English Version
This Site Is Available In English

وادی چهارم؛ پذیرش مسئولیت

وادی چهارم؛ پذیرش مسئولیت

ششمین جلسه از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰، ویژه مسافران نمایندگی ملایر، با استادی راهنما مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر شهریار و دبیری مسافر شهاب، با دستور‌جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» روز یک‌شنبه ۱ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن سلب مسئولیت از خویش است ولی این نیست که ما منکر نقش خداوند شویم یا بگوییم خداوند هیچ نقشی در زندگی ما ندارد در واقع هدف این بازی این است که ما یک حد و مرزی بین وظایف خودمان و وظایفی که وجود دارد، داشته باشیم و ببینیم کجای کار دست ما است و کجای کار دست نیروهای الهی است. ما در کنگره یاد گرفتیم که هر ساختاری برای اینکه شکل بگیرد و هر اتفاقی که قرار باشد در زندگی انسان بیفتد باید سه ضلع داشته باشد و یک مثلث را تشکیل بدهد که یکی خواسته یکی تقدیر و یکی فرمان الهی است یعنی اگر بر فرض مثال قرار باشد ما یک ساختمان بسازیم این سه مولفه باید در کنار هم باشند. حالا در مورد تقدیر و فرمان الهی انسان هیچ نقشی ندارد. می‌شود گفت این دو ضلع بر می‌گردد به قدرت مطلق که باید دید برای ما چه مقدر فرموده و آیا  فرمانش را صادر می‌کند یا نه؟ ولی در مورد خواست فقط انسان است که می‌تواند روی خواسته‌اش متمرکز بشود و در جهت آن حرکت کند. اگر ما این مثلث را یاد بگیریم می‌توانیم حد و مرز وظایف انسان و خداوند را مشخص کنیم وقتی انسان خواسته دارد و یک هدف دارد و می‌خواهد به آن هدف برسد باید هم زمان را سپری بکند و هم در مسیر رسیدن به آن هدف تلاش و کوشش نماید. آن وقت حالا موضوع تقدیر و فرمان الهی را می‌سپارد به خداوند و فقط روی خواسته‌اش متمرکز می‌شود. اما مشکل زمانی شروع می‌شود که انسان در مورد خواسته‌اش و در مورد حرکت‌هایی که باید خودش انجام بدهد شانه خالی می‌کند و آن را به گردن خداوند می‌اندازد بر فرض مثال در مورد درمان اعتیاد نه تنها هیچ حرکتی انجام نمی‌دهد بلکه همه مسئولیت‌ها را به گردن خداوند می‌اندازد و انتظار دارد که خداوند مشکلش را حل بکند و این به خاطر آن برداشت غلطی است که ما در مورد خداوند و نیروهای الهی برداشت کرده‌ایم و این موضوع رفته رفته آنقدر ادامه دار می‌شود و عمق پیدا می‌کند که ما دیگر منکر همه چیز می‌شویم می‌گوییم نه خدایی وجود دارد نه نیرویی وجود دارد و نه کائناتی وجود دارد هیچ چیزی وجود ندارد. غافل می‌شویم از اینکه مشکل اصلی خود ما هستیم و نتوانسته‌ایم وظایف خودمان را مرزبندی و مشخص کنیم این وادی به ما می‌گوید که ما اگر قرار باشد از مشکلاتی که برای خودمان به وجود آورده‌ایم بیرون بیاییم اصلا نمی‌توانیم تا زمانی که خودمان هیچ حرکتی انجام نداده‌ایم روی کمک خداوند حساب کنیم.
موضوع دیگر این است که حالا من چون تجربه انجیوهای دیگر را دارم وقتی در این انجیو دعا را می‌خوانیم، نمی‌خواهم این را تبلیغ منفی بکنم ولی وقتی مضمون دعا را که توجه می‌کردیم کاملا همه مسئولیت‌ها را گردن خداوند می‌اندازد، همان‌جا که می‌گفت: خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی‌توانم تغییر دهم، این به این معنا و مفهوم بود که من یک مشکلی را برای خودم به وجود آورده‌ام و توان تغییر آن را ندارم و همه چیز را به گردن خداوند می‌انداخت و این به نظر من نه تنها به انسان آرامش و امید نمی‌داد بلکه انسان را به ناامیدی محض می‌رساند. موضوع دیگر که راجع به آن می‌خواهم صحبت کنم حالا باید برگردیم به شرایطی که امروز داریم و این را از آقای مهندسی یاد گرفته‌ایم می‌گوییم هر ساختاری دو هدف را دنبال می‌کند یکی حفظ و بقای خودش و دیگری رشد و توسعه. برای این‌که به این دو هدف برسد نیاز به خوراک دارد. حالا هر ساختاری هم مثبت و هم منفی، تا زمانی که به آن خوراک نداده‌ایم این ساختار نه رشد پیدا می‌کند و نه بقا دارد. اگر امروز در شرایطی قرار گرفته‌ایم که صحبت از جنگ می‌‌شود خب جنگ طبیعتا یک ساختار منفی است، هیچ وقت جنگ خوب نیست یک ساختار منفی است و این را همه انسان‌ها پذیرفته‌اند هر چقدر ما بیشتر راجع به این موضوع صحبت کنیم هر چقدر ما بیشتر روی این موضوع متمرکز بشویم این ساختار قوی و قوی تر می‌شود و قدرتمندتر می‌شود به قول آقای مهندس که می‌گفتند زمانی که داعش شکل گرفت آنقدر دنیا راجع به آن صحبت کردند صحبت کردند صحبت کردند که قوی و قوی‌تر شد در حالی که اگر صحبت نمی‌کردند آن‌قدر قدرت‌مند نمی‌شد و ما امروز می‌بینیم بعضی از افراد هستند که الان می‌گویند اینجا را زدند آنجا را زدند نمی‌دانم نابود شدیم، نمی‌دانم زندگیمان از دست رفت و این ساختار روز به روز قوی و قوی‌تر می‌شود و بهترین حالتی که می‌تواند برای ما وجود داشته باشد این است که به روال زندگیمان برگردیم و به همان زندگی عادی ادامه بدهیم این بهترین حالتی است که ما می‌توانیم داشته باشیم چون آموزش‌هایی که ما در کنگره گرفته‌ایم برای این است که بتوانیم بهتر زندگی کنیم و یک آرامش نسبی در زندگی داشته باشیم و قطعا این را بدانید که این وضعیت ادامه ندارد و انشاالله با تعداد نفرات بیشتر این جلسات برگزار می‌شود امروز هم اگر جمعیت کمتر است چون دو تا از لژیون‌ها رفتند برای آبیاری امیدوارم که به شرایط عادی زندگی برگردیم و زندگی خوبی را داشته باشیم از این‌که به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.

عکاس، تایپ و ویراستار: مسافر علی لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .