English Version
This Site Is Available In English

با دانایی به تعادل می‌رسیم

با دانایی به تعادل می‌رسیم

راهنما همسفر نرگس:
در مورد دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» صحبتم را با جمله‌ای از استاد سردار در پیام میزان دانایی شروع می‌کنم: «میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست؛ بایستی انسانی اندیشید. به رفتارها، عمل و سخن، آزمایش الهی بدهید». از این جمله متوجه می‌شویم که انسانیت، کردار و رفتار ما نشان‌دهنده‌ میزان دانایی هستند؛ چون سواد، یکی از ابزارهای یادگیری است. چه بسا انسان‌هایی که سواد ندارند؛ ولی رفتار و کردار آن‌ها از تحصیل‌کرده‌ها خیلی بهتر است.

اگر بخواهیم دانایی را در یک جمله تعریف کنیم، یعنی تشخیص ماهیت خواسته‌های نفس در هر رنگ و لباسی است. این‌که من بتوانم خوب را از بد تشخیص بدهم، این نشان از دانایی من است و اگر بتوانم آن را کاربردی کنم مثلاً: الآن که تشخیص دادم قضاوت‌ کردن دیگران ضدارزش است و توانستم قضاوت نکنم، این نشان می‌دهد که دانایی من کاربردی شده و این همان است که در جهان‌بینی به آن دانایی مؤثر گفته می‌شود؛ پس خیلی مهم است که دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل شود؛ در غیر این‌صورت فقط به اطلاعات و دانش خود اضافه کرده‌؛ ولی از آن استفاده نکرده‌ایم.

در محاورات روزمره این جمله را زیاد می‌شنویم که فلانی آدم باسیاستی است و این سیاست همان دانایی فرد می‌باشد که می‌داند چگونه رفتار کند و این را هم بدانیم که اگر کسی ادعای دانایی کرد؛ قطعاً انسان نادانی است؛ چون کسی که دانا باشد هیچ ادعایی در این مورد ندارد، بلکه خود را همیشه نیازمند می‌بیند به دانستن آنچه نمی‌داند.

در کنگره60، ما در کنار درمان اعتیاد، دروس جهان‌بینی را نیز یاد می‌گیریم؛ چون هر چه به دانایی ما اضافه شود، در زندگی به تعادل بیشتری می‌رسیم و این دانایی در افکار، گفتار و کردار ما خود را نشان می‌دهد. امیدوارم که در مسیر کنگره با استفاده از آموزش‌های جهان‌بینی بتوانیم ماهیت خواسته‌هایمان را درست تشخیص بدهیم.

همسفر مریم:
موضوع دانایی، دانایی مؤثر و سواد برای من یادآور این نکته‌است که فقط داشتن اطلاعات کافی نیست. من زمانی می‌توانم بگویم دانا هستم که اطلاعات را در زندگی روزمره‌ خودم به کار ببرم و رفتارم را تغییر بدهم. سواد فقط به خواندن و نوشتن نیست؛ سواد واقعی این است که بدانم چه‌طور تصمیم درست بگیرم؟ چه‌طور با دیگران رفتار کنم؟ چه‌طور مسئولیت کارهای خود را بپذیرم؟ در کنگره یاد گرفته‌ام که دانایی مؤثر، یعنی فکر کردن، تجربه داشتن و در آخر درست عمل کردن. به این طریق می‌توانم کم‌کم به آرامش و حال خوب برسم.

همسفر رها:
من قبل از ورودم به کنگره بین سواد و دانایی فرقی نمی‌دانستم و فکر می‌کردم که هر چه سواد و تحصیلات بیشتر باشد، فرد داناتر است؛ ولی با ورود به این مکان مقدس متوجه شدم که میزان دانایی سواد نیست یا سواد نشانه دانایی نیست. چه‌ بسا افرادی که تحصیلات عالیه دارند؛ ولی در نفس اماره خودشان گرفتارند و نمی‌توانند از آن فراتر بروند؛ پس این افراد از دانایی برخوردار نیستند. با آموزش‌هایی‌که در کنگره دریافت کردیم، برای دانایی مثلثی مطرح شده است که اضلاع آن عبارتند از: تفکر، تجربه و آموزش که برای رسیدن به دانایی باید این سه ضلع به یک اندازه رشد کنند.

همسفر لیلا:
مثلث دانایی از سه ضلع  تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده‌است. اندازه‌ این سه ضلع باهم برابر نیست. یکی تفکرش بیشتر است، یکی تجربه‌اش و دیگری آموزش بیشتری گرفته است. درست است که مثلث تشکیل می‌شود؛ ولی ما کجا می‌توانیم دانایی خود را کاربردی کنیم؟ دانایی زمانی کاربردی می‌شود که این سه ضلع به یک اندازه باشند، یعنی مثلث ما متساوی‌الاضلاع باشد.

استاد امین می‌گویند: اگر هر ضلع را یک بال در نظر بگیریم، زمانی‌که بال‌ها با هم تقارن نداشته باشند و یک اندازه نباشند، پرنده نمی‌تواند پرواز کند. در مورد انسان هم اگر مثلث دانایی او به تعالی نرسیده باشد شخص نمی‌تواند اوج بگیرد و پرواز کند. زمانی دانایی من به دانایی‌ مؤثر تبدیل می‌شود که من قدرت به اجرا در آوردن آن را داشته باشم مثلاً: من می‌دانم که دروغ گفتن یا قلیان کشیدن جزء ضدارزش‌ها هستند؛ ولی آیا آن‌ها را کاربردی کرده‌ام؟ پس دانایی من زمانی به دانایی‌ مؤثر تبدیل می‌شود که من برای درمان و سلامت جسم و روان خودم اقدام کنم. ان‌شاءالله که همه بتوانیم دانایی‌های خودمان را به دانایی‌ مؤثر تبدیل کنیم.

همسفر زینب:
هر علمی که می‌آموزیم؛ فقط نباید در همان مرحله تمام بشود و باید آن را عملی کنیم و در کردار و رفتار ما  نمایان باشد؛ اگر من فقط مدرک تحصیلی عالیه بگیرم؛ ولی کردار من مثل قبل باشد، این همان دانایی است و متأسفانه دانایی‌مؤثر نیست و برای داشتن دانایی‌ مؤثر باید علم خود را به کار ببندیم.

همسفر زهرا:
دانایی، یعنی تشخیص خواسته در هر لباس و به هر شکلی و اگر ما دانایی خود را کاربردی کنیم به دانایی مؤثر می‌رسیم. سواد با دانایی فرق دارد. سواد در مرحله‌ علم و اطلاعات است و وقتی‌که آموزش‌های خود را کاربردی می‌کنیم، وارد مرحله دانایی و دانایی‌ مؤثر می‌شویم. سواد نقطه‌ آغازی برای دانایی است که ما باید با تلاش و کوشش خود آن را عملی کنیم  تا جایی که به دانایی‌ مؤثر برسیم.

ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .