چهاردهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گوجان به استادی همسفر مونا، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر سوسن با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ما همیشه در ابتدای جلسات این دعا را میشنویم: «خواهش میکنم، برای رهایی خودمان ازدست نیرومندترین دشمنخودمان، که جهل و ناآگاهی خودمان است، ۱۴ ثانیه سکوت کنیم و به خداوند بزرگ پناه ببریم». شاید تا بهحال کمتر به آن توجه کرده باشیم، در این دعا میگوییم که به خداوند بزرگ پناه میبریم از شر قویترین دشمن خودمان، که جهل و نادانی خودمان است، چراکه بیشترین ظلم را به خودمان میکنیم.
زمانی که انسان خلق شد، خداوند قدرت اختیار را به او عطا کرد که به هیچ یک از مخلوقات دیگر نداده است، اختیاری که به انسان امکان میدهد، سرنوشت خود را رقم بزند، راه را از چاه تشخیص دهد و انتخاب کند که به سوی تقوا برود یا حرکتش به سمت فسق و فجور باشد. وقتی اختیار به انسان داده شد، قدرت قضاوت نیز به او عطا گردید، قضاوت درباره خود و مسیر زندگیاش، چراکه انسان فطرتاً موجودی علاقهمند به قضاوت است و همواره در حال انجام آن است.
اگر بخواهم، خودم را قضاوت کنم، اشکالی ندارد؛ حتی اتفاقی بسیار مثبت است که رفتار، افکار و برخوردهای خود را بررسی و اصلاح کنم؛ اما مشکل زمانی آغاز میشود که بخواهم دیگران را قضاوت کنم. قضاوت کردن پیشنیازهای زیادی دارد: عدالت، آگاهی، علم، فرمان عقل، شنیدن سخنان دو طرف، بیطرفی و ... حتی برای قضاوت در مورد اعضای خانواده هم نیز باید پارامترهایی را رعایت کنم؛ اما گاهی صرفاً با شنیدن حرفی یا دیدن چیزی، بدون بررسی صحت آن در ذهنم داستانی میسازم و به واسطه آن داستان خیالی، نسبت به آن شخص ظن و گمان بد پیدا میکنم، شروع به تجسس میکنم و در نهایت غیبت و سرزنش او را آغاز میکنم.
اینجا وارد قضاوت شدهام؛ قضاوتی که ارتباط مستقیم با جهل دارد. جهل نیازی به مقدمه ندارد. همین که واردش بشوم، منیت، ناآگاهی، ترس، ناامیدی، خودخواهی و خرافات یکی پس از دیگری پدید میآیند. این مراحل را یکبهیک پشت سر میگذارم و در نهایت به جهل میرسم. تمام افکاری که بعد از شنیدن یک حرف در ذهن ما شکل میگیرد، اگر ریشه در جهل داشته باشد با خود نادانی، کبر، حرص، حسادت و غرور به همراه میآورد.
در اینجا جنگی آغاز میشود با یک حس، شخصی را محکوم میکنم، مجازاتی برایش تعیین میکنم و حکم میدهم. گویی موشکهایی از ذهن و قلب خود به سمت آن شخص میفرستم؛ حتی اگر سالها او را ندیده باشم، یا کیلومترها از من دور باشد، روح و روان او آماج حملات من میشود. ویرانیهای این حملات به ویژه زمانیکه از قلب و ذهن انسان صادر شده باشد، بسیار سنگین و ویرانگر است و باعث انفجار حس نفرت، ناراحتی و دشمنی در وجود آن فرد میشود؛ البته باید آماده حملات متقابل او نیز باشم؛ همانطور که قدیمیها میگفتند: از هر دستی بدهی، از همان دست پس میگیری.
بهجای اینکه دوربین و پروژکتور را روی دیگران بگیرم و فکر کنم، عقل کل هستم و هیچکس جز من کار را درست انجام نمیدهد، وقت آن است که دوربین را بهسوی خودم برگردانم. بهجای تجسس، ظن بد و غیبت کردن که کارهایی ضدارزشی در قرآن هستند، نواقص و تاریکیهای خود را ببینم. وقت و انرژی را صرف تزکیه و پالایش درونی خودم کنم. تغییر کار سادهای نیست، سخت است که از منیت، خودخواهی و غرور دست بکشیم و ذهن خود را از این ضد ارزشها پاک کنیم، رسیدن به دانایی آسان نیست.
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «اگر میخواهی، سه یا چهار ماهه به نتیجه برسی، صیفیجات بکار، یک ساله گندم بکار، ده ساله درخت میوه و اگر میخواهی صد سال به نتیجه برسی، انسان پرورش بده». در پایان دعای زیبای آقای مهندس حسین دژاکام را تکرار میکنم: «انشاءالله خداوند به همه ما توان بدهد که بتوانیم در هر مسئلهای قضاوت نکنیم؛ چراکه قضاوتهای بیجا هم به خودمان و هم به دیگران آسیب و ضرر وارد میکند».
در ادامه جلسه انتخابات نگهبانی با حضور سه کاندیدا برگزار شد و همسفر فروزان رهجوی راهنما همسفر زهرا با اکثریت آرا بهعنوان نگهبان دوره یازدهم کارگاههای آموزش خصوصی همسفران نمایندگی گوجان انتخاب شد. ضمن عرض خداقوت به همسفر مرضیه نگهبان دوره قبل و دبیرانشان، برای همسفر فروزان و دبیرانشان دوره خدمتی پرباری از خداوند مهربان طلب میکنیم.




مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر جاسم
تایپیست: همسفر فروزان رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
386