نهمین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰، با استادی ایجنت راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر ادیب و دبیری موقت مسافر مصطفی با دستور جلسه «حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره 60 ممنوع است؟» شنبه هفتم تیرماه ۱۴۰۴ ساعت 17:00 برگزار شد.
.JPG)
خلاصه سخنان استاد
آنچه باور است، محبت است، و آنچه نیست، ظروف تهیست. تنها پیوند محبت است که ما را در کنار هم متصل نگاه میدارد. واقعاً هم همینطور است، و چنان پیوند عمیقی بین ما وجود دارد که بیرون از کنگره کسی آن را باور ندارد. پیام کنگره، پیام صلح است و امیدوارم بتوانیم این راه را در کمال آرامش ادامه دهیم.
خدا را شکر میکنم که همه ما هستیم و میتوانیم به کنگره بیاییم و هرکدام از سفره پربرکت کنگره بهرهبرداری کنیم. باید قدر تکتک لحظاتی که در کنگره هستیم را بدانیم و با تمام قدرت ادامه دهیم، تا آنچه را قرار است برداشت کنیم، واقعاً برداشت کنیم — با تفکر و تعقل، نه از روی عادت. انشاءالله خدا کمکمان کند تا این اتفاق برای همه ما بیفتد.
دستور جلسه ما «حرمت کنگره؛ چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است» میباشد.
کنگره ۶۰ در سال ۱۳۷۸ توسط آقای مهندس آغاز به کار کرد. هر ساختاری، برای اینکه به نتیجه برسد، نیاز به یک هدف دارد. هدف کنگره، آرامش و درمان اعتیاد است. در ادامه، درمان چاقی، سیگار و بسیاری از بیماریهایی که لاعلاج محسوب میشدند نیز در کنگره امکانپذیر شده است.
.JPG)
به قول آقای مهندس، اگر بخواهیم این هدف را ادامه دهیم، باید تمرکزمان بر درمان اعتیاد باشد؛ یعنی درمان اعتیاد باید در وهله اول، سرلوحه کار ما باشد.
حرمت کنگره میگوید نباید رابطه مالی داشته باشیم. میگوید پشت سر کسی نباید سرزنش کنیم. حرمت کنگره دوبار خوانده میشود چون اهمیت بسیار بالایی دارد.
این حرمتها قوانینی هستند که نمیگذارند ما از اهدافمان دور شویم.
من همیشه در لژیون این مثال را میزنم: اتومبیلی که چراغ قرمز را رد میکند شاید جریمه نشود، اما اگر چراغ سبز را رد کند، ممکن است با اتومبیلی دیگر برخورد کند.
حرمت کنگره ما را در صراط مستقیم نگه میدارد؛ مانند گارد ریلهایی که ما را در مسیر حفظ میکنند.
من از آقای مهندس وام میگیرم که میفرمایند: «کنگره خیلی راحت میتواند به افراد کمک کند یا وام بدهد، ولی اگر این کار را بکند، از هدفش دور میشود. هدف کنگره چیز دیگریست.»
و ما باید این حرمتها را رعایت کنیم.
.JPG)
من تجربهای دارم: کنگره میگوید دو سفر اولی نباید با هم رابطه داشته باشند. من گفتم چون مهم است، بیاییم این قانون را تغییر دهیم. گفتم دو سفر اولی با هم کار کنند، هیچ اتفاقی هم نمیافتد!
نتیجه این شد: من که با کراک آمده بودم، شدم کراکی و شیشهای؛ او هم که با شیشه آمده بود، شد کراکی و شیشهای. هنوز هم که هنوز است... البته خدا را شکر، پارسال دیدم که او دوباره به کنگره آمده.
من هم شکر خدا نزدیک به ۱۲ سال است که به درمان رسیدهام.
میخواهم بگویم تفکری که پشت این قوانین است، بیدلیل نیست.
اگر من این حرمتها را رعایت کنم، مطمئناً بهراحتی زندگی خواهم کرد.
اگر من پولی به هملژیونیام قرض بدهم، شاید از روی لطف باشد، ولی شاید او نتواند این پول را پس بدهد. همین مسئله ممکن است باعث شود او از کنگره دور شود.
پس من خیانت کردهام.
بنابراین باید دقیق به این مسائل رسیدگی شود و از حرمتهایی که آقای مهندس و دیدهبانان طراحی کردهاند، پیروی کنیم.
باز هم خدا را شکر میکنم که هستم و میتوانم از سفره پربرکت کنگره بهره ببرم.
و این صندلی را که روی آن نشستهایم، با هیچچیز عوض نکنیم، و واقعاً با تمام وجود سعی کنیم پیوند محبت را حفظ کنیم.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
ضبط وتایپ: مسافر بهنام(لژیون16)
عکس: مسافر مسلم
ارسال: مسافر حمید
ویرایش : مسافر حسام(گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
81