به نام قدرت مطلق الله
گفتگو با راهنمای محترم مسافرآقا کاوه از لژیون هفتم
لطفاً طبق رسم کنگره ۶۰، ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
- سلام دوستان، کاوه هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس شربت تریاک. مدت ۱۰ ماه و ۲۱ روز سفر کردم با روش DST با داروی OT به راهنمایی راهنمای گرامی آقا مصطفی. حدودا ۵ سال و ۹ ماه هست که از بند مواد آزاد و رها هستم. ورزش در کنگره والیبال و شنا.
تفاوت میان «دانستن» و «توانستن» در چیست و کدامیک مسیر زندگی انسان را دگرگونتر میسازد؟
- به نظر من دانستن یکی از مراحل رسیدن به توانستن است. ما برای رسیدن به توانستن، نیاز به دانستن داریم و خیلی از اوقات هم مرحله دردآوری است. زمانی که من چیزی را می دانم ولی توان انجام دادنش را ندارم، مرحله ای است که با درد همراه است و تا بیایم که دانایی را به دانایی موثر برسانم می بایست تلاش زیادی انجام دهم و روز به روز به دانایی ام اضافه کنم.
چرا گاهی با وجود سواد و اندوختههای فراوان، باز هم انسان گرفتار اشتباهات تکراری میشود؟
- اگر سواد را از دانایی تفکیک کنیم، سواد آکادمیک و تخصص نمی تواند باعث شود که ما اشتباهات تکراری انجام ندهیم. چون تخصص تک بعدی است. دانایی یک ابزار است برای درست زندگی کردن، در واقع یک گواهینامه ایست برای ادامه زندگی تا ما بتوانیم قوانین زندگی و درست زندگی کردن و زیستن در جهان هستی را پیدا کنیم و زمانی هم که دانایی ما بالا برود به این نقطه می رسیم که به جای اینکه هر اشتباه را تجربه کنیم، می توانیم از تجربیات دیگران هم استفاده کنیم تا به یک خرد بتوانیم برسیم. کاری که اکثر مصرف کنندگان انجام می دهیم این است که مدام تجربیات تکراری انجام می دهیم و یک سیکل معیوب را مدتها ادامه می دهیم تا زمانی که بتوانیم به خردی برسیم که بتوانیم با استفاده از تجربیات دیگران آن کارها را انجام ندهیم.
دانایی مؤثر چه نقشی در تبدیل دانستهها به تصمیمهای درست و خردمندانه در زندگی روزمره دارد؟
- وقتی دانایی من موثر می شود از مسائل جزئی شروع می شود.از انجام امور روزمره خودم، آوردن نظم به زندگی خودم. قطعا انجام این کارهای ابتدایی و پایه می تواند من را به اهداف مهم و تصمیمات بزرگ زندگی ام برساند.
آیا میتوان گفت سواد بدون دانایی مؤثر، همچون چراغی بیفروغ است؟ چرا چنین است؟
- بله به نظر من میشه اینطور گفت. در سوال اول هم عرض کردم. اگر منظور اینجا از سواد دانایی باشد، اگر دانایی به دانایی موثر تبدیل نشود، چراغ بی فروغ است و درد زیادی هم دارد ولی قطعا پیش نیاز رسیدن به دانایی موثر است. یعنی من باید این مرحله درد را رد کنم و دانایی را به دست بیاورم، بعد بتوانم به دانایی موثر برسم. نمیتواند همیشه بی فایده باشد. شاید لازم باشد من این درد را بکشم تا به دانایی موثر برسم.
چگونه میتوان دانایی را از سطح اندیشه و نظر، به میدان عمل و کاربرد رساند؟
- این کار با تبدیل کردن سه فاکتور، تفکر، تجربه و آموزش و اینکه بتوانیم آنها را هم زمان رشد دهیم، میتوانیم به این قضیه برسیم. اینطور نباشد که مثلا من فقط آموزش بگیرم، از تجربه و تفکر جا بمانم یا فقط یک مساله ای را تجربه کنم. باید این سه فاکتور مثلث دانایی یعنی تفکر، آموزش و تجربه را هم زمان رشد دهم و عملی کنم.
تجربهی شخصی شما از جایی که تنها دانستن کافی نبود و نیازمند دانایی مؤثر بودید، چه بوده است؟
- تجربه شخصی من در همین مساله اعتیاد میتوانم بگویم که خیلی وقتها، حتی زمانی که با سیستم X آشنا شدم، وقتی با صورت مساله اعتیاد آشنا شدم، فقط دانستن آن برای موفقیت من کافی نبود. قطعا باید همراه با تفکر و تجربه می شد، که بتوانم به رهایی برسم و امروز این حال خوب را تجربه کنم. در زندگی هم خیلی مسائل زیادی هست که هنوز درگیرش هستم. خیلی جاها دانایی هست که نمی توانم به دانایی موثر تبدیلش کنم. مدام به آن سمت حرکت می کنیم و پایانی هم ندارد.
در پایان اگر تشکر، قدردانی و یا نقطه نظری دارید، بفرمایید.
- عرض خاصی ندارم. از آقای مهندس، خانواده محترمشان و از همه خدمتگزاران کنگره، مخصوصا بچه های سایت که خیلی هم دیده نمی شوند و زحمت زیادی هم می کشند و پل ارتباطی کنگره و کسانی که کنگره را نمی شناسند، تشکر می کنم. ممنون به صحبتهایم توجه نمودید.
مصاحبه و تایپ: مسافر هادی (لژیون۵)
ارسال و ویرایش: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگیلویی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
61