پنجمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خیام نیشابوری با استادی راهنما مسافرقاسم و نگهبانی مسافرروح ا... و دبیری مسافرامیر با دستورجلسه وادی چهارم در تاریخ 5 تیرماه 1404 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان قاسم هستم مسافر.خداوند را شاکرم که یکبار دیگر اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیرم تا بتونم آموزش بگیرم و خدمت کنم.در کنگره ۶۰ با وادی ها ، با کتاب عشق در واقع آدرس خود انسان را به خودش میدهند.در وادی اول گفته میشود که با تفکر ساختارها آغاز میگردد.تفکر چیست؟ فکر چیست؟ و این دوبا هم چه تفاوتی دارند ؟آیا در قبل از ورود به کنگره تفکر نداشته ام؟همه انسانها فیالذاته خوب هستند ، در ابتدای ورود به این دنیا آگاهی دارند اما در ادامه راه را گم میکنند بخاطر همین تفکر.هزاران فکر در ثانیه و دقیقه و ساعت ممکن است بر ذهن انسان بیایدولی تفکر یکی از آن همه فکر هایی است که به درد آدمی میخورد و باید انتخاب بکند.تفکر حرکتی است که مبدأ دارد و بقدری این مبدأ اهمیت دارد که مقصد مهم نیست،آدمی باید بداند که در کجای این روزگار قرار دارد؟ چرا پا به کنگره گذاشته است؟ آیا به خاطر حال خوب خودت پا به این عرصه گذاشته ای یا نه بخاطر حال مسافرت به اینجا آماده ای!؟ آیا برای درمان قطعی اعتیاد به کنگره آماده ای یا صرفا برای شربت خوردن در اینجا هستی ؟در کنگره تفکر یعنی حرکتی معلوم از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم و یک هدف وبعد از هدف آن تعالی و درمان است.اینگونه میتوانم آن ساختار الهی که در دست من به امانت بود را دوباره احیا کنم.وقتی تفکرت درست بشود نیروهای منفی به سراغت میآیندچون انسانها به دنبال گریزگاه هستند و نمی خواهند مسئولیت راقبول کنند بزرگترین حربه ی نیروهای منفی ناامیدی می باشد.مثلا میگوید که اعتیاد درمان ندارد، خوب نمی شوید، آنانی که در کنکره هستند ادا در میآورند، یا هزار ایراد دیگری که منجر به ناامیدی میشود.اما در وادی دوم سریعا اینگریزگاه هم گرفته میشود که ناامیدی تورا از مسیر خارج نکند و میگوید که هیچ مخلوقی به جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته است، همیشه جناب مهندس میگوید که انسان ها در هر کجایی که هستند دو حالت دارند یا در حال آموزش هستند و یا در حال تقاص پس دادن که خود همان تقاص پس دادن هم آموزش میباشد.و باز انسان در حال گریزگاه میگردد و میگوید برای ادامه ی زندگی از دیگران که پولدار هستند کمک میگیرم و اینجا وادی سوم وارد میشود و میگویدباید دانست هیچ موجودی ، نه پدر و مادرت ، نه خپاهر و برادرت و نه همسر و شوهرت نمی تواند به اندازه ای که خودت میتوانی برای خودت کار بکنی .و در نهایت پس از درک این مسئله است که وادی چهارم میخواهد به آدمی مسئولیت بدهد.اینجاست که حضرت حافظ می فرمایند:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار بر من دیوانه زدند
چرا قرعه کار را بر من انسان زده اند؟ زیرا که قدرت اختیار را به من انسان داده اند.وقتی که قدرت اختیار را به انسان میدهند به او مسئولیت میدهند.اینجاست که کار انسان با کار تمام موجودات جهان بر روی کره ی زمین متفاوت میشود.هیچگاه از حیوانی سوال نمی کنند که توچرا فلان کار را کرده ای !؟تو چرا فلان خطا را انجام داده ای؟ و تنها موجودی که از اوسوال میشود انسان است.چون در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.این معلوم نیست که چه کسی باید به فرمان برسد؟ آدمی یا الهی؟چه کسی در اینکره ی خاکی باید به آن شعور و آنآگاهی برسد؟طبیعتا انسان، و این انسان هر چه دانایی وآگاهی اش بیشتر مسئولیت پذیرتر.در کنگره۶۰ جناب مهندس با کلی تلاش توانستند اختیار استفاده از شربت اوتی را به خود مسافر ها بدهد و می گفتند که باید به ایشان احترام گذاشته شود و شربت هفته ای در اختیار خود مسافران قرار بگیرد و با توجه به ابراز نگرانی هایی که از طرف دیگران میشد بابت استفاده ی نابه جای از شربت ایشان تاکید داشتند که شربت در اختیار مسافر قرار بگیرد واگر فردی به آن درجه از آگاهی رسیده باشد خود میداند که چه کاری انجام میدهد.اکثر انسان هایی که به جایگاههای بالایی رسیدند مسئولیت پذیر بودندو در کنگره ۶۰ هست که ما معنی عدالت را میفهمیم.انسان هیچی نیست جز تلاش و کوشش خودش، انسانهایی که مسئولیت پذیر هستند و کارهای روزمره خودرا به نحو احسنت انجام میدهنداز نظر اجتماعی،از نظر شخصیتی ، حتی جسمی حالشان خوب است.امیدواریم که در کنگره ۶۰ با تربیت نفس خودو مسئولیت پذیر بودن خود بتوانیم این راه و روش کنگره رابه انسانهایی که در آن طرف قرار گرفتند برسانیم و با معبر زدن این آگاهی ها را به آن ها برسانیم .از اینکه با سکوت زیبای خود به صحبت های من گوش سپردید سپاسگزارم

عکاس: مسافر حسین ( لژیون یکم)
تایپ: مسافر آرمان (لژیون هشتم)
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
24