در مورد این دستور جلسه شاید بتوان ساعتها صحبت کرد؛ اما آیا میتوان مجری خوبی هم برای آن بود، اجرا کردن بسیار مهمتر از انتقال دادن مطالبی است که فقط در مرحله آگاهی ما هستند و وارد وادی عمل نشدهاند. حد و مرز قائل شدن و داشتن چهارچوبی برای خود، دیگران، خانواده و جامعه سبب حیاتی بهتر در جهت نور میشود. هر سیستمی برای حفظ بقاء و رشد خود، نیاز به یکسری قوانین دارد که عمل به این قوانین ضامن پویایی آن سیستم و عدول از آنها سبب انهدام آن سیستم خواهد شد. بندهایی که در حرمت کنگره نوشته شده فراتر از قوانینی هستند که گاهی در اثر شرایطی قابل تغییر بوده است. حرمت، حقیقتی راستین است که بسیار حسابشده برای بهتر سفر کردن چه سفر بیرونی و چه سفر درونی طراحی شده که اگر رعایت شود میتوان با حرکت در مسیر به حال خوش رسید، در غیر اینصورت سبب میشود که از مسیر خارج شده و دوباره مرتکب اشتباه شویم؛ چون اکثر اوقات آسیبهایی که میبینیم از ناحیه عمل نکردن به بندهای حرمت است. رعایت حرمت، چهارچوبهای اخلاقی و روابطی را که در کنگره میتوانیم با یکدیگر داشته باشیم را تعیین میکند و فضایی را فراهم کرده که سبب امنیتخاطر اعضاء میشود تا به سلامت مسیر درمان خود را طی کنند.
این اصول و قواعد هیچگونه محدودیتی را برای ما ایجاد نکرده بلکه سبب میشوند تا در حاشیه امن بدون کمترین آسیبی بتوانیم به هدف مشترک و خواسته خود برسیم و از حواشی به دور باشیم. در فرامین و حرمتها هیچگونه دخل و تصرفی ندارم، آن چیزی که میتوانم در آن دخیل باشم اختیاری است که انتخاب میکند عملگر خوبی برای بندهای حرمت چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره باشم یا نه؟ تکرار حرمت در جلسات حاکی از اهمیتی است که باعث شده تکتک واژگان این نوشتار در ذهن ما حک شده، با فهم و درک عمیق تبدیل به دانستههایی شوند که باید به آنها عمل کرد تا حفاظی باشند که گرفتار حقههای نفس نشویم. در قالب این بندها، بستری فراهم شده که بتوانیم جنس درون خود را تغییر بدهیم و در کمال احترام، آموزش ببینیم، پس نیاز است آنطوری که شایسته کنگره میباشد این موارد را اجرا کنیم. در سایه حرمت است که کنگره تبدیل به مکان مقدس و امنی شده که هویت افراد در آن مکان حفظ و محترم شمرده شده و بیرون از آن هم افراد هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته؛ چون فقط بهواسطه یک هدف و منبع آموزشی مشترک در چنین مکانی گرد هم آمده وگرنه در بیرون دلیلی برای ارتباط داشتن نیست.
با عدول نکردن از این خط قرمزها اول به خود و بعد به حقوق دیگران احترام میگذاریم. کارکرد فردی حرمت، این است که فرد میتواند بر اعمال، ممنوعیتها و نبایدهای خود مدیریت داشته باشد و با تفکری باز به این مسائل نگاه کند؛ مثلاً تجسس نکند و دوربین تمرکزش روی خودش باشد که بعداً ناخواسته مورد تجسس قرار نگیرد، ظن بد نبرد که سرآغاز قضاوت و بدگمانی است، حرف دیگران را قطع نکند؛ چه خوب که در کنگره در همه موارد، شنونده فرصت لازم را به گوینده میدهد و با الفاظ بیربطی که نشان از ادب پوچ است حرف دیگری را قطع نمیکند. همیشه سعی کنیم فاصله خود و افراد را حفظ کنیم که همین مورد سبب میشود که ما در کنگره ماندگار شویم، در غیر اینصورت ارتباطهای مخربی ایجاد خواهد شد که آرامش خودِ فرد و دیگران را سلب خواهد کرد. ممکن است در کنگره با هم صمیمی نشویم؛ اما همیشه پیوند محبت بین همه اعضاء برقرار است. بارها شنیدیم که آقای مهندس میگویند؛ برای اینکه بخواهیم درمان شویم باید یکرنگ باشیم، نزدیک شدن و شکستن مرزها سبب میشود که افراد زیاد با هم صحبت کنند، به مسائل حاشیهای وارد شده، در ادامه ناخواسته همرنگ شده و به هم آسیب وارد کنند، سعی کنیم از چهارچوبهای مشخص شده فراتر نرویم. فردی که دروغ میگوید همیشه دچار اضطراب و دلنگرانی است و برای اینکه کار خود را پیش ببرد و دروغهای قبل را کتمان کند مجبور است زنجیرهوار دروغ بگوید، پس در جایی که بنای آن براساس راستی و درستی برای احیاء نفس ساخته شده دروغ هیچ جایی ندارد. استفاده از الفاظ ناشایست و بیربط در کنگره ممنوع و احترام متقابل سرلوحه ارتباط است. قضاوت چه در ذهن، چه در رفتار و چه در کلام سبب تغییر حس در برخورد با افراد شده و حتی گاهی اوقات با دادههای نادرست منجر به عملکرد اشتباه میشود. زبان سرخ، سر سبز میدهد به باد؛ چرا حرفی بزنیم که مشکلساز شود یا در کار دیگران مداخله کنیم؟! ارتباط مالی، کاری و خانوادگی؛ یعنی از دست دادن آرامش و حال خوش، شاید دیگر نتوانی با خیالی آسوده به کنگره بیایی؛ مثلاً باید پولی را که قرض گرفتی را پس بدهی و همین سبب دور شدن میشود.
در کنگره همانطوری که همه افراد حریم شخصی خود را دوست دارند باید حافظ حریم شخصی دیگران هم باشند. انسان مختارالخطاست، شاید ابتدا به دلیل ناآگاهی عملی برخلاف حرمت انجام دهد؛ اما اگر مرتب برگشت کند این کار دیگر برای او عادت خواهد شد؛ زیرا عدهای هستند در برابر آنچه که فرمان است ایستادگی میکنند و میخواهند پندار ناخوش خود را اِعمال کنند، فضای کنگره برای این افراد حرمتشکن سنگین میشود که بعد از مدتی کوتاه از گردباد سبز کنگره به بیرون پرتاب شده و تبدیل به گرداب میشوند. من به عنوان یک راهنما باید بدون توجیه، بندهای حرمت را فرا بگیرم و انجام دهم. زمانی در این مکان احساس آرامش میکنیم که در نقش و مسیر خود در سایه حرمت باشیم و بدانیم به دنبال چه هستیم، آنگاه هر کدام از ما تبدیل به ساکن آبادی خواهیم شد که فقط در جهت آبادانی این مکان قدم خواهیم برداشت. گاهی برای اینکه انسان محرم شود باید محروم شود که همه ما محرومیتها را تجربه کردهایم، تمام بندهای کنگره رسیدن به پالایش و تزکیه را برای ما راحتتر کرده و سبب میشوند که نسبت به این مکان محرم شویم. هدف نهایی سر پا بودن این مکان است؛ چون در اثر گردش این مکان «حیات» بهوجود میآید.
نگارش: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
212