امروز سه شنبه 1404/06/04 جلسه پنجم از دوره ششم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «د انایی، دانایی موثر و سواد» با استادی مسافر محمدنصیر، نگهبانی مسافر اسحاق و دبیری مسافررضا ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد
خداوند را صمیمانه شاکرم که امروز در این جایگاه قرار دارم ابتدا از جناب مهندس بنیان کنگره و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم در ادامه از ایجنت و راهنمای محترم خود آقا جواد بسیار سپاسگزار و ممنون هستم که اگر من امروز در این جایگاه نشستم نتیجه زحمات و تلاشهای ایشان بوده است.
دستور جلسه امروز ما در مورد دانایی، دانایی موثر و سواد است .
در کنگره «دانایی» یعنی تشخیص دادن خوبی از بدی، زشتی از زیبایی و سود از زیان.
کسی که دانایی دارد میفهمد چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست مثلاً میداند که مصرف مواد مخدر زیان آور است یا دروغ گفتن بد است اما دانایی صرفاً دانستن است نه الزاماً عمل کردن.
جناب مهندس میفرماید:« هر کس میتواند بداند که سیگار مضر است اما همچنان سیگار میکشد پس دانایی به تنهایی کافی نیست».
دومین مقوله «دانایی موثر »است که این مرحله فراتر از دانایی است .دانایی موثر یعنی قدرت به کار بستن دانستهها در زندگی واقعی؛یعنی اگر میدانم سیگار ضرر دارد بتوانم آن را رها کنم اگر میدانم دروغ بد است واقعاً راستگو باشم و به بیان سادهتر دانایی موثر یعنی عمل کردن دانستهها.
در کنگره ۶۰ هدف اصلی رسیدن به دانایی موثر است چون دانستن صرف، تغییر ایجاد نمیکند. «عمل کردن» است که رهایی میآورد.
مقوله بعدی «سواد» است.
از نگاه جناب مهندس سواد ؛ یعنی توانایی خواندن و نوشتن نه کمتر و نه بیشتر است. در مسئله درمان اعتیاد سواد و دانش به مفهوم دانایی و دانایی موثر موثر نیست، ممکن است شخص دارای تحصیلات یا دانش بالا باشد اما انسانی کاملاً به هم ریخته باشد و یا مصرف کننده مواد مخدر هم باشد و در درمان خودش ناموفق باشد از طرف دیگر ممکن است شخص را ببینیم که سقف سوادش در حد خواندن و نوشتن باشد اما بسیار دانا و فهیم باشد و در درمان اعتیاد خود کاملاً موفق عمل نماید.
بنابراین سواد هیچ ارتباط مستقیمی با دانایی و دانایی موثر ندارد.
مثلث دانایی از سه ضلع تجربه، آموزش و تفکر تشکیل شده است .برای رسیدن به دانایی بایستی آموزش و تفکر و تجربه وجود داشته باشد اما دانایی به مفهوم عملکرد صحیح نیست،ممکن است ما در موضوعی به دانایی رسیده باشیم اما قدرت عمل به دانایی خود را نداشته باشیم مثلاً خیلی میدانند که مصرف مواد مخدر، موضوعی ضد ارزشی است حتی آموزش ، تجربه و تفکر نیز داشتهاند و میخواهند مصرف مواد مخدر خود را کنار بگذارند ولی توان عمل به دانایی و خواسته خود را ندارند. مفهوم این وضعیت این است که دانایی آنها به دانای موثر تبدیل نشده است.
تفاوت دانایی با دانایی موثر در این است که در مقوله دانایی اضلاع مثلث یعنی آموزش، تجربه و تفکر با هم برابر نیستند زمانی که مثلث دانایی ما متساوی الاضلاع باشد یعنی به اندازه کافی آموزش دیده باشیم تجربه کرده باشیم و تفکر نیز در حد مطلوب وجود داشته باشد در مسیر تزکیه و پالایش به جایگاهی میرسیم که میتوانیم به دانستههای خود عمل کنیم و این دانایی موثر میشود.
(11).jpeg)
نگارش : مسافر محمد .س (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
عکس و ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
158