مرزبان خبری همسفر سارا
زمانی که وارد کنگره شدم، انسانی گنگ و بدون تفکر بودم. سیدیها را مینوشتم؛ اما درکی از آنها نداشتم. با گذشت زمان، تلاش و کوشش توانستم، کمکم آنها را درک کنم؛ البته هنوز راهی طولانی پیش روی خود دارم. انسانهایی را در کنگره میدیدم که تلاش میکنند تا حال افرادی را بهبود ببخشند که سالیان سال در تاریکی و ظلمت بودند و من نیز یکی از آنها بودم که در عمق سیاهچالهای تنها مانده بودم. درب دیگری برای من گشوده شد و کمکم سیاهیها را کنار زدم و شروع به خدمت کردم و فهمیدم تکامل در جمع اتفاق میافتد؛ زیرا من همیشه گوشهگیر و تنها در کنج خانه میماندم؛ اما امروز به آن چیزی که میخواستم، رسیدهام.
خدمت در مرزبانی، آموزشهای فراوانی برای من دارد. با تمام قدرت حرکت میکنم و بندهایی که بر سر راه من وجود دارد را باز میکنم. یکییکی گرههایی که در بندبند وجودم تنیده شدهاند را میگشایم تا شاید ذرهای دینم را ادا کنم. تمام سعی خود را میکنم تا طبق فرامین و قوانین کنگره پیش بروم و در محور کنگره۶۰ باقی بمانم و ارتباطم را با این سیستم سفت و محکم حفظ کنم.
همسفر نجمه (لژیون نهم)
آقای مهندس در سیدی «درب دیگر» به این مسئله اشاره میکند که جهانبینی به معنای درک زندگی و نوع نگاه ما به این دریچه است. آیا مسائل را با حس منفی، ناامیدی و سیاهی میبینیم یا با حس خیر و مثبت به آنها نگاه میکنیم. به نظر من این جمله یعنی خوبی و بدی مسائل، یک امر نسبی است؛ چراکه نوع نگاه ما به مسائل، سمت و سوی مسئله و جهت مسیر زندگی را تغییر میدهد. آقای مهندس صادق هدایت را مثال میزنند که علیرغم اینکه نویسندهای توانا بود؛ اما همه نوشتههای وی جز سیاهی و تاریکی نبود و در نهایت ایشان دست به خودکشی میزند.
نکته مهم دیگر جمله آقای مهندس بود که فرمودند: «ایمان به خداوند و عبادت، روان شما را قوی میکند» در سختترین شرایط زندگی، تنها طنابی که میتواند ما را از برزخ نجات دهد، ایمان به خداوند مقتدر و توانا است. ایمان به اینکه ارادهای فوق ارادهها و قدرتی فوق قدرتها وجود دارد، روان ما را آسوده میکند.
نویسندگان: خدمتگزاران سایت حسنانی
ویراستاری و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
88