English Version
This Site Is Available In English

در سکون زایشی نیست باید حرکت کرد

در سکون زایشی نیست باید حرکت کرد

دومین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ لژیون کبودر‌آهنگ با استادی راهنمای محترم مسافر حسین ، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی چهارم وتاثیر آن روی من »  یکشنبه 1 تیر ۱۴۰4 ساعت 17:00 دقیقه شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد.

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم.. آن‌چه باور است محبت است و آن‌چه نیست ظروف تهی است من هم به نوبه خودم از مهندس دژاکام عزیز خانواده محترمشون و استاد امین عزیز کمال تشکر رو دارم. از راهنمای عزیزم آقا جلال ایجنت محترم کمال تشکر رو دارم که خیلی زحمت منو کشیدن و حال خوبم رو مدیون ایشون هستم خیلی خیلی از استاد ویلیام آقا اسماعیل عزیز تشکر می‌کنم  و تا آخر عمر دست‌بوس این عزیزان هستم..

و اما دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من.. اول باید مفهوم دستور جلسه رو بگیریم. و در مشارکت هامون دقیقاً صحبت‌های مهندس رو تکرار نکنیم. من باید تجربه خودم رو بازگو کنم. و از تجربه همدیگه استفاده کنیم.ما چهارده تا وادی داریم که این وادی‌ها قدم به قدم مارو جلو می‌بره. تا به خودشناسی برسیم وادی اول به ما تفکر کردن را یاد داد..وادی دوم به من یادآوری کرد که من بیهوده آفریده نشدم. یک هدفی در خلقت من است.وادی سوم به من یاد داد. که هیچ‌کس جز خودم به فکر من نیست.وادی چهارم به من میگه مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خودم.تجربه به من از زمان مصرف این بود که هر شب با خدا درگیر بودم. که خدایا این چه وضع زندگی هست. خدایا من چه گناهی کردم که من رو به این روز انداختی. خدایا تو خودت گفتی بخوانید مرا.. تا اجابت کنم شما را..من که تو را می‌خوانم چرا منو اجابت نمی‌کنی.و خودم هیچ حرکتی نمی‌کردم.و فقط از خدا می‌خواستم شب بخوابم صبح که بیدار شدم پاک باشم. همچین چیزی اصلاً مقدور نیست. اگر همچین اتفاقی هم بیفته.عین بی‌عدالتی است مثلاً یکی میاد توی کنگره 10ماه 11 ماه زحمت می‌کشه تا به رهایی برسه.ولی من یک شب بخوابم صبح که بیدار شدم پاک شده باشم من باید یاد بگیرم که مسولیت کارهام و قبول کنم.من خودم باید حرکت بکنم.خدا هم قطعآ به من کمک خواهدکرد من بارها و بارها توی سفرم دست خدارو  لمس کردم. و همیشه منو توی این مسیر کمک کرده. و همیشه موقعیت رفتن به کنگره برای من نسبت‌به شغلی که داشتم فراهم میشد. اگر در مسیر قرار بگیریم خدا قطعاً کمک می‌کنه ولی اگر من توی خونه بشینم و از خدا طلب کمک کنم این اصلاً شدنی نیست در سکون زایشی نیست باید حرکت کرد..
خداوند وظایفی به‌عهده من گذاشته و کلی هم محبت به من داشته.سلامتی به من داده  عقل به من داده شعور به من داده  اختیار بمن داده.و صراط مستقیم و راه اهریمنی را به من نشون داده.وگفته مخیر به انتخاب هستی. می‌تونی هرکدوم از این دو راه رو انتخاب کنی.وقتی من راه کج را انتخاب کردم نمی‌تونم از خدا گله کنم. خدا به من نگفته این راه رو برو خودم انتخاب کردم. کسی به من اجبار نکرده..و اگر من الان این‌جا هستم کسی به من اجبار نکرده که بیام خودم با اختیار خودم اومدم. زمانی هم که به سمت مصرف مواد رفتم کسی به من اجبار نکرده با اختیار خودم رفتم خودم دوست داشتم به سمت مواد برم. زمان مصرف من توهم دانستن داشتم فکر می‌کردم همه‌چیز رو می‌دونم چند ماه اول کنگره هم خیلی انتقاد می‌کردم فکر می‌کردم خیلی می‌دونم منیت اجازه نمی‌داد آموزش بگیرم یواش‌یواش که پیام کنگره را گرفتم. و توی مسیر قرار گرفتم فهمیدم که من هیچی نمی‌دونم .فکر می‌کردم که خیلی می‌دونم. پس باید خواسته خودمونو  مشخص کنیم..تا درمان بشیم.حالا اگر واقعاً تصمیم گرفتید که درمان بشید باید توی این مسیر هزینه بدید هزینش هم وقت گذاشتن در راه کنگره است. خدا به ما عقل و شعور داده و قوانین رو هم به ما گفته است خداوند گفته ای بنده من ، اگر این کارها رو انجام بدی به رستگاری می‌رسی. و اگر انجام ندی به سمت کارهای اهریمنی کشیده می‌شی. این در اختیار خود منه که به کدام سمت برم .مسئولیت خودمو به گردن دیگران نندازم. مسئولیت خودمو به گردن خدا نندازم. و مسئولیت خودمو بپذیرم..خیلی ممنونم که به حرف‌های من گوش کردید.

تایپ : مسافر جواد

عکاس: مسافر مهدی

تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر مهدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .