English Version
This Site Is Available In English

حرکت از انسان برکت از خداوند

حرکت از انسان برکت از خداوند

دستور جلسه این هفته وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن،  یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من است. زمان، تعیین کننده حد و مرز و تعیین جایگاه است. وقتی هر انسان مرز، حدود و جایگاه خود به عنوان یکی از مخلوقین الهی در هستی را به طور کامل بداند در تمامی مسائل و امورات زندگی تکلیف و وظیفه خود را به نحو شایسته انجام می‌دهد. از حدود و قوانین هستی تبعیت می‌‌کند و تمام تلاش خود را انجام می‌دهد که نسبت به جایگاه‌های خود در هستی و زندگی شخصی و اجتماعی با مسئولیت‌پذیری کامل عمل نماید. 

هرگاه انسان به این نقطه تفکر برسد که با توجه به جایگاه‌هایی که در زندگی و حیات جاری خود دارد در هر مرحله و هر بازه‌ زمانی مسئولیت‌های متفاوتی به عهده او است با حرکت صحیح و برنامه‌ریزی آگاهانه و‌ با توجه به قوانین و بر اساس جهان‌بینی و شرایط عمل می‌کند؛ به عنوان مثال من یک زمان باید در جایگاه دختر خانواده، یک زمان مادر خانه و زمان دیگر همسر باشم؛ اما زمانی که انسان در تشخیص جایگاه و مسئولیت خود اشتباه کند و در انجام وظایف و مسئولیت‌های خود کوتاهی کند درگیر مشکلات زیادی می‌شود؛ به عنوان مثال اگر  نقش، جایگاه و وظایف خود به عنوان مادر در خانه را فراموش کنم یا به درستی انجام ندهم مدام با فرزندان و همسر خود درگیر مسائل مختلف خواهم شد و تبعات ناخوشایندی برای من به همراه خواهد داشت.

همه‌ این مشکلات ناشی از عدم آگاهی و آموزش است. اینجاست که هر فرد تلاش می‌کند برای خروج از مسئولیت‌های خود و سر باز زدن از وظایفش، مسئولیت امور و نتایج کارهایش را به عهده دیگران، جامعه یا حتی خداوند بیندازد. در این موقعیت انسان قیافه‌ حق به جانب به خود گرفته و از روی تنبلی یا حرکت نمادین یا سخاوتمندانه از تمام انسان‌ها و حتی خداوند و هستی طلبکار است و آن‌‌ها را مسئول امور خود می‌داند این همان سلب مسئولیت است.

در این مورد آقای مهندس می‌فرمایند: اگر در  تربیت فرزندان خود کوتاهی کنیم در آینده ما فرزندان همیشه طلبکار خواهیم داشت. خب دلیل آن واضح است انسان دارای نفس است و خداوند به او قدرت اختیار و حق انتخاب عطا کرده است و در ادامه مسیر خیر و مسیر شر را پیش روی او قرار داده است. مسیر آگاهی، رشد و آموزش همیشه برای انسان باز بوده است و فرامین الهی برای رسیدن انسان به سعادت و آرامش توسط پیام آوران الهی در تمام دوران حیات به او رسیده است؛ اما موضوع مهم‌تر این است که نیروی منفی و بازدارنده همیشه سر راه انسان قرار دارد تا او را از حرکت در مسیر رشد و پالایش و خودسازی باز دارد.

به همین دلیل است که انسان‌ اغلب تحت تأثیر نیروی منفی است و تمایل دارد در گوشه‌ای نشسته و دست از تلاش و حرکت بردارد ‌و نظاره‌گر و منتظر باشد که انسان‌ها، خداوند و نیروهای دیگر مسئولیت کارهای او را به عهده بگیرند؛ اما این خلاف قوانین طبیعت است. (لَیسَ لِلِانسانَ اِلّا ما سَعی انسان چیزی نیست جز آنچه خود تلاش می‌کند). هر عملی که من انجام بدهم نتایج آن در تمام ابعاد زندگی و‌ حلقه‌های حیات به من بر‌می‌گردد. من زمانی می‌توانم منتظر امدادهای غیبی باشم که نهایت تلاش خود در جهت صحیح و در راه صراط مستقیم انجام داده باشم و مسئولیت کارهای خود را پذیرفته باشم.

دعا و راز و نیاز من هم زمانی به صورت مؤثر و مطلوب است که من خواسته‌های نامعقول را شناسایی و از نیروهای‌ منفی دوری کنم و از هیچ تلاشی برای رسیدن به اهداف و خواسته‌های معقول خود سر باز نزنم. برای رسیدن و دست یافتن به وعده خداوند که همان القاء و الهام افکار مثبت و کمک دست‌های آسمانی است؛ باید راه روشنایی و درست را از راه تاریکی و خطا پیدا کنم. از تو حرکت از خداوند برکت این مثل از گذشته تا به حال با انسان همراه بوده و‌ گویای تمام مطلب است.

در واقع شناخت باید آگاهانه و بر اساس تفکر صحیح و با قدرت عقل و بر اساس مثلث دانایی باشد، نه با چشم و گوش بسته، متعصبانه و کور‌کورانه؛ زیرا در این‌ وضعیت ما همیشه درگیر مشکل خواهیم شد. اولین پارامتر در مسأله شناخت، شناخت خویشتن خود به عنوان یک انسان و مخلوق خداوند است. انسان دو چهره دارد. هم صور آشکار و هم صور پنهان، به عبارتی هم جسم دارد و در غالب فیزیکی است و هم نفس، عقل، روح، حس و ... دارد و در غالب دیگر است و همین نکته مهم است؛ زیرا نفس در انسان پایه و اساس تمام تحرکات، افعال و افکار او محسوب می‌شود.

نفس هر انسان بر اساس میزان رشد و آگاهی، تعیین کننده جایگاه و موجودیت او خواهد بود و در سه مرحله: نفس اماره (سرکش یا حیوانی) می‌تواند باشد که همه افعال بر اساس غریزه و بدون تفکر انجام می‌گردد، نفس لوامه که مرحله‌ ابتدایی را گذرانده و پس از انجام هر فعلی بلافاصله درگیر خود سرزنش کردن، عذاب وجدان و یا پشیمانی می‌شود. در مرحله آخر نفس مطمئنه است که آموزش یافته، تزکیه و پالایش شده است و خواسته‌های نامعقول و غیر منطقی را به خود راه نمی‌دهد و به آن بی توجه است.

نویسنده: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .