چهاردهمین جلسه از دوره پنجاه و چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حکیم هیدجی به استادی مرزبان همسفر لیلا، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر منیره با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکرم که به من اذن و اجازه داد تا در این بهشت قرار گیرم و خدمت کنم. خدا را بابت کنگره و باز بودن در این مکان مقدس و به خاطر داروی OT شکر میکنم. از نگهبان جلسه، مرزبان، راهنماها که به بنده اجازه خدمت دادند سپاسگزارم. یک تشکر ویژه از راهنمایم همسفر مهین دارم؛ اگر من الآن در کنگره هستم و حال درون من خوب است این موضوع را مدیون کنگره و زحمات راهنمای خودم هستم.
از وادی اول تا چهارم کار روی تفکر ما بوده است؛ ولی وادی پنجم میگوید: «در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.» در این وادی باید تفکرات ذهنی خود را به مرحله عمل و اجرا درآوریم. تفکرات ذهنی زمانی ارزش دارد که به اجرا در آیند. اگر عملیاتی نکنیم؛ فقط ذهنی است و هیچ ارزشی ندارد. ما در سه جهان زندگی میکنیم جهان خاکی، جهان خواب و جهان ذهنی. جهان ذهنی دو ویژگی دارد با تفکر ساختار ذهنی در مورد موضوع مورد نظر در ذهن خود ایجاد کرده و دیگری به اجرا درآوردن آن ساختار ذهنی است. برای به اجرا درآوردن این ساختارهای ذهنی باید از اضطراب، پریشانی، عدم اعتمادبهنفس، استرس دور باشیم تا به آرامش برسیم. پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک سه اصل مهم برای رسیدن به آرامش است.
برای رسیدن به این سه اصل باید تزکیه و پالایش را از خودمان شروع کنیم؛ برای تبدیل آب کثیف به آب سالم راهی جز تصفیه آب وجود ندارد و برای تبدیل یک انسان بههمریخته و نامتعادل به انسان موجه نیز راهی جز تزکیه وجود ندارد. برای تزکیه خود طبق آموزشهای وادی پنجم 7 مرحله مطرح است، طی کردن این مراحل الزامی است. ما باید 7 مرحله را پشت سر بگذاریم: 1) برگشت از ضد ارزشها: معنای آن در نامش نهفته است از ضد ارزشها برگردیم و حداقل از نصف ضد ارزشها دوری کنیم، نمونهای از ضد ارزشها عبارتند از غیبت کردن، تهمت زدن، دروغ گفتن. اگر من به درون خود پی ببرم متوجه این موضوع خواهم شد که کدام عمل من ضد ارزش و کدام ارزش محسوب میگردد؛ وقتی دروغ میگویم نمیتوانم بگویم عمل دروغ گفتن من ارزش است.
شاید خودم را توجیه کنم؛ ولی این عمل ضد ارزشی است و اینکه ضد ارزشها درون مرا ویران میکند و این ویرانی که من از درون خود دارم به دلیل وجود ضد ارزشیهای درونم است تا زمانی که از این ضد ارزشها دور نگردم به تزکیه و پالایش نخواهم رسید. 2) خودداری: خودداری یعنی اینکه قصد انجام عملی را دارم نمیدانم نتیجهاش چه میشود نمیدانم به نفع من است یا به ضرر من. نمیدانم این کار درست میباشد یا خیر. آقای مهندس میفرمایند: «زمانی که شک داری انجامش نده و از انجام دادن آن خودداری کن.» 3) قناعت: قناعت به معنای خسیس بودن نیست، خساست با قناعت خیلی فرق میکند. قناعت یعنی از کمترین امکانات بهترین استفاده را ببریم؛ برای مثال از قناعت میتوان گفت: اگر من امروز فقط یک عدد نان دارم کل نان را در یک روز استفاده نکنم؛ چون احتمال دارد فردا نتوانم نانی تهیه کنم، نصف نان را استفاده کرده و نصف دیگر را نگه میدارم.
خسیس کسی است که دارایی دارد و به مقدار زیاد هم دارد؛ ولی نه میتواند خود استفاده کند و نه توانایی بخشیدن آن را دارد. 4) صبر: گذراندن زمان همراه تلاش و کوشش، تلاشت را بکن؛ ولی اجازه بده زمان موضوع را حل کند. نمونهای از صبر با الگو گرفتن از طبیعت کاشت گندم است امکان ندارد امروز بذر گندم را بر زمین پاشیده 1 الی 2 ماه بعد گندم برداشت کنیم یا سیر تکمیلی جنین در رحم مادر امکانپذیر نیست 2 الی 3 ماهه به وجود نوزاد سالم ختم گردد و باید زمان لازم سپری گردد، فقط با صبر میتوان به نتیجه بهتر و پیروزی رسید.
5) تجسس، قضاوت و غیبت: ما افرادی را با نام نیروی انتظامی داریم که وظیفهشان این است که در کار دزدان و جنایتکاران مداخله و تجسس میکنند، قاضی وظیفهاش این است که قضاوت کند و حکم صادر نماید و همه این افراد وظیفهشان تجسس کردن است. افرادی وجود دارند که آشکارا در زندگی دیگران تجسس و غیبت میکنند و به دیوار غیبت تکیه زدهاند در مورد شخصی غیبت کرده، در زندگی او تجسس کرده و درنهایت قضاوت کرده و حکم صادر میکنند و حتی اجرای حکم هم بر عهده خودشان است. اگر من نوعی به این موضوع بیندیشم که احتمال دارد یک روز همین مشکل برای من حادث گردد و وقتی این مشکل ایجاد شد دنبال مقصر گشته و هیچوقت این موضوع را قبول نمیکنم که مقصر اصلی خود من هستم. مقصر جهل و نادانی من است.
6) پسانداز: پسانداز برای تمام انسانها ضروری است؛ چون زندگی پر از پیچوخمهای متعدد است. اگر بخواهیم ببخشیم باید داشته باشیم. با دست ندار نمیشود بخشید، پسانداز یعنی از چیزی که دارد؛ برای فردا نیز نگه دارد، پسانداز چه مادی چه معنوی برای تمام انسانها ضروری است. 7) توکل، رضا و تسلیم: وقتی با فکر و عمل سالم حرکت کردم به رضای خداوند راضی میشوم درواقع به رضایت خداوند تسلیم میشوم و در برابر تقدیر الهی میگویم، من تلاش خودم را کردم و همه کارهایم طبق دستورات الهی بود نتیجه را به خداوند واگذار میکنم.
تسلیم شدن بر کسانی سخت و بر کسانی سهل است. گاهی یک قضیه وقتی به نفع ما باشد، خوشحال میشویم؛ ولی وقتی به ضرر ما باشد، شاکی شده و ناراضی میشویم در این مرحله ما تسلیم خداوند نشدهایم. امیدوارم این 7 مرحله را در زندگی خود کاربردی کرده و به تزکیه و پالایش برسیم. دانستن زمانی مهم است که دانستههای خود را عملیاتی و کاربردی کنیم؛ مانند کسی نباشیم که کیسه پر از پول و سکه دارد؛ ولی از گرسنگی در حال مرگ است.

مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپیست: همسفر لاله رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)، همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون نهم)
ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1157