هشتمین جلسه از دوره پنجم از جلسات لژیون سردار با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» به استادی ایجنت همسفر نیره و نگهبانی راهنما همسفر مبینا و دبیری راهنما همسفر نازنین روز سهشنبه ۲۱ مردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز را تجربه میکنم. به خانم فریده و دوستانی که از تهران تشریف آوردند خوشامد میگویم. امروز ۱۸۸۶ روز از شروع خدمت من در نمایندگی رودهن میگذرد؛ یعنی ۵ سال و دو ماه تعهد من امروز به سیستم و شعبه رودهن تمام میشود. دستور جلسه امروز «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» اول باید بدانیم عدالت چیست؟ آیا عدالت را قبول داریم یا نداریم؛ چون مسیر را تعیین میکند. اگر هنوز به این نرسیدم که همه چیز بر پایه عدالت است، مثل کسی هستم که چشم دارد ولی نمیبیند. اگر قبول دارم دنیایی متفاوت است و در جهت تغییر حرکت میکنم. وقتی لباسی که تماماً از نخ باشد را زمان کوتاهی میپوشیم زود چروک میشود؛ چون ناخالصی ندارد حالا شخصی که میخواهد تزکیه و پالایش انجام دهد، سختیها در مسیر راهش قرار میگیرد، امکان ندارد بخواهی خالص باشی اما سختی نکشید. هر بار که سختی میکشی عمق سختی بیشتر میشود و بیشتر با نفس درگیر میشوید؛ چون خوشیها کوتاه و سختیها بلند هستند. من لحظههای خوشی را بارها و بارها در ذهن خود مرور میکنم و آنها را کش میدهم و طولانی میکنم تا در زمان سختی از انرژی آنها استفاده کنم.
چند وقت پیش نزد آقای مهندس بودم و در ذهن خودم گفتم اگر این آخرین بار است که آقای مهندس را میبینم به من یک نشانه بده و همان لحظه آقای مهندس به من نگاه کرد و لبخند زد و دومین نشانه پسر بچهای بود که از ۱۰ سالگی وارد اعتیاد شده بود و قلب من هر روز برایش گریه میکرد و آن روز در اتاق مهندس آن پسر نیز حضور داشت که سفر خود را شروع کرده بود، اگر از شعبه رودهن یک دعای مستجاب شده گرفته باشم همین یکی کفایت میکند. استاد موفقی زمانی که پرچم موفقیت خود را بالا میبرد، دو شات الکل میخورد و چشمهایش را برای همیشه از دست میدهد مجری برنامه به او میگفت؛ آیا میخواهی به مردم بگویی که الکل نخورید؟ گفت نه! آمدهام از دنیایی که وارد آن شدم تعریف کنم، بعد از چند سال درمان چشمان من پیدا شده اما اگر قرار است چشمانم درمان شود ولی آدمی که الان هستم نباشم پس همان بهتر که چشمانم کور بماند.
عدالت همین است در زمین وجودی هرکس استعدادهای زیادی وجود دارد ولی کار ما اکتشاف است سرداری، دنوری و ... در وجود تکتک ما میباشد؛ باید کشفش کنیم و با قلبمان بیرون بکشیم نه با دست، با میزان بخشش، گاهی بخشش یک ۱۰ هزار تومانی در سبد قانون یازدهم و گاهی کمک به فرد مصرفکنندهای در سر چهارراه میباشد، بخشش هم حساب کتاب دارد هم ندارد. کسی که پهلوانی را پرداخت کرد، من نبودم من فقط یک نقطه بودم شما همسفران نمایندگی رودهن همگی در این پهلوانی شریک بودید، تمام کائنات به خواسته من کمک کردند. درس من از پهلوانی این بود که یک دست صدا ندارد؛ در کارهایی که خواستم در نمایندگی رودهن انجام بدهم آنهایی که شما دست به دست هم دادید و همکاری کردید انجام پذیرفت. برای آنکه کاری انجام پذیرد؛ باید حرکت مداوم باشد و حواسم پرت نباشد، راحتی در کار نیست آمدهایم تغییر کنیم تا در بعد بعدی زندگی راحتتری داشته باشیم، حداقل در کنار افرادی قرار بگیریم که با ما همسو باشند.
.jpeg)
.jpeg)
تایپیست: همسفر فروزان رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون دوم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
136