English Version
This Site Is Available In English

خدایا؛ چشمم را به خطاهایم باز کن

خدایا؛ چشمم را به خطاهایم باز کن

جلسه‌ هفتم از دوره‌ پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی ابن‌سینا به استادی همسفر ریحانه ، نگهبانی پهلوان همسفر سهیلا و دبیری همسفر رویا با دستورجلسه‌ «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره۶۰ ممنوع است؟» روز سه‌شنبه در تاریخ ۱۴۰۴/۴/۱۰ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

دستورجلسه در مورد حرمت هست، در مورد خود کلمه‌ حرمت خونده‌ام؛ گفته می‌شود، احترامی است که قابل حد نیست؛ یعنی وقتی یک دستوری داده م‌شود که به آن حرمت گفته می‌شود، هیچ‌جوره نمی‌شود آن را کنار گذاشت، یا دور زد، اصلا هیچ توجیهی ندارد. از همان کوچکترین موجود روی زمین تا بزرگترین جایی که به نظر من در زمین وجود دارد به اسم کنگره۶۰، یک حرمت خاصی دارد که هر شخص که میخواهد با آن در ارتباط باشد یا در آن‌جا قرار بگیرد؛ باید آن حرمت را رعایت کند، حال در دستورجلسه گفته شده، چرا باید حرمت‌ها را رعایت کنیم؟ فقط به‌خاطر این‌که خودمان بتوانیم در این مکان باقی بمانیم؛ مثلا یک بازی است که وارد آن شدیم و قوانین بازی به ما گفته شده است، نمی‌شود قوانین را انجام نداد و توقع داشت که در بازی ماندگار شد.

دقیقا به این شکل است،  یک چیز کوچک است؛  یعنی انسان اصلا آن حس نمی‌کند، ممکن است انسان یک دروغ کوچک بگوید، سرزنش ناخواسته‌ای بکند؛ ولی آن‌قدر تأثیرش در زندگی من ریحانه بزرگ و زیاد باشد که شاید، ممکن است؛ مثلا من در یک قدمی رسیدن به خواسته‌ای باشم که به خاطرش شروع کردم، ولی به خاطر هتک حرمت که از نظر من کوچک است، برگردم به قبل از حتی نقطه‌ صفر شروع، ان‌قدر من را به عقب پرت کند که به خودم بیایم و ببینم چندین سال است در کنگره هستم و هیچ چیز خاصی به دست نیاورده‌ام، از آن راهی که شروع کردم، هیچ‌چیز عاید من نشده است.  این مطلب از همان کوچکترین جزئش که از نظر من کوچک است، از کوچکترین حرفی که زده می‌شود، شروع  تا رابطه خانوادگی، مالی یا هر مطلبی که در کنگره به عنوان حرمت خطاب شده است ادامه می‌یابد.

ممکن است من در لژیون باشم و با خود بگویم؛ چه اشکالی دارداگر مثلا با هم‌لژیونی‌ام که  خیلی با او هم‌حس هستم، بیرون از کنگره هم صحبت کنم، من که جز او، دوستی ندارم، در حالی که ممکن است یک چنین حرکتی باعث شود که آن لژیون بسته شود و این من هستم که مدیون یک سفراولی می‌شوم که وارد کنگره شده و در آن لژیون انرژی می‌گیرد، راهنمایش را دوست دارد و به خوبی سفر می‌کند. کمترین ضرری که به من می‌رسد، این‌ است که از کنگره دور می‌شوم و بزرگترین ضررش این است که مدیون آن انسانی می‌شوم که شاید هیچ‌وقت دست من به او نرسد. من آمده‌ام در کنگره، در لژیون، آموزش گرفته‌ام، به حال خوب رسیده‌ام، مسافرم رها شده است؛ باید این مکان را آن‌قدر امن نگه دارم که یک سفر اولی که هم وارد می‌شود به این حال خوب من برسد.

حال امن نگه داشتن این مکان فقط با رعايت حرمت کنگره۶۰ که‌ به‌ نظر من واقعا ستون کنگره است انجام‌ می‌گیرد، در غیر این‌صورت هر قدر هم من سعی کنم که سی‌دی‌های به موقع بنویسم؛ ولی اگر  حرمت را رعایت نکنم، انگار که من هیچ کاری نکرده‌ام، ضرر هم زده‌ام. برای من این مطالب خیلی ثابت شده، خیلی افراد را دیده‌ام و وقتی هم که دیدم با خود گفتم؛ خدایا چشمم را به خطاهای خودم باز کن، با این‌که به طور مثال دیدم، افرادی که خیلی  خوب پیش آمدند ولی یک خطای کوچک باعث شد که چقد پرت شدند و دیگر نیامدند؛ یعنی من دیگر آن‌ها را ندیدم؛ شاید قبلا او را می‌دیدیم با خود می‌گفتیم چه رهجوی فعالی است، چقد خدمت‌گزار است، ولی با رعایت نکردن یک مورد، اصلا دیده نشده است.

گاهی اوقات به طور مثال راهنمای من به من گفتتند؛ ریحانه فقط شما باید در لژیون این سی‌دی را بنویسیی، این حرمت لژیون است، جدا از حرمت کنگره،‌ من حق نقد و بررسی راهنمای خود را ندارم که چرا فقط من؟ فلانی را دیدی فلان کار را کرد؟ این طرز تفکر نمی‌گذارد که من که وارد مسیر بشوم چون راهنمای من چیزی را در من دیده که من ۱۰۰ سال دیگر هم شاید در خودم نبینم؛ پس من با رعایت آن، حرمت راهنمای خود را نگه می‌دارم، حرمت لژیون را نگه می‌دارم و به قول خودمان شاید یاغی‌گری من، شاید باعث شود افرادی که در لژیون هستند، نتوانند به آن راهی که شاید باشد برسند. با اعتراض من او هم به خودش جرات اعتراض بدهد و واقعا از مسیر خارج شود؛ چون داده‌های من به اندازه کسی که این مکان را وصل کرده، به اندازه راهنما، خودم رو می‌گویم من ریحانه به اندازه‌ کسی‌ که در جایگاه قرار داده‌اند، این حرمتها است هیچ ‌وقت نرسد؛ پس با اجرایی کردن آن‌ها، باب حرکت در مسیر درست، درست رعایت کردن، بعضی اوقات از نظر خودم درست است؛ بايد کمی راجع‌بهش فکر کنم که واقعا دلم می‌خواهد درست اجرایش کنم یا نه؟ با اجرا کردن درست حرمت‌ها هم خودم مسیرم را درست می‌روم و به آن چیزی که رسالتم است، هم کنگره را برای اعضای دیگر که وارد می‌شوند نگه می‌دارم.

تایپیست: همسفر لاله رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .