اولین جلسه از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای سه شنبه با استادی: مسافر علی، نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر امید، با دستور جلسه «دانایی،دانایی موثر و سواد» مورخ ۱۴۰۴/06/04 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
به نام نامی انسان، قطرهای از وجود قدرت مطلق .سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
دستور جلسه امروز: دانایی، دانایی مؤثر و سواد است. انسان هرچه نادانتر باشد، درد و رنجش بیشتر است. اکثر مشکلات انسانها ناشی از جهل است و بسیاری از بیماریها ریشه در عدم آگاهی و نادانی انسانها دارد. درصد کمی از مشکلات، ناشی از شرایط و محیط است.
دانایی یعنی درست زندگی کردن. در جزوه جهانبینی، برای دانایی مؤثر، سه ضلع معرفی شده است: تفکر، تجربه و آموزش. برای اینکه دانایی به دانایی مؤثر تبدیل شود، باید این سه ضلع به طور متناسب و متعادل رشد کنند. مثلاً اگر تجربه زیاد باشد اما تفکر کم، چه پیش میآید؟ در این حالت، بیشتر کارها بدون تفکر انجام میشود و نتیجه درستی حاصل نخواهد شد و به مشکلات برخورد میکنیم.
در مقابل، مثلث دانایی مثلث جهل هم وجود دارد که اضلاع آن عبارتند از: ناامیدی، ترس و منیت. هرکدام از این اضلاع سه شیفت کار می کنند: ترس عقل را از بین میبرد، منیت جلوی آموزش را میگیرد، ناامیدی اعتماد به نفس را میکشد و مانع کسب تجربه میشود. هرکدام از اینها یک ضلع از مثلث دانایی را هدف قرار میدهند.
سواد یا تحصیلات به تنهایی ملاک دانایی نیست. متأسفانه در جامعه ما این باور غلط رایج شده که «تو که درس خواندهای، چرا درگیر مواد شدی؟» این کاملاً اشتباه است. اگر سواد من در رشتهای خاص واقعاً برایم مفید بود، هرگز مصرف مواد مخدر نمیکردم یا حداقل جلوی آن را میگرفتم.
بنابراین، دانایی همان سواد نیست؛ خیلیها فکر میکنند کسی که سواد دارد، حتماً دانا هم هست، در حالی که اینطور نیست. سواد یعنی دانایی در یک رشته خاص. مثلاً کسی در مقطع دکتری در یک رشته تحصیل کرده، سواد دارد اما این تنها یکی از معیارهای دانایی است و کافی نیست. به نظر من، اکثر انسانها نیمی از دانایی را دارند. من میدانم که دروغ بد است و خشم بد است، اما این دانایی باید به دانایی مؤثر تبدیل شود؛ یعنی در شرایط خاص، مثل رانندگی، بتوانم خشم خود را کنترل کنم، این است دانایی مؤثر.
انسان دانا کسی است که قبل از انجام هر کاری تفکر میکند و عاقبت کارش را میسنجد. مثلاً در مورد اعتیاد، به نظر من یک مسافر باید به این آگاهی برسد که چرا نباید مواد مصرف کند، چرا نباید الکل مصرف کند. اگر به این دانایی نرسد، بهتر است درمان را شروع نکند؛ چون فقط اذیت میشود و انرژی بیهوده صرف میکند.
روز اول که وارد کنگره شدیم، گفته شد که باید یک علت منطقی برای درمان پیدا کنیم، چون اعتیاد به خودی خود بهایی سنگین دارد. پس باید دانایی مؤثری داشته باشیم که ما را از بازگشت به مصرف مواد بازدارد.
در قانون کائنات، باید به این نتیجه برسیم که مصرف دوباره مواد تخریبزا است و شاید حتی شدیدتر از قبل باشد.
مثل اینکه شیری درنده را از قفس آزاد کنیم، آیا به راحتی میتوان دوباره آن را به قفس برگرداند؟ در پایان، میزان دانایی به سواد، تمدن یا لباس پوشیدن نیست؛ باید انسانی اندیشید. از اینکه به حرفهای من گوش کردید، سپاسگزارم.

عکس مسافر بهروز
تایپ ویراستاری مسافر مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
26