرفته میتواند آن را عملیاتی کند. یا اگر چیزی ضد ارزش باشد، میتواند از آن متقابلاً جلوگیری کند.
تعریف دانایی مؤثر یعنی چه؟ یعنی تشخیص و انجام دادن و یا انجام ندادن موضوع. یعنی اینکه من میدانم دروغ بد است، ولی وقتی که به دانایی مؤثر میرسم، این دانستنش یعنی دانایی، حالا میخواهم انجامش ندهم، این میشود دانایی مؤثر. یا میدانم بخشش خوب است، میدانم قدردانی خوب است، یعنی تشخیص، یعنی همان دانایی. ولی وقتی میخواهم انجامش بدهم، میشود دانایی مؤثر. اگر بخواهیم به دانایی مؤثر برسیم خیلی سخت است، خیلی از موانع را باید بگذرانیم و کار آسانی نیست. به نظر من، همین تشخیص خیلیها به قدرتش در خیلی موضوعها نرسیدهاند.
حالا میرسیم به تصویر. اگر نگاه کنیم، مطالب کنگره به صورت مثلث به ما آموزش داده شده است. مثلث دانایی چیست؟ آموزش، تجربه، تفکر. توی دل همین مثلث، یک مثلث دیگر است که اضلاعش با هم برابر است و به آن میگویند دانایی مؤثر. تکتک آن ضلعها همان تفکر، تجربه و آموزش است. فرق مثلث یا تصویر دانایی و دانایی مؤثر در این است که اضلاع مثلث دانایی میتواند متغیر باشد، یعنی یک اندازه نباشد. ولی حتماً باید دانایی مؤثر یک اندازه باشد. تعادل در این است که دانایی ما، دانایی مؤثر باشد و اضلاع این مثلث متقارن و یک اندازه باشند. حالا اگر بخواهیم تمثیل بزنیم، در جزوه جهانبینی خیلی تصویرها و تمثیلهای ساده ولی حقیقی وجود دارد. مثلاً شهر وجودی همان جسم ما است، نفس ما ساکنین آن، ذهن ما سلاح آن شهر، عقل ما فرمانروای آن شهر. عقل ما که فرمانروای آن قلعه است، در قلعه عقل زندگی میکند. حالا چه چیزی از آن محافظت میکند؟ سربازهای دانایی. هر چه پروازهای دانایی ما قویتر، تشخیص بهتر و نیرومندتر باشد، آن بایدها و نبایدهایی که اول گفتم میتوانند از شهر وجودمان محافظت کنند. مقابله این مثلث دانایی، مثلث جهالت است که اضلاعش ترس، منیت و ناامیدی است. ترس در مقابل تفکر است، منیت در مقابل آموزش است، ناامیدی در مقابل تجربه است. اینها باعث میشوند که ما پردازش ذهنی نداشته باشیم، آموزشپذیر نباشیم و از تجربه و انرژی دیگران استفاده نکنیم.
تمام این تعریف، تصویر و تمثیل برای این است که من بتوانم هنر زندگی کردن، در لحظه بودن، قدردان بودن و پذیرش کردن را یاد بگیرم. یاد بگیرم بد، بده و خوب، خوب است. بتوانم بدیها را انجام ندهم و خوبیها را در خودم پرورش دهم. اصلاً هدف نیروهای منفی چیست؟ اینکه من را از دانایی دور و متوقف کنند. چگونه این کار را میکنند؟ با دست گذاشتن روی دانایی مؤثر من. آنها قدرت انجام دادن بایدها و نبایدهای درست را از من میگیرند. نیروهای منفی چهار گروه هستند: اولین و قدرتمندترین گروه، جهل و نادانی ماست. دومی، ماده و مادیات است که استاد در لژیون سردار گفتند گرههای ماست. سومی رفیق ناباب است، همانطور که آقای مهندس میگویند باید مراقب اطرافیانمان باشیم. چهارمی هم شیطان است که ما را به سمت ضد ارزشها میکشاند. همه ما از دل تاریکیها آمدهایم، چه مسافر با مصرف مواد و چه همسفر، هر دو تخریبهای شدیدی را تجربه کردهایم. به همین دلیل آموزش در کنگره برای همه ما ضروری است.
وقتی به کنگره میآییم، اولین چیزی که میشنویم فرمانبرداری و پذیرش است. یعنی باید آموزش بگیریم و ضلع آموزش را در خودمان قوی کنیم. اینجا هر که هستی، هر علمی داری، هر جایگاه اجتماعی داری، بیرون بگذار. اینجا شاگردی کن تا به فرمانروایی برسی. باید بدانیم که هیچکس جز خودمان نمیتواند به ما کمک کند. ما همدرد هستیم و باید از تجربههایمان برای کمک به همدیگر استفاده کنیم. دانایی به سواد، تمدن، رنگ، لباس یا موقعیت اجتماعی نیست، بلکه به انسانیت است. دانایی کمک میکند که من چگونه اطرافم را ببینم، چه احساسی داشته باشم و چه ادراکی پیدا کنم. اگر حال خوبی ندارم، نباید مسببش را دیگری بدانم، بلکه باید ببینم چقدر آموزش گرفتم و تجربه کردم. باید یادم باشد مفاهیم آموزنده و مفید در دل سختیها و رنجها متولد میشوند. همانطور که آب گرم سیبزمینی را نرم میکند و تخممرغ را سفت. اگر وقت خود را برای تخریب دیگران بگذارم، وقتی برای آبادانی خودم ندارم. اگر میخواهم دانا شوم، باید تمرکز روی خودم باشد و خواسته داشته باشم. نباید فراموش کنم که نادانی آغاز دارد ولی پایانی ندارد، و دانایی آغاز دارد و پایانی ندارد.
ورود به سفر دوم جهانبینی همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر سمیه

اهدای لوح تقدیر اعضای لژیون سردار

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر حمید
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
52