جلسه نهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی سنایی با استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر آسیه و دبیری همسفر هدی با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید) و تاثیر آن روی من » در روز یک شنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در وادیهای اول تا چهارم، ما روی تفکر کار کردیم. درواقع، در جهان ذهنی بودیم و یاد گرفتیم که همه ساختارها ابتدا در ذهن ما شکل میگیرند. مثلاً اگر در ذهنمان قصری را تصور کنیم، ابتدا در ذهن میسازیم و بعد شاید بتوانیم در دنیای واقعی هم آن را بسازیم. اما حالا در وادی پنجم، وقت آن است که از تفکر بیرون بیاییم و آن را به مرحله عمل برسانیم. این وادی میگوید دیگر کافی است فقط فکر کنیم؛ حالا باید تفکراتمان را عملی کنیم. همانطور که آقای مهندس در سیدی وادی پنجم میفرمایند: «اگر تفکری داشته باشم و آن را عملی نکنم، آن تفکر به دهشاهی هم نمیارزد.»
پس اگر ما بخواهیم چیزی بسازیم—چه خانهای، چه یک تغییر شخصی—تا زمانی که فقط در ذهنمان باقی بماند، هیچ فایدهای ندارد. برای اینکه تفکراتمان را به عمل برسانیم، باید بستر مناسب فراهم کنیم. این بستر یعنی حذف ترس، اضطراب و ناامیدی، چون تا وقتی ذهن ما درگیر نگرانی باشد، نمیتوانیم بهدرستی تصمیم بگیریم یا اقدام کنیم. در وادی پنجم، سه اصل مهم مطرح میشود: گفتار سالم، پندار سالم و کردار سالم. برای رسیدن به این سه اصل، اندیشه باید آرام باشد. اگر ذهن ما پر از افکار منفی باشد، هیچوقت نمیتوانیم گفتار و کردار سالمی داشته باشیم و در نتیجه، نمیتوانیم ساختار ذهنی خود را به عمل تبدیل کنیم.
در این وادی همچنین مثالهایی آمده که نشان میدهد داشتن علم، آگاهی یا حتی ثروت، اگر عملی نشود، فایدهای ندارد. مثل پیرمرد فقیری که هزار سکه داشت، ولی از گرسنگی میمُرد، چون نمیتوانست از آنها استفاده کند. برای اینکه بتوانیم از این نگرانیها خارج شویم و به مرحله عمل برسیم، هفت پله معرفی شده:
برگشت از ضد ارزشها
یعنی نگاه کنیم ببینیم امروز چه ضد ارزشی انجام دادهایم و قدم به قدم از آنها فاصله بگیریم تا آرامش و نزدیکی به ارزشها را تجربه کنیم.
خودداری
قبل از هر کاری، بپرسیم: آیا این کار به نفع من است یا به ضررم؟ اگر نتوانیم تصمیم بگیریم، بهتر است از آن کار خودداری کنیم.
قناعت
قناعت به معنای خسیس بودن نیست؛ یعنی از آنچه داریم درست استفاده کنیم. درست مثل طبیعت که با کمترین امکانات، بهترین ثمرات را میدهد.
صبر
طبیعت بهترین الگوی ماست. هیچ میوهای در لحظه بهثمر نمیرسد. همینطور هم مسافران اگر صبر نداشتند، هیچگاه به رهایی نمیرسیدند. صبر، یکی از ضروریترین پلههای این مسیر است.
تجسس، قضاوت و غیبت
من خودم قبل از ورود به کنگره، مدام درگیر غیبت و صحبت پشت سر دیگران بودم. اما نتیجهاش حال خراب بود. وقتی پشت سر کسی حرف میزنی، بالاخره یک روز به گوشش میرسد و درگیری و ناراحتی بهبار میآورد.
پله پسانداز
این پله برای من خیلی زیبا بود. من قبل از کنگره پول جمع میکردم اما بیهدف خرج میکردم. اما بعد از آموزش دیدن، یاد گرفتم هدفمند پسانداز کنم. حتی توانستم خانهام را بازسازی کنم و قسط دنوری ام را نیز پرداخت کنم. این یعنی از بیبرنامگی به مدیریت مالی رسیدم.
پله رضا و تسلیم
رضا یعنی من از تقدیر الهی راضی باشم، حتی اگر سخت و دردناک باشد. واقعاً سخت است، مثلاً اگر برای فرزندم مشکلی پیش بیاید، نمیتوانم بگویم "خدایا شکرت". اما در مسیر آموزش یاد میگیرم.
تسلیم، مرحلهای بالاتر است؛ جایی که دیگر نه موافقتی داریم، نه مخالفتی. یعنی هرچه از طرف خدا آمد، بپذیرم، بدون اعتراض. این مرحله بسیار دشوار است و تنها انسانهای کمی به آن میرسند. حتی در کنگره، اگر من تسلیم نباشم و راهنمایم از من بخواهد کاری انجام دهم و من اطاعت نکنم، هیچوقت به حال خوش نمیرسم. تسلیم یعنی اعتماد و پذیرش کامل. انشاءالله بتوانیم با آموزشهایی که میگیریم، قدمبهقدم به این پلهها نزدیک شویم و آنها را در زندگیمان جاری کنیم.

تایپیست: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
128