در فرض اول اگر ما هرگاه بخواهیم زندگی را برای انسان یا هر موجودی از آغاز تولد بگیریم به خیلی از مسائل برمیخوریم که ممکن است تناقص داشته باشد. شاید در باطن هم تناقض باشد؛ ولی این بازی از روز دیگری شروع شده است، این قصهای که امروز ما داریم و هر کدام در هر مکانی قرار داریم داستان دنبالهداری است و این نیست که امروز آغاز شده باشد. نوشتارها همیشه اشاره دارند که این آغاز از روز ازل به وجود آمده است. مبحث این است که جهان هستی و فرمانروایی قدرت مطلق بر مبنای یک عدالتی برنامهریزی شده است و اگر خارج از این عدالت بود و تعادل لازم و آن عدل لازم بود همه چیز فرو میریخت.
در جهان هستی هیچ چیز به طرف بینظمی حرکت نمیکند یکی اصل ۲ کرمودینامیک است که میگوید: همه چیز به طرف بینظمی حرکت میکند که بعضی از دانشمندان فیزیک این را قبول دارند با آن مشکل دارد من هم با آن مشکل دارم؛ چون نمیتواند جهان هستی به طرف بینظمی حرکت نماید تصور ما این بینظمی است. این عدالت را شما در همهجا میبینید که همه چیز در جایگاه خودش قرار دارد و به سیستم خودش ادامه میدهد؛ حتی از کوچکترین موجود گرفته تا بزرگترین موجود از کم شعورترین موجود تا با شعورترین موجود هرکس در هر جایگاه و مقامی و جایی قرار دارد بر مبنای این عدالت است.
در کتابهای کهن آمده است که حضرت سلیمان صحبت کرده است و میگوید: خداوند از ابتدای راه پیش از افعالش، پیش از قدیم ملک من بود و من از ازل در زمین بودم لهجهها و نبودن چشمههای پر آب وجود داشتهاند، پیش از پدیدار شدن کوهها من وجود داشتهام. وقتی که زمین و صحرا و بلندترین جاهای خاک دنیا را هنوز خلق نکرده بود و هنگامی که آسمانها آراسته، وقتی که دایره را بر روی لهجهها کشید من در آنجا حضور داشتم. وقتی که بنیان زمین را میگذاشت آنگاه من پرورش یافته نزد او بودم و روز به روز سبب ابتهاج او بودم و در حضورش همیشه بودم.
در این کتاب بیشتر در مورد دانایی و جهالت صحبت میکند همان حرفی که ما میگوییم ما از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و نادانی ما است نجات بده در اینجا میگوید: بدترین انسانها، انسانهای ابله و جاهلاند که محیط اطراف خودشان را مسموم میکنند. خودشان، خودشان را به نابودی میکشند حسد میورزند، بخل میورزند، جاهل و نادان هستند، خود خواه هستند، پیمان شکن هستند و صداقت ندارند. اینها خودشان اسباب نابودی خود را فراهم میکنند. دانایان در آرامش و آسایش هستند؛ چون همه در دنباله هم میآید که میرسد به کلام الله شریف که کاملترین و مطمئنترین منبعی است که از کتب آسمانی داریم، که اطلاعات عجیب و غریبی را به ما نشان میدهد؛ پس همهی اینها با هم مشترک هستند.
پس آنجا که میخواست خلقت انسان آغاز شود سلیمان بود و در قالب جسمیت نبود؛ چون هنوز جسم درست نشده بود و فرمان پیدا نکرده بود که در قالب جسمانی و بعد از پدر و مادر در قالب جسم به دنیا آمد؛ ولی خود حضرت سلیمان از قبل بود و میآید در بلد یا قریه قرار میگیرد و این ماجرا اتفاق میافتد و این بازی که از روز الست شروع شده است دنباله همین است. در اینجا میگویند: شما این مطالب را باور دارید و معتقد هستید؛ ولی باور کردنش سخت است. موضوعی است میگوید: چگونه خداوند اجازه میدهد که به فردی ظلم کنند، خودمان این کار را میکنیم رو به خداوند میکنیم؛ ولی میگوییم که چرا این بلا سر من آمده است؟ چرا اجازه دادهای که به من ظلم شود؟
در اینجا گاهی ما کافر و مرتد میشویم و گاهی اوقات الفاظ بدی را در این جایگاه به کار میبریم. نکتهای که حائز اهمیت است، اگر شما بخواهید بین دو نفر قضاوت کنید شایسته است که سخنان هر دو نفر را با حوصله بشنوید و در مورد صحت و درستی هر دو نفر بررسی لازم را انجام دهید، بعد از تحقیقات کامل که به نتیجه رسیدید بنشینید و داوری کنید در مورد مدل خداوند هم همین طور است، اگر بخواهیم چیزی را بررسی کنیم باید تمام موضوع را بدانیم. مطلبی هم است که هر که تنها به قاضی برود راضی برمیگردد، شما اگر بخواهید برای عدل خداوند یک طرفه به قاضی بروید مسائل خود را بررسی کنید قضایای بعدی را نمیبینید این است که به نتیجه درست نمیرسید؛ پس زمانی که اتفاقاتی برای ما رخ میدهد ما فقط از یک زاویه مال خودمان را بررسی میکنیم و آن پیشینه را یادمان نیست تصور میکنیم به ما احجاف شده است و خداوند به ما ظلم کرده است؛ ولی باید بدانیم اینها رشتههایی است که خود ما بافتهایم و الان داریم محصول آن را برداشت میکنیم.
خود ما هستیم که باعث میشویم چه عدالتی بر ما اجرا شود. همه ما درگیر یکسری مواد بودهایم و میتوانستیم آن طوری ادامه بدهیم؛ ولی آمدیم ورق را بر گردانیم، حالا شرایط یک مقدار تغییر کرده است در صورتی که میتوانستیم به تیمارستان و به بدبختی و بیچارگی بیفتیم؛ ولی اینها بر مبنای تغییرات خود ما بوده است و آنهایی که تغییر نکردهاند هنوز در گذشتهاند. چرا آنها درمان نمیشوند؟ باز یک حکمتی دارد که خود خداوند میداند. زندگی هر موجود بر پایه دو محور حرکت و پیش میرود. یکی تقدیر است و دیگری تفکر، تفکرات را که گفتیم تا خیال نکنید همه چیز تقدیر و سرنوشت است. صفحات اصلی پس از این صفحه، مرگ نوشته خواهد شد و صفحه مورد بحث زندگی، زندگی فعلی ما است. نکته مهم که باید بدانیم آنچه که بر سر ما برسد، با دستان خودمان ایجاد کردهایم؛ یعنی آنچه بلا و مصیبت بر ما وارد میشود، مقصر اصلی خود ما هستیم که با دستهای خودمان برای خودمان مهیا کردهایم.
منبع: سیدی عدالت
نویسنده: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
33