در این وادی سعی میکنیم برای مسائل حیاتی خودمان، جایگاه و مسئولیت قدرت مطلق یا خداوند و جایگاه و مسئولیت خودمان را تا حد امکان مشخص و مرزبندی کنیم؛ چون قدر مسلم درخواست، برداشت و نگرش بعضی از ما انسانها از قدرت مطلق یا نیروی نظام دهنده کل هستی؛ ممکن است با هم متفاوت باشد.
در وادی تفکر که شامل وادیهای اول، دوم، سوم، برایمان مشخص گردید که بیشترین بار مسئولیت حیات ما بر عهده خودمان است؛ چون ما فقط روی وجود خودمان، تفکر خودمان، اندیشه خودمان، تلاش خودمان و آموزش خودمان حساب میکنیم و معتقد هستیم که اگر تکلیف ما و یا وظیفه خودمان را انجام دادیم؛ آنگاه بایستی از قدرت مطلق یا نیروهای مافوق انتظار مساعدت و هدایت داشته باشیم و یا منتظر شانس باشیم.
این قدرت مطلق و نظام دهنده هستی آنقدر عظیم، بزرگ و قدرتمند است که ما نمیتوانیم آن را رویت کنیم؛ مثل این موضوع که روی کرهی زمین ایستادهایم ولی نمیتوانیم آن را ببینیم؛ ولی به هر حال برای شناخت این نیرو بایستی اول خودمان را بشناسیم؛ چون اگر روزی بتوانیم خودمان را بشناسیم؛ بدون تردید آن نیرو را نیز خواهیم شناخت و هر قدر بیشتر آن نیرو را بشناسیم به همان میزان میتواند تغییرات بزرگی در جهت مثبت در زندگی ما ایجاد نماید.
البته دانستن این نکته ضروری است که دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند و بقیه کارها و مسئولیتها بر عهده خودمان است؛ولی متأسفانه ما گاهی از قدرت مطلق انتظاراتی داریم که کاملاً غیر معقول و غیر منطقی میباشد و شاید دلیل آن این است که ما به درستی قدرت مطلق و نیروی مافوق را نشناختهایم.
قدرت مطلق پس از خلق انسان او را بر سر یک دو راهی قرار داده و به انسان اختیار کامل داد که هر راهی را میخواهد انتخاب کند. یک راه؛ پندار، گفتار، کردار راستین و سالم، صلح آمیز و تقوا و راه دیگر؛ فسقوفجور، دروغ، کژی، زشتی و پلیدی؛ پس او هر مسیر را علامت گذاری و پایان هر راه را مشخص نمود. اکنون اگر به قدرت مطلق معتقد باشیم میدانیم که در کتب آسمانی مختلفی اعلام نموده؛ مسئولیت اعمالی را که ما انسانها انجام میدهیم بر عهده خودمان است.
برای ما در کنگره وادی را به این صورت نوشتند که «در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» اینجا دلیل بر این نیست که بگوییم ما خدا را قبول نداریم یا به خداوند توکل نمیکنیم یا دعا نمیکنیم؛ اصلا این مسائل مطرح نیست، مسئله که مطرح است، مرز فی ما بین، ما و خداوند باید مشخص شود. چه چیزهایی مسئولیتها بر گردن ما است؟ و چه مسئولیتهایی بر گردن خدا است؟ ممکن است بگویند مگر خداوند در مقابل انسان مسئولیت دارد؟ بله مسئولیت دارد.
خداوند وقتی موجود انسان را خلق کرد، مسئولیت او را با کمال میل پذیرفت. برای شما از آسمان آب فرستاد، غذایتان را تأمین کرد و به بادها گفتند حرکت کنید و .... همه اینها را قشنگ پذیرفت و سیستم راهاندازی شد.
بعضی از مسئولیتها بر گردن ما است و خود ما مصبب بروز یکسری مشکلات در زندگی هستیم و خود ما هم باید تلاش کنیم؛ ما باید بدانیم که انسان چه کاره است؟ و خداوند چه کاره است؟ و اگر خودمان را نشناسیم خداوند را نمیشناسیم و این خود شناسی مسئله و مقولهی مهمی است؛ وقتی میگویند خود شناسی، انسان چه چیز را باید بشناسد؟ یعنی صور آشکارش و حتی فیزیولوژی را بشناسد؛ بداند که؛ مغز، ریه، قلب، کلیه و .... بشناسد و شناخت دیگر شناخت صور پنهان که باید بشناسد مانند؛ روح، نفس، حس و .... که کجا بوده و کجا میرود؟!
بعضی از انسانها اصلاً به شناخت خود فکر نمیکنند و فقط استراحت، مال اندوزی و .... را میخواهند که همه چیز روبهراه باشد؛ ولی آن انسانهایی که در مرحله واقعی و در پی یافتن و تکامل هستند. انسان در یک مقطعی است که همه چیز را برای خودش و خانوادهاش میخواهد و مرحله دیگر که میگوید، نه! من همه چیز را برای دیگران هم میخواهم فقط برای خودم نمیخواهم.
و این نکته را نیز به درستی میدانیم که هر وقت قدرت مطلق را صدا بزنیم ما را یاری و هدایت خواهد نمود؛ مشروط به اینکه ما نیز در جهت خواست منطقی و عقلانی خود قدم برداریم. در نتیجه ما مسئولیت حیات خود را، خود میپذیریم و سعی و کوشش لازم برای رسیدن به اهداف خودمان را به انجام میرسانیم و مطمئن هستیم که قدرت مطلق و نیروهای مافوق ما را یاری و هدایت خواهند نمود.
منابع: کتاب عشق (وادی چهارم) و سیدی وادی چهارم بخش ۱ و ۲
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
58