یازدهمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان با استادی رهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» یکشنبه 1 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند بزرگ را شاکرم که به من این فرصت را داد که بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. از آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم نمودند که من سعید بتوانم به حال خوب برسم. دستور جلسه امروز در مورد وادی چهارم میباشد. همینطور که همه ماها میدانیم مثلث درمان اعتیاد شامل سه ضلع جسم، روان ،جهان بینی میباشد. جسم با داروی اوتی بازسازی میشود و در کنار آنها روان هم درمان میشود و جهان بینی با تغییر نگرش و افکار شخص درمان میپذیرد. چگونه این تغییر حاصل میشود؟ با کسب دانایی. نوشتن سیدی ،حضور در کارگاههای آموزشی ، خواندن منابع کنگره در این مسیر به ما کمک می کند.برای مثال یکی از این منابع کتاب عشق یا ۱۴ وادی میباشد، ۱۴ وادی نوشته شده در این کتاب همان قوانین پروردگار هستند .حالا چه من این قوانین را قبول داشته باشم چه نداشته باشم این قوانین لازم الاجرا میباشند. دستور جلسه امروز وادی چهارم میباشد. در وادی اول آموختم هر کاری که میخواهم انجام دهم باید قبلش تفکر کنم.در وادی دوم به من گوشزد کرد که بیهوده آفریده نشدم.در وادی سوم یاد گرفتم که بار مسئولیت خودم را بر عهده بگیرم و رسیدم وادی چهارم برای من قبول نکردن مسئولیت شاید راحتترین کار باشد و بخواهم مسئولیت زندگی خود را بر عهده خداوند قرار بدهم اما در وادی چهارم این گذرگاهم مسدود میشود که به من گفته میشود در مسائل حیاتی زندگیت نمیتوانی به خداوند بسپاری مسائل حیاتی همانند اقتصاد، معیشت، درمان اعتیاد ،کار، شغل و تمام امور زندگی که دائم من درگیر آنها میباشم .من نمیتوانم این مسائل را بر عهده خداوند بسپارم که خداوند آنها را برای من انجام دهد. مسئول این مسائل خودم هستم. خداوند یک جسم سالم در اختیارم قرار داد و من هم در قبال آنچه خداوند برای من انجام داده بود یک سری مسئولیت داشتم من مسئولیتهای خودم را انجام ندادم جسمی که خداوند در اختیار من قرار داده بود تخریب کردم و امروز هم باید خودم مسئولیت درمان را بر عهده بگیرم و در این مسیر تلاش کنم .آنچه گفته میشود انجام دهم زیرا من مامور به تلاش هستم و مطمئناً در این مسیر نیروهای ماوراء به یاری من میآیند. اما من نمیتوانم شانه از زیر بار مسئولیتی که بر عهده من هست خالی کنم اگر چنین کردم مطمئناً به هدفم نمیرسم. من آفریده شدم که راه حلی را برای مشکلاتم پیدا کنم اگر نتوانم راه حلی پیدا کنم این مشکلات همیشه با من هست دچار رنج و عذاب میشوم .وقتی معلمی به دانشآموزی برگه سوالات امتحانی را میدهد. آیا عاقلانه است؟ که خود معلم جواب سوالات را به دانش آموز بدهد اگر چنین باشد هدف ، یادگیری دانش آموز بوده چه میشود؟ زندگی ما هم به همین صورت هست ما در زندگی مواجه میشویم با یک سری مشکلات و سختیها باید بتوانیم یک راه حل صحیح برای مشکلات پیدا کنیم که دچار رنج و گرفتاری نشویم و کم کم بتوانیم به فرمان عقل نزدیک شویم.
.jpg)
ویرایش و ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
15