English Version
This Site Is Available In English

کنگره‌ای بودن ارزشی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست

کنگره‌ای بودن ارزشی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست

تولید، برای بقای آدمی، طبق فرمان الهی به وجود آمده‌است؛ اما ما به فرمان خودمان، در امر کامل نشدن عقل به تجدیدها لباس نو می‌پوشانیم و در پایان به شئون هم اکتفا نمی‌کنیم.( سردار)

نزدیک به چهار سال پیش همسفر لیلا در حالی که راه‌های زیادی را برای درمان مسافرش رفته و به بن‌بست خورده بود، همراه با مسافر حسین با آنتی‌ایکس شیشه وارد کنگره شدند. ناامیدی و ترس همراه با چاشنی نفرت در وجودشان موج می‌زد؛ اما انگار کسی در دورترین نقطه‌ها آن‌ها را صدا می‌زد که راهی هست و نوری، هرچند کم فروغ، در بین آن همه تاریکی، هنوز هم وجود داشت. با ته‌مانده‌ی حسی که داشتند راهنمایشان، همسفر هدی و مسافر رضا را انتخاب کردند و ۱۰ ماه و ۲۷ روز در کنار آموزش‌ها و صبوری این بزرگواران، سفر خود را ادامه دادند تا به رهائی رسیدند. در حال حاضر ۲ سال و ۸ ماه است که از رهایی آن‌ها می‌گذرد، آرامش مهمان قلبشان شده و مهر و محبت در وجوشان آن‌چنان فراوان است که در نگاهشان هم می‌شود آن را دید، به‌راستی که کنگره انسان را از ترس به شجاعت، از قهر به مهر، از ناامیدی به سرفرازی و از تاریکی به سمت روشنائی هدایت می‌کند.

ابتدا عرض سلام و خدا قوت دارم خدمت شما بزرگواران و صمیمانه از شما متشکرم که فرصتی را برای این گفت‌گو در اختیار من گذاشتید

 لطفاً برایمان بگویید چگونه به کنگره۶۰ وصل شدید؟

همسفر لیلا: از طریق یکی از دوستان مسافرم با کنگره آشنا شدیم.
مسافر حسین: بله یکی از دوستانم کنگره را به من معرفی کرد و ما به کنگره وصل شدیم.

چه تفاوت‌هایی بین تخریبی که شیشه ایجاد می‌کند با تخریب سایر مواد مخدر هست؟

مسافر حسین: تمام مواد مخدر تخریب دارند؛ ولی تخریب‌ آن‌ها زمان‌بر است و سالیان زیادی طول می‌کشد که شخص مصرف‌کننده چه در صور پنهان و چه در صور آشکار دچار تخریب شود؛ ولی مصرف شیشه، چه در جسم و چه در روح و روان، به سرعت تخریب ایجاد می‌کند. من سال‌های زیادی که هروئین و تریاک مصرف می‌کردم، تا جایی که می‌توانستم سعی می‌کردم خوب زندگی کنم و ظاهری آراسته و مرتب داشته باشم؛ ولی با مصرف شیشه آدم گویی هیچ اختیاری از خودت نداری و کارهایی انجام می‌دهی که خودت هم خبر نداری، در ادامه هرچه می‌خواهی کار را درست کنی بدتر هم می‌شود.

برایتان پیش آمده که در طول سفرتان به فکر رها کردن مسیر بی‌افتید؟

همسفر ليلا: خیر، چون برای درمان مسافرم همه راه‌ها را امتحان کرده بودم و شاید بعضی جاها را چند بار هم رفته‌ بودیم؛ ولی هیچ‌کدام به نتیجه نمی‌رسید و بدتر هم می‌شد. کنگره آخرین امید من بود و با چیزهایی که از راهنمایم یاد گرفته‌ بودم مطمئن بودم که کنگره راه حقیقت است و نتیجه خوبی دارد، هر زمان که کم می‌آوردم یک راهنمای قوی کنارم بود که هیچ‌وقت نمی‌گذاشت حال خراب من ادامه داشته‌ باشد و با امیدی که به من می‌داد راهم را ادامه می‌دادم.

مسافر حسین: بله، اوایل سفر به دلیل تخریب زیادی که داشتم، با وجود اینکه داروی OT هم مصرف می‌کردم، اما حالم خیلی خراب بود، الآن می‌فهمم که آن موقع در دوران سازگاری بودم؛ ولی آن زمان به خودم می‌گفتم تو که می‌خواهی حال خرابی بکشی چند روزی به کمپ برو و خودت را راحت کن، وقت برای دارو خوردن زیاد است؛ اما خدا را شکر چون همسفری قوی کنارم بود من را از این کار منصرف کرد و گفت: می‌خواهی اشتباهات گذشته را تکرار کنی؟ در این‌جا لازم می‌دانم از همسفرم تشکر کنم و خدا را شکر می‌کنم که در کنگره ماندگار شدم و حال خوبی دارم.

چطور شد که به کنگره اعتماد کردین و در کنگره ماندگار شدید؟

مسافرحسین: صادقانه بخواهم بگویم، اوایل سفر که به کنگره می‌آمدم، با وجود حال خرابی که داشتم، یک حس خوب به من دست می‌داد؛ اما بیشترین چیزی که به من کمک کرد در کنگره بمانم، راهنمایم و صحبت‌هایش بود. او مثل نور امیدی به زندگی‌ام تابید و تاریکی‌های زندگی مرا به روشنایی تبدیل کرد. دلیل دوم هم سفر دومی‌های شعبه بودن که سندهای بی نقص کنگره بودند، وقتی به چهره‌هایشان نگاه می‌کردم باورم نمی‌شد که آن‌ها یک روزی مصرف کننده بودند، همه این‌ها دست به دست هم داد تا در کنگره ماندگار شوم.

مسافر حسین: از چه طریقی با شیشه آشنا شدید و به فکر مصرف شیشه افتادید؟

همسفر ليلا: چطور متوجه مصرف مسافرتان شدید؟

همسفر لیلا: مسافرم دست به کارهایی می‌زد که قبلاً هیچ‌کدام از آنها را انجام نداده‌ بود، حالات و روحیاتش کاملاً متفاوت شده‌ بود، تیک‌های عصبی داشت، ساعت‌ها به یک چیز گیر می‌داد، حرف‌هایش نابجا بود و قیافه‌اش کاملاً فرق کرده‌ بود. ابتدا فکر می‌کردم دچار بیماری شده؛ ولی رفته‌رفته فهمیدم مسافرم شیشه مصرف می‌کند و این بزرگ‌ترین ترس در زندگی من شد.

مسافر حسین: من از طریق دوستان مصرف‌ کننده‌ای که داشتم با شیشه آشنا شدم، آن زمان همه این اشتباه را داشتیم که فکر می‌کردیم شیشه اعتیاد ندارد و با آن می‌شود تریاک و هروئین را کنار گذاشت، غافل از اینکه شیشه تخریب‌هایی به مراتب بالاتر دارد.

اگر موجب آزرده‌خاطر شدنتان نمی‌شود از تخریب‌هایی که شیشه به زندگیتان وارد کرده و اکنون برطرف شده برایمان بگویید:

مسافر حسین: اگر بخواهم از تخریب‌های شیشه بگویم، می‌توانم ساعت‌ها صحبت کنم: اما به‌طور خلاصه اگر بخواهم بگویم همان‌طور که آقای مهندس گفته‌ بودند سونامی شیشه در راه است، مصرف شیشه مثل یک سونامی در کوتاه‌ترین زمان زندگی من را آشفته و نابود کرد. من و همسفرم کاملاً از هم دور شده بودیم و عشق و محبت در زندگی ما جایش را به کینه و نفرت داده بود تا جائی‌که تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم. صادقانه بگویم، تحمل یک فرد شیشه‌ای کار بسیار سخت و دشواری است. در خانه ما هر روز درگیری و دعوا بود، این درگیری‌ها روی فرزندمان هم تأثیر گذاشته بود، همان‌طور که من در انزوا بودم، همسر و فرزندم هم در تنهایی و  تاریکی فرو رفته‌ بودند. امید از زندگی ما رفته بود و سراسر زندگی ما را ناامیدی و ترس فرا گرفته‌ بود؛ اما حالا به لطف خداوند، آقای مهندس و راهنمایان عزیزمان، اُمید و عشق و محبت جای تمام آن تاریکی‌ها و ناامیدی‌ها را پر کرده است، من و همسفر و فرزندم جان تازه‌ای گرفته‌ایم و از زندگی ساده و پر آرامشمان لذت می‌بریم.

در حال حاضر در چه جایگاهی خدمت می‌کنید؟ دوست دارید در ادامه چه جایگاهی را تجربه کنید؟

همسفر لیلا: خوشبختانه در حال حاضر در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کنم و آموزش میگیرم. ان‌شا‌الله تمام سعیم را می‌کنم که در آزمون راهنمایی قبول شوم و این یکی از خواسته‌های قلبی من است که شال قشنگ راهنمایی، با دستان پر مهر آقای مهندس بر گردنم بی‌افتد.

مسافر حسین: خدا را شکر می‌کنم که توفیق خدمت مرزبانی را به من و همسفرم داده است و در این جایگاه آموزش می‌گیریم و به هم نوعان خود با عشق و محبت خدمت می‌کنیم. خدا را هزار مرتبه شکر که در امتحان راهنمایی قبول شدم و منتظر هستم تا آقای مهندس عزیز شال پر افتخار راهنمایی را به گردنم بیاندازد، خیلی اشتیاق دارم که در جایگاه راهنمایی هم خدمت کنم و آموزش بگیرم و خدمت‌گزار دردمندانی مثل خودم باشم.

نوشتن سی‌دی‌ها و حضور در کلاس‌های کنگره چه کمکی به برنامه‌ریزی در زندگی‌ شخصی و کاری‌تان کرده است؟

همسفر لیلا: نوشتن سی‌دی‌ها باعث دانایی و جهان‌بینی من شده و با هر سی‌دی چیز جدیدی یاد می‌گیرم و در زندگی سعی می‌کنم کاربردی کنم.

مسافر حسین: نوشتن سی‌دی‌ها و حضور در جلسات، نظم و انضباط را وارد زندگی‌ام کرد. با نوشتن هر سی‌دی یک چیز جدید یاد می‌گیرم که در پیشرفت زندگی‌ام بسیار مؤثر است، باعث می‌شود در زندگی شخصی پر انرژی‌تر کار کنم و خدا را شکر زندگی رو به رشدی دارم. به کنگره آمدن و خدمت کردن از نان شب هم برایم واجب‌تر است.

با تشکر از صبر و شکیبایی شما، اگر نکته‌ای مد نظرتان هست بیان کنید.

مسافر حسین: نکته‌ای که می‌خواستم بگویم این است که درمان اعتیاد با درمان سیگار کامل می‌شود، به نظر من اگر در سفر اول این کار را انجام دهیم درمان با کیفیتی خواهیم داشت وگرنه در سفر دوم این کار به مراتب سخت‌تر است، کسانی که بدون درمان سیگار به رهائی می‌رسند، خیلی کم مزه شیرین رهائی را می‌چشند.


در آخر از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاس‌گزارم، همیشه می‌گویم و باور دارم اگر کنگره نبود الآن من و خانواده‌ام هم نبودیم، کنگره‌ای بودن ارزشی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

عکاس: همسفر نازنین زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون اول )
مصاحبه: همسفر فهیمه رهجو راهنما همسفر هدی(لژیون دوم )
رابط خبری:همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر هدی(لژیون دوم )
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .