به نام قدرت مطلق الله
موضوع: دستور جلسه هفتگی حرمت کنگره ۶۰ و چرا رابطه مالی و کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است.
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر. حرمت یعنی: احترام گذاشتن و با ادب رفتار کردن با دیگران یا به مکانی یا به جایگاهی بیادبی نکردن، خب من خوب که به گذشته برمیگردم تا قبل از اینکه به کنگره بیایم یکی از موضوعاتی که من خیلی کم به او فکر میکردم همین حرمت بود، خوب که فکر میکنم حتی قبل از اینکه مصرف کننده مواد هم بشوم اصلاً به کلمه حرمت توجهی نمیکردم.
اما زمانی که من وارد کنگره شدم اوایل سفر اول که بودم برای من سوال بود که چرا ابتدای جلسه کارگاهی حرمت کنگره را قرائت میشود و آخر جلسه هم باز دوباره حرمت کنگره را قرائت میکنند.حالا که بیشتر فکر میکنم و بیشتر در کنگره آموزش گرفتم با خودم فکر میکنم که اگر این حرمتها نبود کنگره نمیتوانست به این خوبی در این سالها پیشرفت کند و مسافران را به خوبی به رهایی برساند که دیگر به اعتیاد برگشت نکند.
آری اگر حرمت در کنگره نبود سنگ روی سنگ بند نمیشد مثلاً در جلسات هر کس که میخواست هر کاری میکرد، مثلاً همین سیگار کشیدن یا صحبت کردن با یکدیگر یا با نظم و ترتیب نشستن بر روی صندلیها و غیره اگر این حرمتها نبود به نظر من صورت خوبی برای کنگره نداشت و وقتی در حرمت کنگره خوانده میشود که کنگره مکان امن و مقدسی میباشد که ما باید با ورود به این مکان حرمت آن را نگه داریم.
چون این حرمت خیلی مهم است، در هر جلسه دو بار خوانده میشود یعنی اینکه من موظف هستم که به این مکان و افراد آن احترام بگذارم و بیاحترامی نکنم بله وقتی من در گذشته جستجو میکنم به یاد میآورم که حتی در یک صف ساده نانوایی هم میخواستم بی نوبت نان خود را زودتر از بقیه بگیرم و بروم یا در مکانهای دیگر که باید نوبت را رعایت میکردم برای من حق دیگران اهمیتی نداشت.
حق دیگران را ضایع میکردم و حتی اسم این کار را هم زرنگی میگذاشتم حال اینکه با مصرف مواد مخدر دیگر کسی برایم مهم نبود که به او احترام بگذارم یا نگذارم، خوب که فکر میکنم در خانوادهام دیگر برای کسی احترام قائل نمیشدم حتی برای پدر و مادرم یا همسرم و فرزندانم و دیگران، اما با آمدن به کنگره و آموزشهای خوب آقای مهندس و راهنمایان خوبم خدا را شکر دیگر با کلمه حرمت غریبه نیستم.
خدا را شکر که توانستهام آموزش بگیرم که باید به مکانها یا افراد یا حتی جامعه و حتی به حیات پیرامون خودم احترام بگذارم، کوچکترین مثالی که بخواهم بزنم اینکه دیگر آشغالهای خود را از ماشین به بیرون نمیاندازم و این یعنی حرمت جامعه و حیات پیرامون خود را نگه داشتهاند.
آقای مهندس میگوید که من به یک شخص مصرف کننده مواد مخدر که ادب دارد یشتر احترام میگذارم تا به یک شخصی که دکتر یا دانشمند یا مهندس باشد ولی بیادب باشد. من اینجا یک بیت شعری را از سعدی به یادم آمد که میگویم (( ادب مرد به ز دولت اوست)) و اما چرا در حرمتها خوانده میشود که ما در کنگره نباید رابطه مالی کاری و خانوادگی با هم داشته باشیم.
من از خودم میگویم بیرون از کنگره من زمانی که هنوز به کنگره نیامده بودم اگر کسی از من طلبی داشت مثلاً مثل مغازهدار زمانی که برای طلبش به من زنگ میزد من حتی تلفنش را هم جواب نمیدادم حال اینکه من بخواهیم در کنگره از کسی پولی قرض کرده باشیم و قرض او را نداده باشم و بخواهم با او در جلسه هم شرکت کنم خوب این مشخص است که من دیگر به جلسه نمیآیم و از کنگره پرت میشوم.
اگر هم به کسی پول قرض بدهم هم همینطور شخص دیگری را از کنگره پرت کردم بیرون و در حق اون ستم کردم گرچه من یا دیگری از سر دلسوزی این کار را انجام بدهیم ولی نفس این کار اشتباه است. رابطه کاری و خانوادگی هم همینطور افراد کنگره هیچکدام از زندگی یکدیگر که خبر ندارند پس این رابطه خانوادگی و کاری در ادامه برای ما شاید مشکلی ایجاد کند و نه تنها به خودمان ضرر میرسانیم در مسئله درمان اعتیاد هم به شخص مقابل ضرر رساندهایم و ما بایستی بدانیم که در پشت این دستور جلسهها تفکر خیلی مهمی است و بوده و خواهد بود پس ما باید بتوانیم به آنها احترام بگذاریم.
نگارش، تایپ: مسافر جواد ل۱۹
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
57