ششمین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی راهنما همسفر مریم، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» روز دوشنبه ۳ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم و خدا را شاکرم که امروز به واسطه لژیون سردار در خدمت شما هستم، از همسفر فاطمه، نگهبان لژیون سردار، همچنین نگهبان و دبیر کارگاه، خدمتگزاران نمایندگی و همه شما عزیزان که امروز به من اجازه این خدمت را دادید، تشکر میکنم.
اما در مورد دستور جلسه؛ کنگره ۶۰ همه چیز را برای ما مشخص و تعریف کرده است، دانایی را هم تعریف کرده است: تشخیص ماهیت خواستههای ما در هر شکل و لباسی که باشند، یعنی اگر من خواستهای داشته باشم، باید خواسته معقول و نامعقول خود را تشخیص دهم؛ این موضوع اصلاً به این ربطی ندارد که من چهقدر میدانم یا نمیدانم، دانایی یک فهم است، مقام، سواد یا مال هیچکدام دانایی نمیآورد، همانطور که در کتاب ۶۰ درجه هم استاد میفرمایند: میزان دانایی به سواد، تمدن، به چطور لباس پوشیدن یا مدرن بودن نیست؛ به اندیشه انسانی است.
اینکه من بدانم صرفاً اضلاع مثلث دانایی، تفکر، تجربه و آموزش هستند، این موضوع به تنهایی من را دانا نمیکند، دانایی باید در گفتار، رفتار و عملکرد من خود را نشان دهد، به عبارتی، در قالب دانایی مؤثر است که دانایی خود را نمایان میکند، اگر بخواهیم تبدیل به یک انسان دانا شویم، باید از دیوار جهل، نادانی، منیت، ترس و ناامیدی عبور کنیم؛ این کار سادهای نیست و نیاز به تلاش، آموزش، شجاعت و شهامت دارد، بر درِ نشریات هم نوشته شده است: «اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی.»
زمانیکه در مسیر دانایی قرار میگیرم، در زمینه مادی و معنوی، تغذیه و خواب، باید دانایی اجرایی شود و هر روز بیشتر گردد؛ حضرت علی (ع) میفرمایند: «اگر انسانی دو روزش مثل هم باشد، متزلزل خواهد شد.» یعنی اگر دانایی فردای من نسبت به امروز تغییر نکند، ضرر خواهم کرد و مطمئناً رو به عقب حرکت میکنم.
یک مطلب دیگر که در این دستور جلسه آمده، «سواد» است، شاید هرکدام از ما قبل از ورود به کنگره۶۰، از سواد بالایی برخوردار بوده اما زندگی آشفتهای داشتیم و در مسیر زندگی شاید بد عمل میکردیم. چرا؟ چون دانایی وجود نداشت، لازمه سواد، دانایی است، در کنگره۶۰، میگوییم: (سواد مثل یک کلید است و دانایی، فهم استفاده از این کلید).
اگر دانایی من در جهت منفی باشد، مطمئناً جهالت من رشد میکند؛ مثل همان کسی که بمب اتم را ساخت و بالعکس آن نیز وجود دارد؛ همانطور که استاد عزیز ما روشDST، روش درمان بیماریها را کشف کردند.
اکنون که در کنگره۶۰، هستم، باید از خود سؤال کنم: چه خواستهای دارم؟ چه کاری انجام میدهم؟ مگر نه این است که همه ما به این جهان آمدهایم تا نقصها و زخمهای خود را درمان کنیم؟ استاد امین میفرمایند: «انسان به اندازه نقطهضعفهای خود توانمند است.» یعنی اگر من در تفکر مهارت داشته باشم و تفکر خوبی هم داشته باشم، اما در ضلع تجربه دچار ضعف باشم، دانایی و توانمندی من به اندازه همان نقطهضعف است.
من به کنگره آمدهام تا تغییر کنم؛ به انسان بهتر و آرامتری تبدیل شوم، محترمتر باشم، انسان پاکتری شوم، اما اگر هنوز اسیر جهل، ناامیدی، منیت، ترسها، حسرت گذشته و نگاه منفی به آینده باشم، چه سودی برای من دارد؟ چه دانایی برای من میآورد؟ در صحبتهای روز چهارشنبه آقای مهندس فرمودند: «دانایی، جهانبینی، ادیان و همه اینها آمدهاند که علم و هنر زندگی کردن را به ما بیاموزند، میگویند: اگر قوانین زندگی و هستی را رعایت کنی، در صلح خواهی بود؛ اگر شکرگزار باشی و قدر آنچه را داری بدانی، در آرامش خواهی بود.»
اکنون اگر ادعا میکنم چیزی میدانم و دانستهای دارم، آیا باعث شده که بیدار باشم و بهتر ببینم؟ کسانی که در اینجا خدمت کردهاند، از جان و مال خود گذشتهاند، این از خودگذشتگی را برای من انجام دادهاند تا امروز در اینجا در آسایش باشم و بتوانم آموزش بگیرم، اما اگر هنوز درگیر ترسهای خود باشم که به من میگوید: «اگر در اینجا خدمت کنی یا خدمت مالی انجام دهی، شاید کم بیاوری، پس هرچه داری برای خودت نگه دار!» یا اگر اسیر ناامیدی شوم که میگوید: «چه کاری از دستت برمیآید؟» یا درگیر منیت شوم که فکر کنم به اندازه کافی آموزش گرفتهام و همهچیز را میدانم، چه خواهد شد؟
مگر نه این است که من به عنوان یک همسفر در مرتبه و جایگاه علمالیقین چه آسیبهایی را متحمل شدهام؟ چطور میتوانم چشمم را بر رنجهای دیگر همسفران و نسلهای آینده ببندم؟ مگر نه اینکه کنگره۶۰، متعلق به همه است؟ شاید فردا فرزندان ما به این سیستم و آموزشها نیاز داشته باشند، امیدوارم آنچه در کنگره۶۰، آموختهایم و درک کردهایم، به دانایی مؤثر تبدیل کنیم، این اصل و پایه کنگره است. باید در حفظ و بقای کنگره با تمام وجود تلاش کنیم چه در خدمت مالی و چه در خدمتهای دیگر، از زمان و مکانی که در اختیار داریم، به بهترین شکل بهرهمند شویم.
رهایی ۳۰ سیدی همسفر زهره و همسفر عاطفه رهجوهای راهنما همسفر شفعیه (لژیون چهارم)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر وجیهه و مسافر علیاصغر
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
تایپیستها: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) همسفر یاسمین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
129