جلسه هشتم از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنمای محترم مسافر ناصر ، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه"عدالت، آیا همه افراد در کنگره60 باهم برابرند؟" یکشنبه 19 مرداد ۱۴۰۴ ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر؛از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستورجلسه امروز "عدالت، آیا همه افراد در کنگره60 باهم برابرند؟ "میباشد؛
من خودم تا قبل از کنگره به هیچ عنوان عدالت خدا را قبول نمیکردم و اصلاً نمیفهمیدم که چطور عدالتی در جامعه وجود دارد که انسانها این همه با یکدیگر تفاوت دارند؛ یک نفر در رفاه کامل زندگی میکند و دیگری از فقر دچار مشکلات زیادی است و این مدل مسائل واقعاً ذهنم را درگیر میکرد. ولی در آموزشهای کنگره60 کاملاً متوجه شدم هر کسی در هر جایی که قرار دارد، در واقع عین عدالت است و در هر شرایطی که قرار دارم مطمئناً برایم خوب میباشد. قبلاً خیلی وقتها پیش خودم میگفتم که چقدر خدا نامرد است که چنین شرایط سختی را برای من قرار داده است. اما استاد امین در یکی از سیدیها فرمودند که اینطور نیست، رحمان و رحیم بودن و عدالتِ خداوند یعنی این که به هر کسی اندازهای مشکلات میدهد که توانایی حل کردن آنها را داشته باشد.
در مورد عدالت در کنگره60 میتوانم بگویم که؛ به نظرم عدالت همان میزان تعادل داشتنِ من است. اگر بخواهم از تجربیاتِ قبل از کنگره بگویم؛ خیلی پرخاشگر بودم، اصلاً شبها درست نمیخوابیدم و تا صبح سیگار میکشیدم، خیلی بیحوصله بودم به حدی که حتی قراردادهایی که امضا میکردم را هم حوصله نداشتم تا انتها بخوانم و تندتند فقط امضا میکردم، پیگیرِ خیلی از کارهای خودم نبودم و خیلی مسائلِ ریز و درشتی که همهاش به خاطر نداشتن تعادل در زندگی برایم ایجاد شده بودند. واقعاً نمیشود که در شرایط درست، یک شخصِ بیتعادل به جایگاههای پیشرفتِ بسیار بالایی دست پیدا کند، چون این عدالت نیست. در کنگره60 نیز باید شخص خیلی تعادل داشته باشد تا بتواند مرزبان، راهنما، ایجنت یا هر جایگاه خدمتی دیگری را به دست بیاورد، یا مثلاً در یک جمعی که دارند سیگار میکشند وارد شود و افکار منفی خودش را کنترل کند و شب بتواند راحت بخوابد.
این همان تعادلی است که باعث میشود شخص تغییر جایگاه بدهد و این عین عدالت است. تعادل در کنگره به من سه موضوع را نشان داده است؛ یکی اینکه چه مدت است که من تحت آموزشهای کنگره هستم، بعد از رهایی مدام به راهنمایم شکایت میکردم که چرا هنوز مشکلات من کامل حل نشده است و او همیشه من را به صبر و استقامت تشویق میکرد. موضوع دوم تلاش کردن خودم بود؛ که آیا با آمدن به جلسات وظایفم را نیز به نحو احسن انجام میدهم یا نه، مثلاً سیدیهایم را به موقع مینویسم یا سروقت در جلسات حاضر میشوم یا نه... و موضوع سوم فرمانبرداری است که هرچه بیشتر گوش به فرمان راهنمایم بودم، حالم بهتر میشد و هر چه این سه موضوع را بیشتر مراعات میکردم بیشتر به تعادل میرسیدم و هر چه میزان تعادل من بالاتر میرفت، جایگاه من به دنبالش تغییر میکرد. اینجا نکتهاش این است که؛ تغییر جایگاه سریع اتفاق نمیافتد و تدریجی صورت میگیرد.
من که اصلاً در مخیلاتم نمیگنجید بتوانم بدون مصرف موادمخدر به مسافرت بروم، اما امروز دارم این نقطه را میبینم، تازه من فقط چهار سال است که در کنگره60 هستم و چیزهایی که باعث تغییر من شده است همین سه موضوعی بود که اشاره کردم؛ وصل بودن به آموزشهای کنگره، تلاش و کوشش مستمر و اینکه سعی کردهام فرمانبردار باشم. نمیگویم که الآن کامل شدهام، ولی نسبت به گذشته خودم خیلی بهتر شدهام و فهمیدهام که این عدالت است. حس کردن این تغییرات برای من واقعاً لذت بخش بوده است و از این بابت بسیار شکرگذار هستم و امیدوارم که بتوانم در این مسیر خدمتگذار بمانم.از اینکه به حرفهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ و ویراستاری متن: مسافر حسن لژیون دوم و مسافر محمد حسن لژیون هفتم
ارسال خبر: مسافر اسماعیل لژیون نهم
تهیه و تنظیم توسط گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
125