از وقتی با کنگره آشنا شدهام، یک اتفاق قشنگ در زندگیام افتاد. یک حس تازه و نفس راحت، نور در دل تاریکیهایم. من با دل خسته وارد کنگره شدهام؛ اما چیزی که پیدا کردهام، آرامش عمیق بود، آرامشی که در هیچ حرف و قرصی نبود، فقط در کنگره بود.
کنگره برایم شد یک پناه، جایی که یاد گرفتم، سکوت هم حرف دارد، که نگاهها میتوانند پر از محبت باشند، بدون هیچ قضاوتی. حرمت فقط یک واژه نیست، خط قرمز است که با عشق کشیده شده تا کسی دل کسی را نشکند و بشود آدمها را با احترام کنار هم نگه داشت.
در کنگره یاد گرفتهام قوی باشم، به جای جنگیدن، یاد بگیرم و ببخشم. هر جلسه برایم یک چراغ و قدم به آرامش، قدم به خود واقعیام است. نمیدانم قرار است تا کجا بروم؛ ولی مطمئنم مسیر درست است؛ چون تهِ دلم، بعد از مدتها آرام است.
نویسنده: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
42