وادیها مانند ستون هایی هستند که زیر بنای جهان بینی ما را میسازند. همان قوانین الهی هستند که ما چه بخواهیم چه نخواهیم در جهان ما حاکم هستند. وادی ها از تعالیم کلام الله هستند و راه و روش درست زندگی کردن را به ما می آموزند.
وادی اول تا چهارم در واقع ما را آماده میکنند تا حرکت درست و اصولیمان را اجرا کنیم. این وادی به من می فهماند که در مسائل حیاتی مسئولیت، برعهده خود ماست و خداوند در این خصوص مسئولیتی ندارد و این مسئولیت را به ما واگذار کرده است و تمام ابزار ها ، اختیارات تام و توانایی لازم را به ما داده است، خداوند کارش را به نحو احسن انجام میدهد و بقیه امور برعهده خود ماست .
مسائل و مشکلات جسمی و فیزیکی ما مثل از کار انداختن سیستم ایکس و یا ورزش نکردن، مسائل کار و زندگی ما، مشکلات روزمره ما ،مسئولیت های ما همه و همه در حیطه مسائل حیاتی ماست.
اگر به دلیل جهل و نادانی و خارج شدن از صراط مستقیم، گرفتاریها و مصائبی که در زندگی برای ما به وجود می آید، این ما هستیم که مسئول اصلاح آنها هستیم، نه خداوند.
در این وادی پذیرش مسئولیت و واگذاری اختیار به انسان ،در تمام مراحل زندگی او و تمام مراحل تکامل نفس مثل نفس اماره و لوامه و مطمئنه را شامل میشود. بنابراین من باید حرکت کنم و تا حرکت نکنم هیچ اتفاقی در زندگی من نخواهد افتاد.فکر و اندیشه به تنهایی حلال مشکلات نیست. من برای رسیدن به حل مشکلات و یا حتی اعتیاد مسافرم، بایستی حرکت کنم. حرکت ،تفکر من را کامل میکند. باید در این مرحله از ضد ارزش ها دوری کنم و مسئولیت زندگی خود را بپذیرم و در جهت آن ها تلاش و کوشش کنم تا به بهترین نقطه زندگی خود برسم .
وادی چهارم در مورد مسئولیت پذیری صحبت میکند همان طور که ما در قبال دیگران مسئول هستیم، دیگران هم در قبال ما مسئول هستند. اگر کسی وظیفه خودش را در مقابل ما انجام نداد ما نباید از او انتظار داشته باشیم .
در مسائل زندگی ،من باید خودم پیگیر مشکلات خودم باشم و حتی خداوند هم نمیتواند برای من کاری انجام دهد، تا زمانی که من بخواهم مسئولیت زندگی خودم و کارها و خطاهای خودم را به گردن دیگران بیاندازم، هیچ وقت نمیتوانم به حال خوش برسم.
تنها چیزی که میتواند انسان را به درجه انسانیت و شناخت خود برساند، تزکیه و پالایش است. من اگر در مرحله تزکیه و پالایش قرار بگیرم و به خود شناسی و بعد به خدا شناسی برسم ،قطعا انسان خیلی خوبی خواهم شد و خیلی از چیزها برای من تغییر می کند، آن موقع است که میتوانم مرز بین خودم و خداوند را بشناسم و مسئولیت را به گردن خداوند و دیگران نیاندازم.
کل وادی ها مانند طناب و دستاویزی هستند، تا من از قعر تاریکی نجات پیدا کنم و درست فکر کردن را به من آموزش می دهند و من را متوجه ارزش وجودیم می کنند و این که خداوند به من انسان، قدرت تفکر ، تعقل و اختیار کامل داده ،تا با تکیه بر آن ها و توانایی هایم، بتوانم مسائل زندگی خودم را حل کنم و با عبور از موانع به فرمان عقلم نزدیک شوم و به تکامل برسم.
نویسنده: همسفر فاطمه.خ
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
42