جلسه دوم از دوره ششم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سلمان فارسی به استادی پهوان راهنما همسفر حدیث، نگهبانی پهلوان همسفر فائزه و دبیری پهلوان همسفر ناهید با دستورجلسه "دانایی و دانایی مؤثر، سواد"روز دوشنبه سوم مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که امروز در جمع سخاوتمند لژیون سردار شعبه سلمان حضور دارم، از ایجنت، اسیستانت و نگهبان محترم سپاسگزارم که به من اجازه حضور در جمع شما را دادند، یکی از قشنگترین و پرکاربردترین دستورجلسههایی که در کنگره هست به عقیده بنده همین دانایی و دانایی مؤثر است، زیرا تکتک ما که امروز اجازه نشستن روی این صندلی به ما داده شده و در مورد لژیون سردار و دانایی مؤثر صحبت کنیم این بازی عملیاتی را انجام داده و از یک سری گذرگاههای سخت عبور کردیم.
این را باید بدانیم تکتک ما قادر به بالا بردن نقطه تحمل خود نسبت به هر موضوعی هستیم، دانایی هر فرد یعنی شناخت او نسبت به یک موضوع که در آن پیشرفت کرده و به دانایی مؤثر تبدیل شده است یعنی به عمل در آوردن آن دانایی و تغییر نگرش و باورهای مثبت که رفتارهای فرد تغییر میکند، مسلماً وقتی یک سفر اولی وارد کنگره میشود اجازه ورود به چنین لژیونی به او داده نمیشود و با گذرزمان، با داناییهایی که به دانایی مؤثر تبدیل میشود و با به دست آوردن یک سری صفات اجازه نشستن روی این صندلیها به او داده میشود.
حال این سوال مطرح پیش میآید که هر فرد نیاز دارد که بداند چه اندازه توانسته دانایی مؤثر خود را نسبت به سال قبل بالاتر برده و تا چه میزان قادر بوده که خود را یک درصد بهتر کند، همانگونه که میدانید متدDST یک روش تدریجی است، آقای مهندس همیشه در سخنان خود میفرمایند: یک گروه با کلی دوربین و فیلمبردار و عکاس میآیند که به یک جایی کمک کنند و یک مبلغ بسیار جزیی جمع میشود این اتفاق چی شده که تکتک ما با نشستن در جمعی میتوانیم مبلغ زیادی پسانداز جمع کنیم، این است که دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل شده است.
در رابطه با موضوع سواد و بیسوادی گاهاً در شعبه میبینیم افرادی پزشک هستند و یا شأن و منزلت اجتماعی بسیار عالی دارند بنابراین به میزان لازم سواد را دارند ولی آیا برای رسیدن به آرامش سواد کافی تنها نیست، زمانیکه هر فردی سواد او به مقداری باشد که قادر به حل مشکلات خود نباشد با فرد بیسواد هیچ تفاوتی ندارد، حالا علت اینکه این دستورجلسه را میخواهیم اهمیت دهیم چیست؟ دو هفته پیش به دلیل شغل خود به بیمارستان فارابی رفتم واقعاً شوکهای روانی زیادی به مصرفکنندههای کانون میدادند و شاید غیر قابل تصور باشد که بر اثر شدت این شوکها ادرار میکردند.
روانپزشکی که در آنجا بود میگفت تا ۲۰ جلسه به افراد معتاد برای بهتر شدن حال آنها شوک میدهیم، زمانیکه برای انجام مصاحبه بالینی نزد آنها رفتیم خانمی که مصرفکننده شیشه بود گفت: من بار چهارم الی پنجمی است که به اینجا آمده و هر بار شوک الکتریکی گرفتم و این شوکها به مدت ششماه فکرهای آزاردهنده و اتفاقات بد را از ذهن انسان پاک کرده و اجازه ششماه زندگی کردن در سال را به ما میدهد ولی بعد از آن ریکاوری شده و به حالت خود با دوز شدیدتر برمیگردند، همان موقع بچههایی که با من هستند گفتند: حدیث کنگره را به آنها معرفی کن.
یعنی همه آنها میدانند واقعاً تنها کنگره۶۰ درمان قطعی را دارد، هر یک از ما در جامعه میتوانیم یک عضو دانای مؤثر باشیم زیرا تمام ما مسئولیت داریم، روز اول اگر این در باز میشد هیچ یک از ما از درد اعتیاد نمیگفتیم به عنوان مثال همسرم اعتیاد دارد اکنون چه اتفاقی رخ داده که ما در جاده پزشکی میگوییم درد دیگران نیز برای من درد است و من قادر نیستم نسبت به این افراد بیتفاوت باشم و به همین دلیل امروز در کنار یکدیگر هستیم و دل تکتک ما برای همدیگر میتپد و از بسیاری از تفریحات و خرجهای خود میگذریم.
من خود به شخصه هیچ چیز مانع سفر خارج از کشور من نمیشد و از خوشیهای خود چشمپوشی کنم ولی از زمانیکه درد مردم درد من شد به عنوان یک فرد، یک مادر و یک شهروند احساس مسئولیت کردم؛ استاد سردار بسیار زیبا گفتند: که دانایی یک فرد به سواد، تمدن و نوع پوشش او نیست بلکه به انسانی اندیشیدن او میباشد، حال تکتک ما موظف هستیم به این موضوع فکر کنیم که تا چه اندازه انسانی میاندیشیم؟ چه میزان درد مردم برای ما مهم است ودر قبال آنها احساس مسئولیت میکنیم مبلغی را از خود کنار گذاشته که دیگران نیز آرامش و حسهای خوب را در کنار ما تجربه کنند.
واقعاً شعبه سلمان یکی از بهترین شعبهها است زیرا دانایی مؤثر آن قدر زیاد بوده که امروز در کنار شما شاگردی پس میدهم ولی لژیون سردار و تعهدات ما نزدیک است و امیدوارم امسال با این شرایط مالی که مقداری بالا و پائین دارد قادر به فراموش کردن رسالت خود نباشیم؛ زیرا ما از هیچ ارگانی کمک نمیگیریم و هنوز انسانهایی هستند که در جامعه پزشکی ما با آمدن نام کنگره گاردی میگیرند و به هیچ عنوان قبول نمیکنند یک فرد مصرفکننده شیشه در این مکان قادر به درمان میباشد ولی آقای مهندس این کار را انجام دادند و به جهانیان ثابت کردند که انسان با تفکر، تجربه و آموزش و ادامه دادن آن میتواند دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کند و میتواند بهترین اتفاقات را رقم زند.
هیچکس بیرون از اینجا نمیداند حالخوش ما از کجاست، من ساعتها در اطاق درمان هستم و نیمی از روانشناسان که صحبت میکنند نیمی از حرفهای ما را قبول ندارند، وقتی به آنها میگوییم برای رسیدن به حال خوب بایستی از یک سری صفات خود بگذرید، نیمی از افراد به پرستش پروردگار در حال حاضر اعتقادی ندارد ولی آقای مهندس آنقدر زیبا قرآن را برای ما باز کردند که تمام ما با دل و جان خود عبادت کرده و پرستش خداوند را به جا میآوریم، اگر آقای مهندس در زندگی تکتک ما نبودند باید فکر کنیم ما در حال حاضر کجا بودیم؟ دستاوردهای زندگی ما چه بود؟
آیا میتوانستیم اینقدر زیبا و خوشگل حرف بزنیم؟ آیا واقعاً رفتارهای ما به همسران به گونهای بود که امروز هستیم؟ آیا قادر به خوردن غذایی راحت در کنار جمع خانواده بودیم؟ بدون هیچ دعوایی به سفر رفته و برگردیم؟ واقعاً انسان فراموشکار است و تا دستاوردی دارد منیت او بالا میرود ولی اینها توفیقاتی است که ما از بودن کنگره و فرزند کنگره بودن به دست آوردیم و هیچگاه نباید این را دست کم گرفت زیرا بسیار باارزش هستند، تمام انسانها داشتن آرامش، پولدار شدن و خوب زندگی کردن را دوست دارند ولی کجا میتوان این علم را به دست آورد؟
همیشه توهم علم بود و علم اصلی را ما در کنگره به دست آوردیم، بنابراین گنجی داریم که هر چه جلوتر میرویم، انسانهایی که خدمت زیادی میکنند تازه متوجه میشوند که هیچ نمیدانند و بایستی شروع به آموزش گرفتن کنند و امیدوارم تکتک ما به علم آقای مهندس محرم شویم و بدانیم کجا آمدیم و بدانیم چه دستاوردهایی میتوانیم داشته باشیم و نگوییم منکه پهلوانی خود را گرفتم، جایگاه ایجنتی را گرفتم، نه ما تازه اول راه هستیم.
مولانا میگوید: "انسان هر چه به هیچ نزدیکتر شود هیچتر میشود" و ما این بزرگمنشی را باید از آقای مهندس یاد بگیریم که جلو پای سفر اولی بلند میشوند و تمام اینها الگویی است برای ما که بدانیم زمان ما واقعاً محدود و فرصت بسیار کم است و تمام ما این فرصت را در لژیون سردار غنیمت شمرده و بتوانیم بهترین اتفاقات را در صور پنهان رقم زنیم. از سکوت زیبای شما عزیزان، از لژیون سردار و وجود آقای مهندس بسیار سپاسگزارم.


تایپیست: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
527