دهمین جلسه از دور بیستم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی مسافر مسلم ، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر جمال، با دستور جلسه «وادی چهارم وتاثیرآن روی من» در روز سهشنبه، سوم تیرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه: وادی چهارم و تأثیر آن روی من
این وادی، بسیار پرمغز و پُر از مفاهیم عمیق است. وقتی خداوند انسان را خلق کرد، به او این اختیار را داد تا راه درست؛ یعنی مسیر مستقیم و ارزشها را انتخاب کند یا راه دیگر را که مسیر فسق، فجور و ضد ارزشها است. انتخاب، کاملاً بر عهده خود انسان است.
من هم بهعنوان یک مصرفکننده، در دوران اعتیاد، همیشه مسئولیت کارهایم را به خداوند واگذار میکردم و هر کاری که انجام میدادم، خودم را بیگناه میدانستم و به خداوند بسیار اعتراض میکردم که چرا من را مثل بقیه انسانهایی که مصرفکننده نیستند، نیافریده است؟ چرا باید من یک مصرفکننده باشم و درگیر اینهمه حال بد و گرفتاری؟ همیشه با خودم و زندگیام درگیر بودم و دلیل همه این گرفتاریها را خدا میدانستم.
حتی یکبار هم نشد که تفکر کنم و از خودم بپرسم: مسئولیت من در قبال خودم و زندگیام چیست؟ آیا خداوند همه انسانها را اینگونه خلق کرده است؟ عدهای را با حال بد و گرفتاری و عدهای دیگر را با حال خوب و دیدگاه مثبت و زندگی ایدهآل؟ پس نقش من چیست؟ هیچگاه به این مسئله فکر نکردم. پس قوه تفکر و اینکه انسان دارای اختیار است، چه معنایی دارد؟
چون مصرفکننده بودم، مصرف مواد ترس و ناامیدی را در من تقویت کرده بود و از طرف دیگر، قوه تفکر و اختیار را از من گرفته بود. این مسائل را امروز میفهمم؛ وقتی در کنگره هستم، آموزش دیدهام و میدانم دنیای تاریکی، دنیای یأس، ناامیدی و ترس است. حتی یک لحظه نمیتوانستم بدون مواد زندگی کنم. اگر میخواستم کار کنم، باید مصرف میکردم؛ اگر میخواستم با خانواده به تفریح بروم، باید مصرف میکردم تا بتوانم با خانواده و فرزندانم ارتباط برقرار کنم. این چه نوع زندگی است؟
خداوند را بسیار شاکرم که به کنگره آمدم. اولین چیزی که در سه جلسه تازهواردین به من گفتند و از من خواستند، این بود که بپذیرم مصرفکننده هستم. چون تا زمانی که این را نپذیرم، نمیتوانم قدم بعدی را بردارم. پذیرفتن اینکه من مصرفکننده هستم؛ یعنی برای اولین بار، مسئولیت کاری را که یک عمر درگیرش بودم، بپذیرم و این اولین قدمی است که منِ مسافر باید بردارم تا سفرم در کنگره آغاز شود.
در کنگره یاد گرفتم مسئولیت کارم را بپذیرم و همین باعث شد نقش خودم در زندگی و اعمالم پررنگتر و نقش دیگران، بهویژه نقش خداوند، کمرنگتر شود. من در کنگره آموزش دیدم که خداوند، بهعنوان قدرت مطلق، هست؛ اما خداوند، قوه تفکر، تعقل و اختیار را به من داده است تا خودم مسئولیت کارهایم را بر عهده بگیرم. باید باور کنم که انسان هستم و اشرف مخلوقات و او زمانی مرا یاری خواهد داد که خودم به فکر خودم باشم و اولین قدم را شخص خودم بردارم.
کنگره به من یاد داد که خداوند زمانی به من یاری میرساند و سرنوشتم را تغییر میدهد که من خودم بخواهم. اگر خودم نخواهم و تلاش نکنم، هیچگاه سرنوشت و زندگیام تغییر نخواهد کرد.
امروز که در این جایگاه نشستهام، خداوند را بسیار شاکرم که به من این فرصت را داد تا حال خوش را در زندگی تجربه کنم و یاد بگیرم که با صبر و توکل به قدرت مطلق، میتوان بر بسیاری از ناشدنیها غلبه کرد و به حال خوش رسید؛ و آنچه روزی آرزوی من بود، امروز به آن رسیدهام و میتوانم آن را زندگی کنم. پس باید لحظهلحظهاش را قدر بدانم و از این حال خوش مراقبت کنم.
در پایان، متنی از آتیهی سبزبرایتان میخوانم: در دنیا فقط یک نفر وجود دارد که باید از او بهتر باشی و آن کسی نیست جز گذشته خودت. پس گذشتهات را بپذیر، سعی کن اشتباههایت را جبران کنی و با اعتماد، زمان حال را سپری کن و بدون ترس برای آینده آماده شو.

مرزبان کشیک: مسافر مصطفی
تایپ: مسافر محمدتقی لژیون دوم
ویراستار: مسافر محمد لژیون هفتم
عکس: مسافر محسن لژیون ششم
ارسال خبر: مسافر سعید لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
150