English Version
This Site Is Available In English

جهالت پیش زمینه نمی‌خواهد

 جهالت پیش زمینه نمی‌خواهد

پنجمین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج با استادی ایجنت همسفر سلوه، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری همسفر رها با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که در خدمت شما هستم و از خانم نسرین و خانم رها و همه شما عزیزان تشکر می‌کنم استادی لژیون سردار را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم. دستور جلسه جهالت و قضاوت. بحث قضاوت: پروردگار هستی وقتی انسان را آفرید ساکنین آسمان‌ها را فرا خواند؛ به آنها این خلق جدید را معرفی کرد و گفت که من خلق جدیدی را به وجود اوردم و یک صفت و یک امتیاز خیلی خاص را تنها به این موجود سپرد و آن هم اختیار و حق انتخاب بود که بتواند بر سرنوشت خودش حاکمیت داشته باشد از همین جا همه چیز آغاز می‌شود چون وقتی خداوند به انسان گفت: (و هدینا انا النجدین) بر سر دوراهی قرار دادیم یکی راه رستگاری و صراط مستقیم و راه دیگر راه فسق و فجور که پایانش هم معلوم است تباهی و سیاهی خواهد بود. آقای مهندس بر این موضوع تاکید می‌کنند که صراط مستقیم یک راه راست یا یک جاده آسفالتِ دو بانده نیست که بخواهی راحت به آنجا برسی در واقع وقتی می‌گوییم صراط مستقیم یعنی آن چیزی که انسان را به درستی و راستی می‌رساند؛ این  مسیر می‌تواند پر از سنگلاخ کوه و سختی‌های زیادی باشد پس از آنجا کار انسان شروع می‌شود چون حالا باید تصمیم بگیرد برای هر کاری و هر چیزی مثلاً برای رفتن به کنگره باید تصمیم بگیرد که آیا برود یا نرود حتی برای چیزهای ساده هم باید تصمیم بگیرد، هر چه انسان در راه درست تری باشد اختیاراتش بیشتر است یعنی گزینه اختیار و انتخابش وسیع‌تر است و هرچه انسان در تاریکی باشد قطعاً محدود می‌شود مثلاً من امروز می‌توانم در لژیون سردار باشم یا نه یا فقط هزینه عضویت سردار را بپردازم یا نه و این‌ها برمی‌گردد به تاریکی‌ها و روشنایی‌های درون من. در واقع گزینه انتخاب بیشتری دارم وقتی من در ذهنم دائماً در حال تصمیم گیری و انتخاب هستم پس باید قضاوت هم بکنم. قضاوت کنم که آیا رفتن من به مهمانی درست است یا خیر یا مثلاً من درگیر یک مشکل مالی هستم آیا در لژیون باشم یا خیر؟این‌ها همه برمی‌گردد به اینکه خودم را چگونه ببینم و در کجا قرار گرفتم و چگونه خودم را قضاوت می‌کنم وقتی در کنگره گفته می‌شود قضاوت و جهالت به یک بحث جامعه ما مربوط می شود حالا این جامعه می‌خواهد کنگره باشد یا خانواده، در خانواده می‌شود تا حد خیلی کمی قضاوت بکند آن هم مثلاً در مورد فرزند و یا همسرش که  الان این حالش مساعد نیست نمی‌شود با آن صحبت کرد و اینکه الان خوبه میشه صحبت کرد این هم باز هم خیلی محدود است و نمی‌شود زیاد در خانواده این عمل را انجام داد و اینکه بگویم من قادرم می‌توانم در خانواده این کار را انجام بدهم و این برمی‌گردد به اینکه ما چقدر اشراق داشته باشیم به آن فرد و یا خانواده و اینکه چقدر شناخت داریم در کنگره ما با هر پوششی وارد می‌شویم با هر شخصیتی و در اینجا کسی را قضاوت نمی‌کنند کسی در مورد کار و یا زندگی انسان ها سوالی نمی‌پرسد، در کنگره کسی به خودش اجازه نمی‌دهد درباره زندگی دیگران صحبت کند و سوالی بپرسد، بحث قضاوت در همین جا مسدود می‌شود و دلیل اینکه ما در کنگره آرامش داریم چون اطلاعاتی نمی‌دهیم قضاوت هم نمی‌شویم پس بنابراین این یک بحث خیلی مهم است؛ در جامعه هم همینطور است و ما می‌توانیم این را به بیرون انتقال دهیم که در مورد هیچ کس قضاوتی صورت نمی‌گیرد. یک خاطره دوست دارم بیان کنم: یک روز در آکادمی روز چهارشنبه رهایی به این صورت بود که فرش قرمز کنار میز آقای مهندس پهن می‌کردند افراد ‌می رفتند بالا همراه همسفر و خودشان را معرفی می کردند، یک آقایی تقریباً سن بالایی داشت وقتی خودش را معرفی کرد و مقدار مصرفش و رهایی را گفت کنار دستش یک خانمی بود که من فکر کردم دخترش و یا خواهرش باشد، ایشان همسرش بودند من هم که تازه وارد بودم خیلی آگاهی نداشتم و به این درجه نرسیده بودم که نباید افراد را از روی ظاهر قضاوت کنم به خانم شهره که کنار دست من بودند گفتم این خیلی جوان‌تر از همسرش است شاید یک کارهایی کرده است، خانم شهره سرش را پایین انداخت و جوابی هم به من نداد تا زمانی که این خانم و آقا از آنجا بیایند پایین خانم شهره سرش را بلند نکرد؛ این یکی از بزرگترین درس‌های زندگی من بود که من نباید این حرف را می‌گفتم و قضاوت نمی‌کردم شاید این خانم همسر دوم این آقا باشد گزینه‌های دیگر و به من ربطی نداشت و من این موضوع را کاملاً لمس کردم و سعی کردم در مورد هیچکس هیچ نظری ندهم و در کنگره همیشه گفته می‌شود هر کس جاهل‌تر است نادان‌تر است و قضاوت بیشتری می‌کند؛ ما می‌توانیم به راحتی در دیگران این را ببینیم که در هنگام صحبت کردن چندین قضاوت هم می‌کند و اساس قضاوت کردن اولین نکته غیبت کردن است، در حرمت کنگره ما یاد گرفتیم غیبت کردن، تجسس نمودن این‌ها همان دیوار جهل و نادانی است که بر سر خودمان خراب می شود ولی جهالت پیش زمینه نمی‌خواهد مثلث جهالت، منیت، ناامیدی و ترس است این‌ها باعث می‌شود که انسان نتواند آگاهی بیشتری کسب کند. ما در کنگره سبد مالی را به گردش در می‌آوریم در اینجا آموزش دیدند و نگاه نمی‌کنند که کنار دستی چقدر پول می‌دهد یا چقدر کارت می‌کشد این اولین اتفاقی است که در کنگره می‌افتد در قسمت لژیون سردار آموزش‌ها از اینجا شروع می‌شود.

تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شیدا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شیما (لژیون سوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .