English Version
This Site Is Available In English

اگر هر سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش را انجام دهیم به دانایی موثر می رسیم

اگر هر سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش را انجام دهیم به دانایی موثر می رسیم

دهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی، با دستور جلسه "دانایی، دانایی مؤثر و سواد" در تاریخ چهارم شهریورماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق شد در این جایگاه قرار بگیرم. از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. اما در مورد دستور جلسه، دانایی و دانایی مؤثر و سواد، قبل از ورود به کنگره معنای دانایی را نمی‌دانستم چه برسد که تقسیم کنم به دانایی مؤثر و غیرمؤثر، دنبال تهیه مواد بودم و چگونه پول مواد را جور کنم. دانایی من در حد این بود که چگونه تریاک را به شیره تبدیل کنم و بقیه را دور بزنم تا به سر بساط برسم. من در سن ۱۵سالگی ترک تحصیل کردم و به‌جای اینکه دنبال علم و تحصیل باشم، رفتم دنبال مصرف مواد، اصلاً دنبال پیشرفت و زندگی نبودم، سر هر کاری که بودم تمام ذهنم این بود که چگونه خودم را پای بساط برسانم و مصرف کنم. من به‌خاطر نوشتن ترک تحصیل کردم. از وقتی که وارد کنگره شدم به لطف آموزش‌های کنگره، راهنمای خودم، نوشتن و گوش‌کردن سی‌دی‌های جناب مهندس، تازه فهمیدم که دانایی چه است، دانایی یعنی دانستن آن چیزی که یاد گرفتیم و کجا باید این دانایی را خرج کنیم. چگونه تشخیص بدهیم که جای من در این جمع است یا خیر؟ من واقعاً از کنگره آموختم که فرق دانایی و نادانی در چیست و دانایی که کسب کردم را کجا بکار ببرم. من قبل کنگره تا ساعت ۱۲ ظهر خواب بودم و بعد از بیدارشدن تا ساعت ۴ عصر دنبال مصرف بودم و وقتی مشتری می‌آمد قصد من این بود که فقط ردش کنم تا من به مصرف مواد برسم و در آخر به خدا گله می‌کردم که چرا کار نیست و وضعیت بازار خراب است.

این‌ها به دلیل نداشتن دانایی بود. اما الان من ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می‌شوم و خدا را شکر روزی خوبی دارم. آموزش‌های کنگره باعث شد بفهمم که وقتی شب ساعت ۱۰ بخوابم صبح خودکار ساعت ۶ بیدار می‌شوم، اگر من شب تا ساعت یک شب‌بیدار باشم و فوتبال نگاه کنم صبح دیر بیدار می‌شوم و به کارم نمی‌رسم، اما الان به‌جای فوتبال سی دی گوش می‌کنم، سی دی می‌نویسم و این علم و آگاهی که سی دی به من داد باعث شد زندگی من بهتر شود، قبل کنگره زندگی من خیلی بالا و پایین داشت هر کاری کردم مواد را کنار بگذارم نتوانستم؛ چون دانایی نداشتم، هر بار ترک کردم دو ماه بعد دوباره شروع می‌کردم و همیشه ترس این را داشتم که اگر جایی بودم و آنجا مصرف‌کننده بود من چه‌کار کنم، ولی با آموزش‌هایی که از کنگره گرفتم اگر در مکان مصرف باشم خیلی راحت از کنارش می‌گذرم، خدا را شکر می‌کنم این بستر فراهم شد وارد کنگره شدم و آموزش‌ها را کاربردی کردم. همسفر من هم وارد کنگره شد، قبلاً با همسفرم همیشه بحث داشتم و به من می‌گفت چرا هر چه به تو می‌گویم متوجه نمی‌شوی و من می‌گفتم من که به شما پول می‌دهم، اما همسفرم می‌گفت ما محبت می‌خواهیم، دوست داریم بیرون برویم و من چون دانایی نداشتم همیشه دور می‌زدم که بیرون بروید چه‌کار کنید. استاد امین می‌گوید اگر سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش را انجام بدهیم به دانایی مؤثر می‌رسیم، آقا رسول همیشه می‌گویند ما هیچ‌وقت زمان مناسب در مکان مناسب نبودیم. وقتی خانه پدرم می‌رفتم به من می‌گفت مهدی مصرف مواد را می‌خواهی چه‌کار کنی، وقتی آمدم کنگره به درمان رسیدم به من می‌گوید ما برای تو چه‌کار می‌توانیم انجام بدهیم. از خداوند سپاسگزارم که کنگره تا این حد روی من تأثیر گذاشته است، درگذشته دیگران من را نفی می‌کردند و می‌گفتند می‌خواهی چه‌کار کنی؟ اما در حال حاضر دیگران از من می‌پرسند ما چه‌کار کنیم؟ استاد امین می‌گویند اگر جسم را درمان کنید؛ ولی روان خودتان را به همان اندازه پرورش ندهید و سه ضلع مثلث درمان را به یک اندازه درست نکنید؛ مانند این است یک پرنده هستید که یک بال دو متری و یک بال نیم‌متری دارید با چنین وضعیتی نمی‌توانید پرواز کنید همسفر نقش بال را دارد، ما به کنگره می‌آییم آموزش می‌گیریم تجربه می‌کنیم و تفکر می‌کنیم، دانایی ما ارتقا پیدا می‌کند و آماده می‌شویم تا در سفر دوم تجربه کنیم و تفکراتمان را به سرانجام برسانیم، داشتن همسفر بسیار مهم است، همسفر مانند بال پرواز مسافر است که بدون آن پرواز کاری غیرممکن است، از خداوند سپاسگزارم، همسفرم به کنگره آمد و هر آموزشی که در کنار هم از کنگره دریافت کردیم تا حدودی توانستیم به کار ببندیم و اگر در طول سفر هر کدام ما از آموزش عقب ماندیم خودمان را به یکدیگر رساندیم و پابه‌پای یکدیگر دانایی خودمان را ارتقا دادیم، وقتی صبح بیدار می‌شوم و کارهایم را انجام می‌دهم، شب که می‌خواهم به خواب بروم دغدغه‌های گذشته را ندارم و ذهنم آرام است همین که انسان بدون افکار مزاحم، سر آسوده به بالشت بگذارد و بخوابد پاداشی بسیار ارزشمند است، درگذشته من هر شب کابوس‌های متفاوتی می‌دیدم؛ اما الان دیگر این‌گونه نیست بعضی‌اوقات از خودم می‌پرسم آن کابوس‌ها کجا رفتند؟ هزاران خواب متفاوت می‌دیدم و الان راحت و آسوده می‌خوابم و همه اینها از لطف کنگره است، هر کس می‌خواهد به درمان کامل برسد فقط کنگره می‌تواند او را به خواسته‌اش برساند، ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

مرزبان خبری: مسافر حسین
عکاس: مسافر مصطفی از لژیون پنجم
تایپ: مسافر سجاد لژیون چهارم، مسافر حمید لژیون چهارم، مسافر مهدی لژیون ششم
ویرایش و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون پنجم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .