English Version
This Site Is Available In English

هدفِ مقدس برای رسیدن به درمان اعتیاد است

هدفِ مقدس برای رسیدن به درمان اعتیاد است

جلسه دهم از دوره‌ بیست و هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰؛ نمایندگی شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر بهرام، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « حرمت کنگره ۶۰، چرا رابط کاری، خانوادگی و مالی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ » یک‌شنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان بهرام هستم یک مسافر 

در مورد دستور جلسه: که حرمت کنگره ۶۰ است، که کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد و هر شخصی با ورود به این مکان باید حرمت آن را حفظ نماید. مکان مقدس بی‌دلیل نیست؛ هدفِ مقدس برای رسیدن به درمان اعتیاد است و آقای مهندس ساختار کنگره را طوری طراحی کرده که شخص بتواند با خیال راحت، با آسایش و آرامش به درمان برسد و تمام تمرکزش روی درمان اعتیاد باشد. چون درمان اعتیاد برای یک شخص مصرف‌کننده، بزرگ‌ترین اتفاق زندگی‌اش است و به همین دلیل، آقای مهندس حرمت‌هایی قرار داده که اگر کسی آن‌ها را رعایت کند، بهتر می‌تواند سفر کند، بهتر می‌تواند به درمان برسد و بهتر می‌تواند به تعادل برسد.  

اولین حرمت در کنگره، دروغ گفتن است. همه‌جا دروغ گفتن خوب نیست، ولی در کنگره اصلاً لازم نیست شخص بخواهد دروغ بگوید. شاید بیرون اگر کسی دروغش افشا شود (مثلاً در محل کار بگویند من مواد مصرف می‌کنم)، اخراجش کنند و مجبور به دروغ گفتن باشد. اما در کنگره لازم نیست. اگر جایی پله‌های سفرش بالا و پایین می‌شود، جایی قرص مصرف می‌کند یا جایی مشکلاتی دارد، حتماً به راهنماها بگوید. باید بگوید تا راهنما کمکش کند، چون زمان خیلی سریع می‌گذرد. اگر صادق نباشد، راهنما می‌بیند که ده ماه گذشت و هنوز به درمان نرسیده است. اصلاً لازم نیست کسی در کنگره دروغ بگوید. راهنما آمده تا به رهجو کمک کند که راحت‌تر به درمان برسد.  

دومین مورد، غیبت کردن است. شخصاً هر وقت غیبت می‌کنم، حالم خراب می‌شود. در کنگره یاد گرفتم اگر من راجع به کسی غیبت کنم، حتماً راجع به من غیبت می‌شود. پس تلاش می‌کنم غیبت نکنم.  

سومین مورد، قضاوت کردن و سرزنش کردن است. من اجازه ندارم کسی را سرزنش کنم، چون آدم‌ها همه گذشته‌ای طولانی و پیچیده دارند و من حق ندارم کسی را سرزنش یا قضاوت کنم. هستی می‌چرخد و مرا در شرایطی قرار می‌دهد که همان اتفاقات برایم رقم بخورد. مثلاً اگر بگویم «چرا فلانی این کار را کرد؟»، خودم در موقعیت مشابه قرار می‌گیرم.  

و اما چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ آقای مهندس در سی‌دی «دشمن » اشاره می‌کند: من هر مشکلی را می‌دیدم، اما اینکه برادر با خواهر یا برادر با برادر مشکل پیدا کنند و به جایی برسند که حاضر به نابودی هم باشند، اصلاً به ذهنم نمی‌رسید. ولی داریم می‌بینیم وقتی حرمت‌ها رعایت نشود، چه می‌شود. آقای مهندس تأکید می‌کند: «هیچ‌گونه رابطه مالی حتی بین برادران نباید باشد.» ما اعضای خانواده هم نباید چنین روابطی داشته باشیم. شاید جاهایی استثنا باشد، اما آن هم باید مکتوب و مشخص شود.  

اگر با عضو کنگره رابطه مالی داشته باشم، وقتی به جلسه می‌آیم ممکن است بگوید: «چرا پولم را نمی‌دهی؟» یا «چرا این جنس را (مثلاً) چینی به جای آلمانی فروختی؟» کنگره مکانی است که به قول آقای مهندس، «سلام و سلام‌ها» یعنی جایگاهی است که شخصیت در بستری از آسایش و آرامش بتواند سفر کند. اگر رابطه مالی یا کاری باشد، آن آسایش و آرامش گرفته می‌شود و نمی‌تواند در مسیر درست سفر کند. اگر تازه‌وارد باشد، حتماً آسیب می‌بیند و کنگره را رها می‌کند. اگر سفر دوم باشد و حرمت‌ها رعایت نشود، نمی‌تواند خدمتگزار خوبی باشد. می‌آید سر جلسه و می‌بیند سنگین است، انرژی ندارد، زده می‌شود و می‌رود. نمی‌تواند برداشت‌های لازم را از کنگره دریافت کند.  

آقای مهندس می‌گوید: «جاهایی فکر می‌کنیم همه راه‌ها بسته است... اما خداوند هیچ‌وقت دری را کاملاً نمی‌بندد؛ راهی حتما باز می‌کند.» من باید تفکر کنم تا آن راه را پیدا کنم، از سدها عبور کنم، بزرگ و قوی شوم. در بستر کنگره، کسی که برای درمان می‌آید علاوه بر درمان اعتیاد، می‌تواند بسیاری از گره‌ها را باز کند. چون به اعتقاد من (من خودم قبلاً مصرف‌کننده بودم) کسی مصرف‌کننده می‌شود که جای خالی‌هایی داشته است. کسی که درمان می‌شود، پشت سرش مشکلاتی داشته و باید حرمت‌ها را نگه داریم تا آن آسایش و آرامش باشد و همه راحت‌تر سفر کنیم. همه ما به این سفر نیاز داریم.  

رابطه خانوادگی در کنگره هم به‌شدت باید رعایت شود! آقای مهندس در سی‌دی «حرمت» مثال می‌زند: رابطه استاد و رهجو، رابطه دو دوست نیست؛ رابطه استاد و شاگردی است. اگر رهجو جوکی برای استاد بفرستد و استاد بخندد، رهجو ممکن است رکیک‌تر بفرستد و جایی برسد که حرف استاد را نپذیرد. این رابطه و حرمت باید حفظ شود. ما اینجا در کنگره تمرین می‌کنیم تا در محیط کار هم همین‌طور باشیم. جایی که من یاد می‌گیرم با دیگران با احترام متقابل برخورد کنم، بیرون هم (سر کار، به عنوان فروشنده یا هر شغل دیگر) تعیین می‌کنم که طرف مقابل چطور با من رفتار کند. این‌ها همه آموزش است. 

باید طوری پیش برویم که بستر کنگره در کمال آسایش و آرامش باشد تا افراد راحت سفر کنند. چون اگر من حرمت نگه ندارم، تازه‌واردی که ظرفیتش هنوز شکل نگرفته، آسیب می‌بیند. جای دیگری هم برای درمان نیست! همه با همت باید تلاش کنیم این بسترِ آسایش و آرامش حفظ شود تا همه به درمان برسیم.  

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: مسافر رضا لژیون پنجم، مسافر امید لژیون یازدهم 

ارسال مطلب: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .