سومین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی تربت حیدریه در روزهای پنجشنبه با استادی راهنما مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر محمد رضا با دستور جلسه « وادی چهارم و تاثیر آن روی من» در تاریخ 5 تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
خدا را هزاران مرتبه شکر که بار دیگر اجازه خدمت دارم تا بتوانم در جمع شما دوستان بهرهای ببرم و توشه راهم کنم و آموزش بگیرم. تشکر میکنم از نگهبان جلسه که فرصت خدمت کردن را به من دادن، امیدوارم جلسه خوبی داشته باشیم.
دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» می باشد. اما قبل از دستور جلسه ضمن اینکه این نمایندگی نوپا است. میخواهم از سفر خودم شروع کنم که در سه سال آخر مصرف به شدت دنبال درمان اعتیاد بودم و نمیتوانستم به آن دست یابم.
چون ۲۰ سال مصرف کننده بودم و یک روز هم بدون مواد زندگی نکرده بودم. فکر میکردم دیگر ترک مواد محال است تا اینکه به واسطه یکی از دوستان متوجه کنگره ۶۰ شدم، در همان شب جرقه آمدن به کنگره در ذهن ما زده شد.
برای سفر و درمان اعتیاد باید به شعبه نیشابور میرفتیم و در اوایل سفر حال من زیاد خوب نبود، ولی با گذشت زمان حالم بهتر شد و سفرم را ادامه دادم و به لطف خدا درمان شدم. درست ۲۰ روز پس از رهایی من لژیون کاشمر در پارک بسیج راه اندازی گردید و روزهای اول فقط چند سفر دومی بودیم و یک تازه وارد داشتیم.
بعد با همراهی شعب مشهد و نیشابور لژیونهای متعددی برگزار گردید و رفته رفته نمایندگی کاشمر شکل گرفت. به قول دیده بان محترم جناب فلاح شعبات کنگره ۶۰ از دل تاریکیها بوجود می آیند و بابت این خوشحال بودم که شعبه رونق گرفته است. دقیقا مثل الان که شعبه تربت هم کم کم دارد شکل میگیرد و در آینده نزدیک روزهای خوبی را تجربه خواهند کرد.

اما در مورد دستور جلسه که وادی چهارم است، این سوال پیش میآید که مسئولیت ما در قبال زحمات این شعبه چیست؟ در مقابل امکاناتی که در شعبه در اختیار ما قرار گرفته، مسئولیت سفر اولی و سفر دومی چیست؟ طبق این وادی اگر معنی آن را بفهمیم راه برای ما نمایان شده و راحت است. به خصوص آنجا که میگوید در انسان سه مرحله نفس وجود دارد و اگر تلاش کند به مقدار تلاشش به رشد و آگاهی می رسد.
مرحله ی اول نفس اماره است، مرحله ای که باید در آن پرهیز کرد. اگر قدرت تفکر و آگاهی خود را بیشتر کنیم و از یک سری کارها پرهیز نمایم، وجدان ما بیدار میشود.
ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه ما بیدار شده و وارد مرحله دوم نفس لوامه می گردد. در این مرحله بابت اشتباهاتمان خود را سرزنش می کنیم. هرچه سرزنشها بیشتر میشود یعنی آگاهی ما بیشتر شده و ما را مجبور به تزکیه و پالایش میکند.
حالا اگرتزکیه و پالایش ما بیشتر شود، به نفس مطمئنه وارد می شویم که به فرمان عقل نزدیک است و در این مرحله هر عملی که انجام دهیم عمل صالح و درستی می باشد.
اگر در سفر خود نتوانیم آگاهی خود را افزایش دهیم و دنبال بهانه ، خدمت نکردن و مسئولیت پذیر نبودن باشیم در همان ابتدا گیر کرده و در آینده هزینه های زیادی باید پرداخت نمایم. باور کنید اگر پایدار بمانید آخر این داستان خیلی شیرین و دلپذیر است و از دل این مکان شعبات دیگری شکل خواهد گرفت.
در آخر از همه شما تشکر می کنم که سکوت کردید و صحبتهای من گوش دادید.
مرزبان کشیک: مسافر عبدالله
ویراستار و ارسال خبر: مسافر حبیب
- تعداد بازدید از این مطلب :
308