انسان فکر می کند دوست یا فامیل یعنی: کسی که بتواند با او درد دل کند و مشکلات خودش را با او در میان بگذارد، کنگره به ما آموخت که اگر قرار است با کسی درد دل کنیم یا راهنمایی بگیریم باید کسی باشد که باری از دوش ما بردارد نه آن که بر بار مشکلات ما بیفزاید. در حقیقت اگر قرار است دردی دوا شود؛ باید نزد یک پزشک حاذق رفت؛ زیرا در این درد دلها طرف مقابل که حرفهای پر از درد و ناامید کننده ما را می شنود تاییدشان می کند و با ما همراه می شود و همراهی او به نوعی تاییدی بر بدون راه حل بودن مشکل ما است و در حقیقت این ناامیدی در ما بیشتر تثبیت میشود .
وقتی که با یک کمک راهنمای کنگره صحبت میکنیم، وی چون بسیاری از مسائل را تجربه کرده راهکار مناسب به ما ارائه میدهد و باورهای غلط ما را عوض میکند و درهای امید را به روی ما میگشاید .
در مورد روابط فامیلی و خانوادگی در کنگره؛ باید گفت که این ارتباطها عموما باعث میشود که قوانین کنگره نادیده گرفته شود و درمان مسافر با مشکل روبرو گردد.
چیزهایی که به عنوان قانون نوشته شده قبلا اتفاق افتاده تجربه شده و اثرات آن بررسی شده و برای جلوگیری از این نوع گرفتاریها، جناب مهندس قوانین را تدوین کردند. به عنوان مثال ایشان دیدند که ارتباط فامیلی ، کاری و مالی برای رهجویان مسئله ساز شده پس از این نوع روابط رهجویان را منع نمودند و خود مسافران نیز تجربیات خود را در این زمینه بیان کردند که تاییدی برعملکرد جناب مهندس شده است؛ البته برای برقراری هر نوع ارتباطی باید در کنگره آموزش دید و حد و اندازه آن را دانست؛ زیرا این که نمی شود گفت با کسی رابطه نداشت اما حد و اندازهاش را کنگره به ما یاد می دهد. اینجا است که ما از یک نوع زندگی سالم و تقریبا بدون دردسری برخوردار خواهیم بود. اگر به ما گفته می شود دو نفر از یک فامیل نباید در یک لژیون بنشینند به خاطر آن است که رهجو راحت و بدون ترس بتواند حرف خود را به راهنما بگوید وگرنه مجبور میشود که پنهان کاری کند و در نتیجه یا مشکلات خودش حل نمیشود یا به درازا کشیده خواهد شد .
تمام قوانین و حرمت کنگره 60 برای این است که برای ما اعضای کنگره محیط امنی ایجاد شود و ما در چهارچوب این قوانین میتوانیم به سر منزل مقصود برسیم وگرنه بیشتر دچار سردرگمی و هرج و مرج در زندگی و افکار خود میشویم و در نتیجه از نعمت آموزش در کنگره دور میافتیم و به همان جایی که بودیم، برمیگردیم .
ما به خوبی میدانیم که به خاطر زندگی کردن با یک مصرفکننده چه دنیای تاریکی داشتیم، حال اگر من با یک فرد مثل خودم که تاریکی اعتیاد را تجربه کرده ارتباط داشته باشم، چه چیزی میتوانیم به یکدیگر بدهیم جز این که با حرفهای ناامید کننده همدیگر را بیشتر ناامید کنیم و تارهای تاریکی و رنج را بیشتر در وجود یکدیگر پیچیده و کار را سختتر نماییم. حال با این توضیح منطقی آیا روا است که بپرسیم چرا ؟
ده موردی که در نوشتار حرمتکنگره۶۰ و چهارده قانونی که برای ما قرائت میشود، هر یک دلایل قانع کنندهای برای خود دارند . مسئله دیگری که در خور توجه است این است که حرمت کنگره دو بار در هر جلسه خوانده می شود، این امر تاکیدی برای حرمت و احترام است. کنگره جایگاهی بسیار مقدس و پاک است؛ زیرا کارش نجات انسانها از تباهی و پلیدی و زوال و ضدارزشها است .
اگر دقت کنیم میبینیم که کل هستی دارای قانون است. جهان و زندگی در آن دارای حساب و کتاب و منطق است و هر کس آنها را نادیده بگیرد، در درجه اول برای خود و بعد برای دیگران مشکل ایجاد میکند پس نفع رعایت قانون به خود ما بر میگردد و حال خوش و آرامش نصیب ما میشود. در کل باید بگویم که ما در مکانی جمع شدهایم که ما را با آموزشهای راستین به رستگاری و نجات و کمال انسانی میرساند پس قدر آن را بدانیم و به قوانین آن احترام بگذاریم .
رابطه مالی، كاری، فاميلی موضوعاتی هستند كه عدم رعايت آنها به صورت تجربی، از شروع تاسيس اين نهاد تاكنون در كنگره 60 بيانگر و نشانگر وقايع تلخ و ناكامی فرد بيمار جهت درمان اعتياد او میشود؛ و عدم رعايت آنها، نه تنها برای او سازنده و مفيد نيست، بلكه تخريب و از هم پاشيدگی بخشی از باورهای او را شامل می شود كه در نهايت امر، منجر به فاصله گرفتن و به اصطلاح رانده شدن او از اين مكان و نيز، پروسه درمانیاش میشود و مانعی بزرگ برای يادگيری، آموزش و رشد و تغييرات در او میشود.
بنده معتقدم، عواملی را كه ممكن است مانع از اجرای اين فرامين و قوانين و يا همان حرمتهای ذكر شده برای هر فردی می شود! می تواند همان عدم آگاهی فردی باشد كه در گذشته با توجه به فرهنگ، مذهب و آداب معاشرتی خود، رشد و پرورش يافته است؛ ضمن اينكه ممكن است فرد مخطی و تخطی كننده، اطلاعات و آگاهی كافی از جهت اينكه در چه مكانی و جايگاهی قرار گرفته تا اهميت آن را درک بنمايد وجود ندارد، و همه آنها ناشی از فقر و ناتوانی فرهنگی سالم است و نتيجتا نمیتواند ارزش و اهميت سفر(سفر تدريجی) و سفر كردن را احساس و يا دريافت بدارد؛ البته افرادی نيز هستند كه عضوی از آن مجموعه هستند؛ ولی چون شناخت و توان اجرای عمل سالم و عمل به ظاهر نيک را ندارند هم مدام در مخمصه و عاملی میشوند برای عبور از خط قرمزها، و بايد تفاوت بين آن دو عمل را بياموزند، با فرض این مثال اگر شخصی استطاعت مالی نداشته باشد و از ديگری طلب مساعدت و نياز بنمايد تا مبلغی را به او كمک نمايد، فرد مخاطب بدون تفكر و يا بدون در نظر گرفتن رعايت قوانين و يا عدم تفاوت عمل سالم و يا به ظاهر نيک و يا اينكه توان و قدرت نه گفتن را ندارد و به نوعی دچار رو دربايستی میشود و به او كمک مینمايد و در اين قسمت علاوه بر اينكه برای خود مشكل بوجود میآورد برای سايرين نيز، مشكلات عديده ای را فراهم می سازد؛ چرا كه همه ما در هر حركت خود، يک الگویی هستيم برای سايرين.
استاد فرمودند: تمام پایههای کنگره 60 بر پایه ستونهای حرمت و حریماش استوار است؛ اگر ما بتوانیم این پایهها و حرمتها را در حد توان خودمان رعایت کنیم به آن حال خوشی که به دنبالش هستیم، میرسیم. اگر هم برای حرمتها احترامی قائل نباشیم در وهله اول به خود و مسافران خودمان زیان میرسانیم. این حرمت ها تنها مختص به کنگره۶۰ نیست، همه سازمانها و ارگانها، چه بزرگ و چه کوچک، حتی در خانهای که در آن زندگی میکنیم هم حرمت هایی وجود دارد.
حرمتهای کنگره۶۰ که در حال حاضر در دسترس است حاصل چندین سال تجربیات آقای مهندس و اتفاقاتی است که در کنگره۶۰ تجربه شده است، پس لازم است که تکتک ما این حرمتها را رعایت کنیم؛ زیرا هم خودمان به حال خوش میرسیم و هم مسافران ما سفر خوبی خواهند داشت و به آن درجه آگاهی و دانایی که دنبال آن هستیم، می رسیم.
یکیدیگر از این حرمتها منع هرگونه رابطه مالی اعضا با هم می باشد، از دلایلش این است که اگر هرکدام از ما همسفران یا مسافران پولی را در لژیون به عنوان قرض بدهیم، در صورتی که نتوانیم آن پول را باز پس بدهیم از خجالت مقروض بودن به یکی از اعضای کنگره۶۰، به کنگره نمی آییم و سفر ما خراب شود.
در جای دیگر حرمت گفته شده هرگونه شماره دادن و شماره گرفتن بدون اجازه راهنما ممنوع می باشد؛ زیرا انرژی که ما از کنگره۶۰ و لژیون و جلسات آموزشی بدست میآوریم نباید صرف این تلفن زدنهای بی مورد بشود. در غیر این صورت انرژی ما که باید صرف خودسازی خودمان شود در این مکالمات تلفنی از بین می رود، به دنبال این تماس های تلفنی قیاسهایی پیش میآید که در نهایت باعث خراب شدن حال ما میگردد.
دلیل دیگر اینکه امکان دارد در ضمن این تلفن زدنها ما برای همدیگر نسخه بپیچیم. که این کار هم چیزی جز بدتر شدن سفر مسافران ما به همراه نخواهد داشت.
در جای دیگری از حرمتها هر گونه ارتباط فامیلی و خانوادگی در بیرون از کنگره۶۰ ممنوع شده است؛ چون که هرکدام از ما همسفران یا مسافران اگر با هم ارتباط بگیریم به این دلیل که ناخالصیهای درونمان به خالصی تبدیل نشده و هنوز به آن مرتبه از آگاهی و دانایی نرسیده ایم، در این ارتباطات ذرات ناخالصی درونمان به دلیل داشتن خواسته مشترک به هم میرسند و به دنبال اهداف نامعقول خود میرویم، که نتیجهای جز خراب شدن سفر و از دست دادن انرژی برای ما نخواهد داشت.
در ارتباط با رعایت پوشش و حجاب مناسب در کنگره۶۰، این حرمت هم به درستی وضع شده چون هم برای ما امنیت بیشتری را همراه میآورد و هم باعث میشود، مسافران مخصوصا سفر اولیها به علت پوشش نامناسب ما شاید از آوردن همسفران خود به کنگره۶۰ منصرف شوند.
رعایت این حرمتها باعث می شود که ما از قیاس کردن، هدر دادن انرژی کسب شده در کنگره۶۰ که در اثر آموزشها است و به همریختگی درونی جلوگیری شود و در نتیجه ما فقط دوربین خودمان را بر روی خودمان میچرخانیم و سفرمان را به خوبی ادامه می دهیم و با کسب انرژی به حال بهتری میرسیم و بر میزان دانایی و آگاهی ما افزوده میشود. بالا رفتن دانایی هم باعث میشود بیشتر قوانین و حرمتها را بشناسیم و برایش احترام قائل باشیم و آنها را رعایت نماییم.
نویسنده و رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
34