گروه‌خانواده-حرمت کنگره ۶۰ به نوعی مراقبت است

جلسه ششم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی لواسان به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر نیلوفر، نگهبانی همسفر پونه و دبیری همسفر ملیکا با دستور جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز سه‌شنبه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در رابطه با دستور جلسه حرمت باید بگویم وقتی داشتم به این مسئله فکر می‌کردم که حرمت چیست؟ حالا شاید بسیار تکرار شده باشد برای همه که حرمت کنگره چیست که آن‌قدر مهم است که راهنمای تازه واردین در جلسات دوم و سوم باید تأکید کنم، حتماً به تازه وارد که حتماً هنگامی که حرمت خوانده می‌شود حتماً در جای خودت بنشین از جایت بلند نشو، حرکت نکن و دقت کن، دلیل این چیست؟ شاید من روزهای اول که به کنگره آمده بودم برایم قابل فهم نبود نمی‌دانستم و اطرافیانم مرزبان به من تذکر می‌دادند، بعداً برای من قابل لمس شد دلیل اهمیت این حرمت که یک بار اول جلسه و یک بار آخر جلسه خوانده می‌شود، در آن لحظه من باید سر تا پا گوش باشم و شنبه ها و سه شنبه ها دوبار تکرار می‌شود و برای مسافر ها بیشتر تکرار می‌شود و شاید سال ها به کنگره بیایم و بگویم تکرار شده و من یاد گرفته ام و این اهمیت این دستور جلسه را می‌رساند که حرکت کنگره ۶۰ چقدر اهمیت دارد و حالا اینکه چرا اهمیت دارد و دوبار خوانده می‌شود و چرا من باید به تک تک مواردی که در حرمت خوانده می‌شود و به من گوشزد می‌کند دقت کنم، من به شخصه فکر می‌کنم برای اینکه حال من خوب بماند من آمده ام اینجا با حال خیلی خراب با زندگی ویران شده، نا امید بودم، ترس تمام وجود مرا گرفته بود و بیرون از اینجا اصلا نمی‌توانستم صحبت کنم، کسی حرف من را متوجه نمی‌شد نهایت این بود که به من می‌گفتند تو که اول راهی و هنوز زیر یک سقف نرفته ای و جدا شوید اگر بیرون از کنگره بود.

اما زمانی که به کنگره آمدم همه چیز تغییر کرد و دیدم چقدر همه اینجا حرف من را می‌فهمند و چقدر می‌توانند به من آرامش واقعی بدهند ‌و رفته رفته زندگی من که داشت به تباهی می‌رفت گرم شد و آرامش برقرار شد و به لطف خدا با کمک های جناب آقای مهندس و راهنمای محترم و من رسیدم به اینجا که می‌گوید کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد، برای من مکان مقدس یک شعار بود همیشه فکر می‌کردم مکان مقدس حتما کعبه بود یک جای مذهبی بود ولی بعدا با پوست و گوشت و استخوانم فهمیدم مکان مقدس و امن چیست، مکان مقدس جاییست که من واقعا به آرامش رسیدم و حال دل خودم و مسافرم و حال جسمی ما رو به بهبود رفت و این ها نقطه های عطفی بود که در زندگی دیدم و حالا کنگره به من می‌گوید دروغ گفتن علیه شخصی سرزنش کردن، حرف یکدیگر را قطع نمودن و موارد متعددی که هر کدامش جای بسیار تفکر دارد و اگر این ها را رعایت کردی حال دلت خوب می‌ماند، رهایی شدی خدا رو شکر حال مسافرت خوب است خدا رو شکر مراحل را پیش رفتی و به هدف های اولیه ای که در بدو ورود به کنگره داشتی رسیدی ولی داری به کنگره می‌آیی که چه کاری انجام دهی، می‌آیی که آموزش بگیری.

اگر من حرمت ها را رعایت کنم، امن ماندنش برای خودم می‌ماند، این نیست زمانی که من وارد کنگره شدم که فکر کنم من را محدود کنند، من به اینجا می‌آیم حرمت ها را به من می‌گویند تا رعایت کنم و به حال خوش برسم تا مستدام باشد، بنظرم حرمت کنگره ۶۰ به نوعی مراقبت است.رابطه ی مالی و خانوادگی هم متاسفانه هر چه جلو تر می‌رویم بین خانواده ها می‌بینیم در سی دی دشمن آقای مهندس گفتند که برادر به برادر رحم نمی‌کند، مشکلات مالی پیش می‌آید بخاطر ارتباطات مالی که می‌گیرند و از روی جهل و ناآگاهی هیچ برگه ای ردوبدل نمی‌شود هیچ شاهدی نیست و خیلی از خانواده ها بنیانشان گسسته می‌شود چون آگاهی ندارند.

آقای مهندس در صحبت هایشان گفتند یک بار در پارک قدم می‌زدند دیدند دو نفر از آقایون مسافر که ۷۰،۶۰ ساله هستند یقه ی یکدیگر را گرفته اند و آقای مهندس جلو می‌روند و متوجه می‌شوند که پولی بینشان جابجا شده و این مسئله پیش آمده و بنظرم واقعا حیف است که اینجا یک مکان مقدس و امنی می‌باشد و حداقل من اینجا را برای خودم امن نگه دارم و امن نگه داشتن اینجا دست تک تک ما همسفر ها و مسافر هاست تا آن چراغ روشن بماند و انرژی سطحش بالا و بالاتر برود و همه بتوانیم در شعبه تازه تأسیس کنگره۶۰ در لواسان که خداروشکر اینجا است و با لطف خدا و کمک همه تاسیس شده و با رعایت حرمت منه نیلوفر به شخصه تمام تلاشم را بکنم جزئیات را دقت کنم تا این کانون گرمی که اینجا ایجاد شده گرم و گرم‌تر شود و همگی بتوانیم در کنار هم استفاده کنیم.

تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
همسفران نمایندگی لواسان