سومین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی مرزبان مسافر اکبر، نگهبانی مسافر سیامک و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه مالی و کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد
سخنان استاد:
سلام دوستان اکبر هستم مسافر، در ابتدا شاکر خداوند هستم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که الان در کنگره هستم و آموزش میگیریم. همچنین از همکاران عزیزم مرزبانان نمایندگی و ایجنت محترم برای فرصت خدمت و آموزش تشکر میکنم. امیدوارم دوستان همگی حالشان خوب باشد. در این مدت که کنگره تعطیل بود، دلتنگ همه عزیزان بودم و اینکه میبینم دوستان صحیح و سالم هستند خیلی خوشحال هستم.
در خصوص دستور جلسه همانطور که میدانیم حرمت در کنگره۶۰ آنقدر مهم است که دو بار در جلسه، یکبار در اول جلسه و یک بار در آخر جلسه خوانده میشود. اگر کسی حرمتها را در کنگره رعایت نکند قطعا به درمان نخواهد رسید. این حرمتها به ظاهر ساده هستند اینکه میگوید "دروغ گفتن"، حرمت است. آدمی که دروغ نمیگوید میتواند در صراط مستقیم قرار بگیرد چون دروغ گفتن، از کارهایی است که انسان را به اعماق تاریکی میبرد و من ندیدم کسی دروغ بگوید و به درمان برسد. یا میگوید "علیه کسی سرزنش کردن"، واقعا کار زشتی است که کسی را سرزنش کنیم که تو چرا اینطوری هستی؟ چرا آن کار کردی؟ واقعا کار بدی است و حال آدم سرزنش کننده و سرزنش شونده را خراب میکند. یا میگوید " حرف یکدیگر را قطع نمودن"، من خودم در کنگره یاد گرفتم که وقتی دو نفر با هم صحبت میکنند، چقدر بد است نفر سوم وارد بشود و حرف آنها را قطع کند و شروع به حرف زدن بکند! در کنگره یاد میگیریم که وقتی دو نفر دارند حرف میزنند، یک کنار بایستیم صحبتشان که تمام شد آن وقت شروع به حرف زدن بکنیم. در مورد "الفاظ ناشایست بیان کردن"، مثل اینکه روی کسی لقبی بگذاریم، یا کسی را مسخره کنیم که اینها واقعا کارهای زشتی است.

همچنین در مورد " بدون اطلاع، هر گونه پولی را دریافت و پرداخت کردن"، این مورد هم از آن موارد کلیدی است. من همیشه با خودم میگفتم چه اشکالی دارد به دوستم که گرفتار است یک پولی قرض بدهم؟! ولی اتفاقی که در عمل میافتاد این بود که نه دوستم کارش راه میافتاد، نه پول من را برمیگردانند ونه دیگر به کنگره میآمد، بهخاطر اینکه پول مرا نمیتوانست بدهد و خجالت میکشید پایش هم از کنگره قطع میشد. و پیش خودم میگفتم ببین آدمهای کنگره چهطور هستند! این از مواردی است که خود من در کنگره دیدهام که هر دو طرف که پولی رد و بدل کردند یا معاملهای کردند، از کنگره رفتهاند. یک چیزی پشت این قضیه هست که میگویند به یکدیگر پول ندهید، قرض ندهید، قرض نگیرید. در مورد " استفاده از لباس و پوشش نامناسب"، وقتی میبینید همه یک دست لباس سفید و تمیز و مرتب پوشیدهاند، بعد یک نفر بخواهد لباس ژولیده یا آستین کوتاه یا رنگی بپوشد این کار بیاحترامی به دیگران است. در مورد" بدون مجوز راهنما تلفن دادن و تلفن گرفتن"، راهنما یک چیزی می داند که میگوید بیرون با هم قرار نگذارید. دو تا سفر اولی با هم بیرون قرار میگذارند و بعد میبینی هر دو نفر از کنگره دور افتادند. در آخر این را بگویم که حفظ و رعایت حرمتهای کنگره، لازمه قرار گرفتن در صراط مستقیم است و کسی که این حرمتها را رعایت بکند قطعا در زندگی خود هم موفقتر خواهد بود. از اینکه به حرفهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
تهیه عکس و مطلب: مسافر رضا
ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
77