English Version
This Site Is Available In English

در هر کاری اگر بخواهم به دانایی موثر برسم، باید قدرت تشخیص را در وجودم افزایش دهم (نمایندگی لاله کرج)

در هر کاری اگر بخواهم به دانایی موثر برسم، باید قدرت تشخیص را در وجودم افزایش دهم (نمایندگی لاله کرج)

اولین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، با استادی راهنما مسافر خاطره، نگهبانی مسافر فتان و دبیری مسافر میترا، با دستور جلسه "دانایی، دانایی موثر و سواد" روز شنبه 1 شهریور ماه 1404 راس ساعت 14:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان خاطره هستم مسافر
خوشحالم که امروز همراه با لژیون اول در خدمت شما عزیزان هستیم. دستور جلسه امروز "دانایی، دانایی موثر و سواد" است، که یکی از مهمترین دستور جلسات ماست، و ما را متوجه می‌کند چرا بعضی کارها را با اینکه درست یا نادرست بودنشان را می‌دانیم، ولی نمی‌توانیم انجام ندهیم.
این سه واژه، سه مقوله مجزا هستند و مفهومشان با یکدیگر متفاوت است. در جزوه جهان‌بینی، استاد امین بسیار زیبا و جامع دانایی را تشریح کرده‌اند، مثلثی با اضلاع تفکر، تجربه و آموزش. دانایی فقط در حد اطلاعات عمومی است. برای مثال از دوران مدرسه و در کتاب‌های آموزشی به ما یاد داده بودند دروغ نگو، غیبت نکن، تهمت نزن، قضاوت نکن و ... همه می‌دانستیم این‌ها صفات بدی است، ولی باز انجام می‌دادیم. این موضوع را در قالب مثلث دانایی بگذاریم، می‌بینیم ما آموزش گرفته بودیم، ولی آموزش درست و قانع‌کننده‌ای نبود، چندان هم در مورد این مسائل تفکر نمی‌کردیم، ضلع تجربه‌مان هم که بسیار بلند بود! بنابراین یک مثلث مختلف‌الاضلاع به دست می‌آید.
حال چه زمانی دانایی ما به دانایی موثر تبدیل می‌شود؟ زمانی که این اضلاع با همدیگر برابر باشند، یعنی همانقدر که آموزش صحیح می‌گیریم، همانقدر روی آن موضوع تفکر کنیم، تجزیه تحلیل نماییم که چرا باید این کار را انجام بدهیم، و بعد بتوانیم آن را از قوه به فعل درآوریم و در زندگی تجربه کنیم. این می‌شود تعادل. پس برای اینکه از دانایی به دانایی موثر برسیم، باید تغییر کنیم و مراحل تغییر، تبدیل و ترخیص را پشت سر بگذاریم.
من فکر می‌کنم بسیاری مسائل را اشتباه به ما یاد دادند. برای مثال از قدیم می‌شنیدیم که؛ "خواستن، توانستن است" ولی ما خیلی کارها را می‌خواستیم انجام بدهیم، اما نتوانستیم. چون یادمان ندادند برای از قوه به فعل درآوردن خواسته‌ها چه کارهایی باید انجام بدهیم. با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود.
خواستن 50 درصد ماجراست، آن هم اگر خواست قلبی و قوی باشد، خواسته ضعیف به هیچ دردی نمی‌خورد. 50 درصد دیگر به تلاش و استمرار من بستگی دارد، به مسئولیت‌پذیری، تفکر درست، تغییر سبک زندگی و هزاران پارامتر دیگر. اگر من همان آدم قبلی با خصوصیات گذشته باشم و نخواهم تغییر کنم، هیچ اتفاقی برایم نمی‌افتد.
من می‌دانم مصرف سیگار، مواد مخدر، الکل و ... به سیستم شبه افیونی بدنم آسیب می‌رساند، دانایی‌اش را کسب کرده‌ام، ولی برای اینکه این کار را به مرحله اجرا برسانم، باید دوره سازگاری را با صبوری پشت سر بگذارم و سختی راه را تحمل کنم. تغییر درد دارد، ولی بسیار لذت‌بخش است، البته تغییرات مثبت. هرچند کنگره 60 کار ما را خیلی راحت کرده و با کمک آموزش‌ها، پروتکل DST و سایر امکانات، به راحتی می‌توانیم این مراحل را پشت سر بگذاریم.
پس در هر کاری اگر بخواهم به دانایی موثر برسم، باید قدرت تشخیص را در وجودم افزایش دهم و سربازان دانایی‌ام را قوی‌تر کنم، تا با استمرار و تکرار، آن فعل در ضمیر ناخودآگاهم ثبت شود. آنگاه دیگر نیازی نیست تلاش کنم تا کار نادرست را انجام ندهم، بلکه بدون صرف انرژی و بدون اینکه در ذهنم جنگ و درگیری داشته باشم، کار درست را انجام می‌دهم.
موضوع آخر سواد بود؛ تحصیل علم بسیار خوب است و جناب مهندس خیلی روی این موضوع تاکید دارند. ولی سواد دانایی نمی‌آورد. به قول استاد سردار؛ دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، به لباس پوشیدن نیست، باید انسانی اندیشید.
آموزش‌های کنگره برای این است که هنر زندگی کردن را یاد بگیریم و بتوانیم به صلح و آرامش درونی برسیم و با اطرافیانمان هم در صلح و آرامش زندگی کنیم.

تایپ و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .