جلسه چهارم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حسنانی به استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز سهشنبه ۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه، ایجنت، مرزبانان و راهنمای خوبم همسفر مرضیه تشکر میکنم که به من اجازه خدمت دادند. دستور جلسه در خصوص «دانایی، دانایی موثر و سواد» است. گاهی اوقات یک نفر تحصیلات بالایی دارد؛ اما با دیگران برخورد خوبی ندارد، فاقد آرامش و تعادل است و مدام عصبانی میشود؛ اما گاهی بعضی افراد با وجود اینکه سواد خواندن و نوشتن ندارند؛ اما برخورد خوب و آرامی با دیگران دارند، در تعادل و آرامش هستند و میتوانند مسائل و مشکلات خود را حل کنند.
آقای مهندس فرمودند که سواد آگاهی میآورد؛ اما لزوماً دانایی نمیآورد. ما برای رسیدن به دانایی، باید علم زندگی کردن را یاد بگیریم و از زندگی خود لذت ببریم و در لحظه زندگی کنیم. بایستی منیت خود را کنار بگذاریم تا بتوانیم بیاموزیم، ناامید نباشیم تا بتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم و از ترسهای خود عبور کنیم تا قادر باشیم به خوبی تفکر کنیم.
دانایی از کارهای کوچک شروع میشود؛ مانند به موقع خوابیدن و بیدار شدن، انجام ورزش و پرخوری نکردن. گاهی مشاهده میکنیم توان انجام کارهای مثبت را نداریم، در اینجا نقش دانایی مؤثر مشخص میشود. دانایی مؤثر به معنای قدرت به اجرا درآوردن کارهای ارزشی است. البته دانایی در مسائل ضدارزشی نیز وجود دارد؛ مانند ساختن بمب اتم که متأسفانه انسانها به عواقب آن فکر نمیکنند و تخریبهای زیادی به وجود میآورند. توانایی بدون داشتن دانایی مانند پتکی است که در دست یک انسان نادان قرار دارد که باعث نابودی خود و اطرافیان میشود.
ما در زندگی خود هر لحظه در حال امتحان و آزمایش الهی هستیم. موانعی نظیر ترس، منیت و ناامیدی همیشه سد راه ما وجود دارد. نباید دلسرد شویم. تلاش و حرکت لازمه رسیدن به مقصد است. سکون در هیچ چیزی معنایی ندارد، سکون آغاز سقوط است.
وقتی یک درخت را هرس میکنند و شاخههای آن را میبرند، آن درخت سال بعد محکمتر و قویتر میشود و محصول بیشتری میدهد، ما انسانها نیز باید همینطور باشیم. اگر ضربهای میخوریم و مشکلی برای ما پیش میآید؛ باید قویتر و محکمتر ادامه دهیم. برای اینکه اشتباهات گذشته برای من تکرار نشود؛ باید دانایی خود را افزایش دهم و قبل از انجام هر کاری، جوانب آن را بسنجم.
دانایی مسیری است که پایانی ندارد و هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که من همه چیز را میدانم. اگر فردی ادعا کند من همه چیز را میدانم؛ دلیل بر نادانی آن فرد است. برای اینکه قوی شوم؛ باید بیاموزم و دنبال نشانهها باشم. پسر من مصرفکننده متادون بود. به دلیل مصرف بالا، دچار اوردوز و توهم شد. مجبور شدیم او را به کمپ ببریم. از خدا میخواستم که معجزهای اتفاق بیفتد؛ چون باور داشتم در کمپ به درمان نخواهد رسید. زمانیکه جنگ شد، مردد بودم. در نظر داشتم او را از کمپ خارج کنم؛ اما مسئول کمپ گفت که با این کار حال وی قطعاً بدتر خواهد شد. نزدیک کمپ را بمباران کردند. پسرم همراه چند نفر فرار کرد و بعد از چند ساعت جنگ تمام شد. مستأصل و ناراحت از وضع به وجود آمده بودم. زمانیکه پسرم به خانه آمد، متوجه شدم در آنجا به آنها آرامبخشهای قوی میدادند که منجر به تیکهای عصبی شدیدی شده بود. همه اینها برای من یک نشانه بود؛ چراکه اگر بیشتر در آنجا میماند، معلوم نبود چه اتفاقی برای وی میافتاد.
بچهها مادر ضعیف، ناتوان و افسرده نمیخواهند، آنها مادر سالم و سرحال میخواهند. من به خاطر اضطرابهایی که داشتم، دچار بیماری شدم و زندگی ما دچار بحران شد. پسرم نیز در این میان دچار استرسهای شدیدی شد. بنابراین در مراحل زندگی که مدام مورد آزمون و خطا قرار میگیرم؛ باید فردی باشم که بتوانم از این مسائل عبور کنم؛ مانند بچهای که هر بار زمین میخورد دو مرتبه بلند میشود و به مسیر خود ادامه میدهد، من نیز باید الگو بگیرم و بفهمم در پی این سختیها، مسیر پیدا میشود تا به آرامش برسم.

مرزبانان کشیک: همسفر جمیله و مسافر مرتضی
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش، تنظیم و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
187