انسان بودن به لباس پوشیدن نیست

سلام دوستان ریحانه هستم یک همسفر

قبل از ورود به کنگره همیشه فکر می‌کردم هرچه سواد بیشتر شود و مدارک تحصیل بالاتری انسان داشته باشد داناتر است و زندگی بهتری می تواند برای خود درست کند اما با ورود به این مکان فهمیدم دانایی از مثلث تشکیل شده که شامل تفکر، تجربه و آموزش است. برای این‌که این مثلث متقارن باشد شرطش آن است که سه ضلع نام برده هم‌سان با هم رشد کند تا انسان به دانایی موثر برسد. همان‌طور که در کنگره یاد گرفتیم میزان دانایی به سواد نیست، مانند انسان بودن که به لباس پوشیدن نیست؛ بلکه بایستی انسانی اندیشید. فردی که به دانائی رسیده باشد هیچ‌گاه نمی‌گوید داناست بلکه دانسته‌هایش را با تفکر به اجرا می‌گذارد و از ضدارزش‌ها دور و به سمت راستی و درستی حرکت می‌کند.

سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر

دانایی به معنای آگاهی و دانش است که از سه عنصر آموزش، تجربه و تفکر به دست می‌آید. دانایی مؤثر زمانی شکل می‌گیرد که این سه ضلع به‌طور هم‌زمان و به یک اندازه رشد کرده باشند. دانایی زمانی به کار ما می‌آید که بتوانیم از آن استفاده کنیم، آن را در تمام مراحل زندگی به کار ببریم و در نهایت، آن را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم. انسان، اصولاً با خواسته‌هایش شناخته می‌شود. انسان دانا کسی است که پیش از انجام هر خواسته‌ای، آن را به‌درستی بررسی و ارزیابی کند. میزان دانایی به میزان سواد وابسته نیست. باید انسانی اندیشید؛ یعنی با تفکر و تعقل به مسائل نگاه کرد. هرقدر دانایی، به‌ویژه دانایی مؤثر نیرومندتر باشد، در برابر خواسته‌های نامعقول و ذرات نفس، مانند یک فیلتر عمل خواهد کرد و از بروز رفتارهای اشتباه جلوگیری می‌کند. من به واسطه‌ی کنگره ۶۰ توانستم در مورد هر مسئله‌ای درست فکر کنم و با استفاده از دانش و آگاهی‌ای که کنگره به من می‌دهد، و همچنین با به‌کار بستن آن‌ها در زندگی‌ام، بتوانم آن دانش را به دانایی مؤثر تبدیل کنم.

سلام دوستان سحر هستم یک همسفر

داشتن سواد و تحصیلات، اگرچه مهم است، اما به‌تنهایی نشانه‌ی دانایی نیست. با استفاده از مثلث دانایی که شامل تفکر، تجربه و آموزش است می‌توان به قدرت تشخیص ماهیت خواسته‌ها در هر شکل، لباس و فرمی دست یافت. فردی که به دانایی رسیده باشد، هیچ‌گاه نمی‌گوید که داناست؛ بلکه دانسته‌های خود را با تفکر به اجرا می‌گذارد. چنین فردی از ضد‌ارزش‌ها دور می‌شود و به سمت راستی و درستی حرکت می‌کند. به عبارتی: "مشک آن است که خود ببوید، نه آن‌که عطار بگوید." دانایی مؤثر درون مثلث دانایی قرار دارد؛ یعنی زمانی شکل می‌گیرد که هر سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش به تعادل برسند. مسیر کنگره ۶۰ و آموزش‌های جهان‌بینی، همگی در راستای تغییر نگاه و عملکرد اعضاست؛ سفری از تاریکی، درد و رنج به سوی روشنایی، شادی، صلح، آرامش و آسایش، با فرمان‌برداری از فرامین الهی و اجرای آن‌ها. فردی که در کنگره ۶۰ آموزش می‌بیند، در زمینه‌ی اعتیاد از تجربیات دیگران بهره‌مند می‌شود و با تفکر و تحلیل این اطلاعات، می‌تواند به درک عمیقی از اعتیاد و راه‌های درمان آن برسد. اگر این فرد، آنچه را آموخته است در عمل به‌کار گیرد و در مسیر درمان گام بردارد، به دانایی مؤثر دست یافته است. در نهایت، رسیدن به دانایی مؤثر نیازمند تعادل در اضلاع مثلث دانایی و کاربرد عملی این دانایی در زندگی است. این فرآیند می‌تواند موجب تغییر نگاه، بهبود عملکرد و دگرگونی رفتار فرد شود.

سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر

در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر، دانایی این‌گونه تعریف شده است: «دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست؛ مانند انسان به لباس پوشیدن نیست.» خیلی وقت‌ها یک انسان بی‌سواد، از علم و دانایی بالایی برخوردار است و ما می‌توانیم از تجربه‌ی او بهره‌مند شویم. اما در مقابل، گاهی فردی با تحصیلات بالا نمی‌تواند کمکی به ما بکند؛ زیرا علم و دانایی خود را فقط در حد یک مدرک به‌دست آورده است، در حالی‌که آن شخص بی‌سواد، آموزش‌ها و دانسته‌هایش را در عمل به کار گرفته و از آن‌ها تجربه به‌دست آورده است. در این‌جا متوجه می‌شوم که: کسی که فقط علمی را آموخته باشد، به دانایی رسیده است؛ اما کسی که دانایی‌اش را به اجرا درآورده باشد، به دانایی مؤثر دست یافته است. در کنگره، با مثلث دانایی آشنا شدیم که شامل سه ضلع است: تفکر، تجربه و آموزش. زمانی دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل می‌شود که این سه ضلع در تعادل و هماهنگی با هم رشد کنند. در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد که اضلاع آن عبارت‌اند از: ترس، ناامیدی و منیت. ترس، تفکر را از بین می‌برد؛ منیت، مانع آموزش می‌شود؛ ناامیدی، اعتماد به نفس را هدف قرار می‌دهد و اجازه‌ی تجربه کردن را از انسان می‌گیرد. در نهایت، میزان دانایی هر فرد، با رفتارها و انتخاب‌های او نمایان می‌شود. هرچه انسان نادان‌تر باشد، درد و رنجش بیشتر خواهد بود. اما با کسب دانایی، می‌توانیم مسیر زندگی‌مان را تغییر دهیم و آرامش را تجربه کنیم. ما باید آن‌قدر رشد کنیم که بتوانیم همه‌ی انسان‌ها را دوست داشته باشیم؛ حتی اگر نسبت به کسی احساس خوبی نداریم، لااقل با او بی‌تفاوت باشیم و فاصله‌مان را حفظ کنیم. انسان دانا، دشمنانش را به دوست تبدیل می‌کند؛ اما انسان نادان، دوستانش را به دشمن تبدیل می‌سازد. دانایی، نگهبان قلعه‌ی عقل است و مانند فیلتری عمل می‌کند که اجازه‌ی ورود خواسته‌های نامعقول نفس را به درون عقل نمی‌دهد. من باید تلاش کنم که با صور پنهان خودم آشنا شوم، دانایی‌ام را به دانایی مؤثر نزدیک کنم و حرکت کنم؛ حرکتی به‌سوی ارزش‌ها، زیبایی‌ها و شناخت دنیای درون و بیرون.

سلام دوستان نگار هستم یک همسفر

در جزوه جهان‌بینی استاد امین، دانایی یعنی مجموع تفکر، تجربه و آموزش. این سه ضلع باید باهم رشد کنند تا به دانایی مؤثر برسیم. دانایی مؤثر یعنی آن بخش از دانایی که می‌توانیم در زندگی عملی کنیم. خیلی وقت‌ها ما می‌دانستیم کاری مثل اعتیاد بد است، اما انجامش می‌دادیم، چون دانایی ما مؤثر نبود. برای مؤثر شدن دانایی باید فکر کنیم، آموزش ببینیم و تجربه کنیم. اگر یکی از این سه کم باشد، دانایی ما ناقص می‌ماند. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «هرکس دو روزش مثل هم باشد، زیانکار است.» پس باید هر روز دانایی‌مان را بیشتر کنیم و از آن در عمل استفاده کنیم. در کنگره ۶۰ هر دستور جلسه فرصتی است برای یادگیری و رشد، تا بتوانیم دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم و زندگی‌مان تغییر کند.

رابط خبری: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران