English Version
This Site Is Available In English

سیستم کنگره مانند سیستم الهی است

سیستم کنگره مانند سیستم الهی است

در آغاز صحبت‌های خود ابتدا خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که مسیر کنگره را برای من باز نمود تا بتوانم جسم و روح خستهِ خود را باسازی کنم، چند روز گذشته در فکر فرو رفته بودم که از زمانی که خود را یافتم چه سختی‌هایی را تحمل کردم و چه روزگارانی بر من گذشت به اشتباهات خود گذری کردم که آن اشتباهات می‌خواستند من را به کجا و به چه مسیری هدایت کنند و من چه احمقانه بعضی مشکلات خود را لعنت خدا می‌دانستم و می‌گفتم خدا من را از یاد برده، این زندگی که دارم زندگی کسانی است که خدا آن‌ها را به حال خود رها ساخته و باری به هر جهت هستند، اما اکنون که به زندگی خود نگاه می‌کنم و گذشته را مرور می‌کنم می‌بینم من در اثر همان اشتباهات و مشکلات است که امروز سبب شده است در کنگره حضور داشته باشم، اعتیاد مسافرم باعث شد من به دنیای قشنگ‌تری قدم بگذارم که ابتدا بزرگ‌ترین خفت برای من بود، اما حال بهترین اتفاق زندگی من است با ورود به کنگره متوجه شدم که در هیچ مقطع از زندگی خدا من را رها نکرده بود، بلکه نگاه ویژه به من داشت تا با تمام آسیب‌ها و رنج‌ها مرا به سوی کنگره هدایت کند تا من راه درست زندگی کردن و پالایش خود را آغاز کنم و من متوجه شدم این خود من بودم که راه درست زندگی کردن را نیاموخته بودم و دائماً با انداختن مسئولیت‌های زندگی خود شانه خالی کردم تا دیگران را مقصر و بی‌گناه جلوه دهم، اما کنگره به من آموخت همه اتفاقات و مشکلات از خود من آغاز می‌شود و باید خود را اصلاح کنم تا جهان پیرامون خود را بتوانم به زیبایی نقاشی کنم من با در دست داشتن مداد سیاه و سفید می‌خواستم دنیایی از رنگ بسازم و وقتی که رنگ‌آمیزی موفق نبود شکایت می‌کردم که این چه رنگی است تو به من داده‌ای با این‌که خود در انتخاب رنگ اشتباه کرده بودم، حال که چند ماه از سفر زیبای من در دنیای رنگین‌کمان می‌گذرد من در انتخاب رنگ‌ها توجه بیشتری دارم و زندگی خود را از سیاه و سفیدی تبدیل به چند رنگ کرده‌ام که روح و جسم خود را با رنگ‌ها نوازش میدهم و می‌دانم که تمام پازل‌ها را پرودگار بزرگ برای من آماده کرد تا خود من بتوانم دنیایی از رنگ برای خود به وجود آورم و از زیبایی‌های آن لذت ببرم و بدانم که اگر خودِ من مواظب خود باشم کسی نمی‌تواند مرا شکست بدهد، رنگ را که درست انتخاب کنی خودت می‌توانی بهترین نقاشِ زندگی خودت باشی و بهترین زندگی را با دستان خود به ثبت برسانی که همه را حیرت زده کند، کنگره به من آموخت ناامیدی در درون من نباید راهی پیدا کند چرا که چراغ قرمز تمام موفقیت‌ها است در کنگره آموختم تا می‌توانم به چراغ‌های سبز نگاه کنم و مسیر را ادامه دهم در کنار محتاط بودن از کنار رنگ زرد بگذرم؛ حال که بیشتر نگاه می‌کنم همه چیز قبل از کنگره با من سخن می‌گفتند، اما من گوش و چشمی برای دیدن و شنیدن نداشتم، اما اکنون می‌توانم با هرچیز کوچیک و جزئی سخن بگویم و آن را الگو قرار دهم، خوشا به سعادت من که مسیر کنگره برای من باز شد تا در جهان‌های دیگر قبل از رفتن قدم بگذارم و دنیای بهتری برای خود در بُعدهای بعد خلق کنم.

همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)

استاد حق هرآنچه لازم باشد را به تو خواهد آموخت، تنها لازم است که تو آمادگی کافی برای حضور خدا در زندگی‌ را داشته باشی، در هر رویدادی به جای اینکه بپرسی چرا من؟ سؤال کنیم چه درسی برای من داشت؟ در تک‌تک لحظات زندگی خود همیشه از خود می‌پرسیدم چرا من؟ همیشه خسته و پریشان بودم، حال خوبی می‌خواستم، خنده و شادی گذشته که در کودکی‌ من محو و پنهان شده بود و دیگر خبری از آن نبود. زندگی من پر شده بود از بی‌حرمتی و بی‌انضباطی که خواسته و ناخواسته سبب آن شده بودم.« خدایا راه نشانم بده» این دعایی بود که همیشه و هر لحظه از خداوند می‌خواستم. زمانی‌که وارد کنگره۶٠ شدم، باور نمی‌کردم جایی هست که به من حس بودن می‌دهد، خداراشکر می‌کنم که مسیر را برای ما باز کرد تا ما هم بتوانیم مهربانی را هدیه بدهیم و خداراشکر در جایی هستم که آرامش تمام وجود من را فرا می‌گیرد. کنگره۶٠ برای من تنها یک کارآگاه آموزشی نیست، بلکه برای من مکان امنی است که در کنار اعضای پرنور و پرمحبت آرامشی دارم که حاضر به عوض کردنش با هیچ موضوعی نیستم، زمانی‌که حرمت کنگره خوانده می‌شود با افتخار گوش می‌کنم و به دیده منت می‌گذارم و سعی می‌کنم که نه تنها این حرمت را در کنگره رعایت کنم، بلکه در محیط خانواده و زندگی خود هم رعایت شود. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان کمال تشکر را دارم که برای پیدا کردن مسیر روشنایی این بستر را برای ما فراهم کردند.

نویسنده: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)

به نام خداوندی که هیچ تلاشی را بی‌نتیجه نمی‌گذارد، من هم مانند همه شما همسفران و مسافران با حالی خراب و ناآرام و مملو از ناامیدی و به اجبار دخترم وارد کنگره شدم با اینکه آمده بودم، اما مدام خود را سرزنش می‌کردم چرا من باید به کنگره بیایم، من که مصرف‌کننده نیستم که بخواهم در چنین جمعی شرکت کنم با اینکه در جلسه نشسته بودم ذهن شلوغ و ناآرامی داشتم و مدام با خود درگیر بودم و منتظر بودم زود جلسه تمام شود و به خانه برگردم، ولی زمانی‌که محیط و بستر شعبه، مهر و محبت و حال خوش که بین اعضای آن‌جا بود را دیدم و همچنین آموزش‌هایی که آن زمان دریافت کردم سبب شد من جذب کنگره شوم و به قول معروف بندم به کنگره وصل شود، امیدوارم که این لیاقت را داشته باشم که بتوانم از آموزش‌های ناب کنگره و همچنین آموزش‌های راهنمای سراسر عشق و محبت همسفر سمیه عزیز بهره‌مند بشوم و علم درست زندگی کردن را بیاموزم در ابتدا خداوند را بسیار سپاسگزارم بابت وجود چنین مکان آموزشی و همچنین از اینکه فرد مصرف‌کننده‌ای را در زندگی من قرار داد تا به واسطه آن من مسیر کنگره برایم باز شود و بتوانم وارد این مکان شوم و به حال خوب برسم، وقتی به آن زمان که به اجبار دخترم وارد کنگره شدم فکر می‌کنم با خود می‌گویم اگر آن روز به کنگره نمی‌آمدم تاکنون مشخص نبود در چه حالی بودم، چه اندازه در عمق تاریکی‌ها فرو رفته بودم. خداوند را به خاطر وجود آقای مهندس همچنین این مکان آموزشی بسیار شکر میکنم، من با مسافر خود وارد کنگره شدم، اما به دلایلی سفر خود را ادامه نداد و ارتباط ایشان با کنگره قطع شد. من یکسال بدون مسافر، با شرایطی که شاغل هم بودم با هزاران چالش که در محیط کار و زندگی خود داشتم کنگره را رها نکردم و در کنگره سفر کردم، شاید قسمت و روزی من به این صورت بوده تا بتوانم آموزشی از این سفر بگیرم و تجربه‌ای برای من شود و من این را به فال نیک میگیرم. درطول این یک سال من فقط به امید رهایی مسافرم حرکت کردم هر دفعه آخر جلسه زمان دعا کنگره خواسته من برای رهایی مسافرم بود که مسیرش به کنگره باز شود و به درمان برسد. همیشه هم امید داشتم که حتماً این اتفاق شیرین در زندگی من رخ می‌دهد و خدا هیچ موقع تلاش‌ها و دعاهای من را بی‌جواب نمی‌گذارد، خداراشکر اکنون مسیر برای مسافر من به کنگره باز شده است، امیدوارم که خداوند نظر لطفی به مسافرم داشته باشد و کمک کند که در کنگره ماندگار باشد و سفر خوبی داشته باشد مرتب و روی برنامه سفر کند تا به حال خوش برسد و آرزو دارم که از خدمتگزاران صدیق کنگره شوم.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون هفتم)

عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌و‌سوم)
نمایندگی همسفران سلمان‌فارسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .