English Version
This Site Is Available In English

ردش DST مبتنی بر زمان و نظم است

ردش DST مبتنی بر زمان و نظم است

بدن انسان مانند يک سمفونى بزرگ است، هماهنگ، دقيق و هدفمند است. هر عضو بدن، يک "ساز" در اين اركستر بزرگ محسوب می‌شود. قلب، كبد، كليه، مغز، غدد، خون، دستگاه عصبى و... هر كدام نقش مشخصى دارند. اگر يكى از اين سازها از كوک خارج شود، كل اركستر (بدن) به هم می‌ريزد. مصرف مواد‌‌مخدر، اين هارمونى طبيعى را به شدت مختل می‌كند. فرد مصرف‌كننده مثل كسى است كه نوازنده‌اى ناشی، نت‌های اشتباه را وارد سمفونى بدن كرده است. اين اختلال باعث به هم ريختگی در عملكرد سيستم‌هاى داخلى بدن مى‌شود. جسم ديگر نمى‌تواند عملكرد طبيعى خود را حفظ كند. حتى روان فرد دچار سردرگمی، اضطراب، افسردگی و بى‌نظمى مى‌شود.

بسيارى از افراد فكر مى‌كنند اعتياد فقط مربوط به روان است! اما جسم نقش اصلى را دارد. در کنگره ۶۰، جسم، روان و جهان‌بينى مثل سه ضلع يک مثلث هستند. براى درمان واقعى، بايد هر سه ضلع به درستى بازسازى شوند. اگر فقط جسم را درمان كنيم و به جهان‌بينى توجه نكنيم، درمان ناقص خواهد بود. روش DST (درمان تدريجى با داروى OT) براى بازسازى جسم به كار مى‌رود. در اين روش، بدن فرصت دارد تا به تعادل طبيعى بازگردد. ترياک طبيعى (OT) مانند روغن‌كارى براى سازهاى خراب بدن است. در مسير درمان، ابتدا تعادل جسمى برقرار مى‌شود سپس آرامش روانى كم‌كم حاصل می‌شود و در نهايت، با آموزش جهان‌بينى، انسان متحول مى‌شود. سيستم X در اثر مصرف مواد از كار مى‌افتد. بازسازى اين سيستم زمان‌بر و تدريجى است. انسان سالم كسى است كه سيستم‌هاى درونى‌اش هماهنگ و هم‌زمان عمل كنند.

هدف نهايى درمان، بازگشت به تعادل درونى است. هرگونه دخالت خشن يا ناگهانی (مثل قطع يک‌باره مواد) سمفونى بدن را نابود مى‌كند. درمان بايد با صبر، آگاهى و نظم انجام شود. درمان واقعى، يعنى ساختن يک انسان جديد، نه فقط حذف مواد است. انسان بايد با بدنش مهربان باشد. شناخت بدن، مقدمه‌اى براى شناخت خود است. بدن فقط يک ماشين نيست، يک اركستر زنده است. وقتى بدن هماهنگ كار مى‌كند، احساس شادابى، اميد و آرامش در فرد ايجاد مى‌شود. بسيارى از بيماری‌ها، نتيجه‌ی اختلال در سمفونى بدن هستند. تغذيه نادرست، خواب نامنظم، افكار‌‌منفى  سازهاى ناهماهنگ هستند. درمان به معنی كوک كردن دوباره‌ساز است. آموزش در كنگره ۶۰ نقش رهبر اركستر را دارد. مربيان، راهنماها و ساختار آموزشى مانند رهبران اين سمفونى عمل مى‌كنند. مشاركت در جلسات، cd‌نويسى، خدمت كردن برابر با هماهنگ كردن سازهاى روح و جسم است.

هركس كه خوب گوش مى‌دهد و خوب اجرا مى‌كند، سمفونى موفقى مى‌نوازد. بى‌نظمى، شتاب‌زدگى و بى‌صبرى باعث تخريب بيشتر اركستر بدن مى‌شود. جسم بدون روح سالم ناقص است، و روح بدون جسم سالم هم ناقص است. مصرف‌كننده در دوران مصرف، تمام سازهاى خود را از كوک خارج كرده است. كار اصلى درمان كوک کردن و بازسازى تدريجى همه‌ی اين بخش‌ها است. عجله در درمان، مثل عجله در اجراى سمفونى است و باعث شكست مى‌شود. روش DST مبتنى بر زمان و نظم است. همان‌طور كه يک موسيقى زيبا زمان‌بر است، درمان زيبا نيز نياز به صبر دارد. هر فرد مصرف‌كننده، مى‌تواند رهبر سمفونى بدن خود شود. شرط آن: آموزش، درک، صبر و تسليم نشدن در برابر نااميدى است. خدمت كردن به ديگران، باعث هماهنگی بهتر درونى مى‌شود. اگر انسان خودش را باور كند، مى‌تواند بدنش را نيز دوباره هماهنگ كند.

در مسير درمان، نبايد فقط به جسم توجه كرد، بلكه بايد به افكار و نگرش نيز پرداخت. نگرش غلط، برابر با ساز ناهماهنگ است و نگرش سالم، برابر با نغمه‌ی آرامش است. بايد به بدن فرصت بازسازى، خواب كافى، تغذيه درست، آموزش و داروى مناسب داده شود. پرهيز از دخالت‌هاى بى‌مورد (مثل دارو‌هاى غير‌ضرورى) اهميت دارد. درمان موفق در گنگره، بازسازى همه جانبه‌ی انسان است. انسان پس از درمان، ديگر فقط يک مصرف‌كننده نيست، بلكه يک هنرمند واقعى در زندگی مى‌شود. همه ما سمفونى خود را داريم، بايد ياد بگیریم آن را درست اجرا كنيم. كسى كه به تعادل برسد، در برابر سختى‌ها مقاوم مى‌شود. بادى سمفونى به معنای درک قدرت شگفت انگیز بدن انسان است و كنگره ۶۰ به معنی جايى براى بازسازى اين سمفونى از نو است.

نویسنده: همسفر ماه رخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر سولماز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .