وادی چهارم اینگونه آغاز میگردد، در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن است. هیچ موجودی در دنیا نیست که مسئولیتهایش یک طرفه باشد و همیشه مسئولیتها دو طرفه هستند و دو طرفه تعریف میگردند. خداوند هم در قبال ما انسانها دارای یک سری مسئولیت است، همانگونه که ما در قبال خداوند مسئول هستیم و ما هرگز نمیتوانیم مسئولیتها را یک طرفه تصور کنیم. در کنگره به ما آموزش میدهند که مسئولیت کارها و عواقب تصمیمات ما به عهده خودمان است و هیچ شخصی مسئول کارهای ما نیست؛ حتی خداوند هم مسئول کارهای ما نیست. خداوند به تنها موجودی که اختیار داده خود انسان است و ما با آن اختیاری که داریم برای زندگی خودمان تصمیم میگیریم و مسئول نتیجه کارهایمان هم خودمان هستیم. تفکر کنگره ۶۰ به ما میگوید که باید بدانیم برای تکامل به این جهان فیزیکی پا گذاشتهایم و تمام مشکلات را باید برای رسیدن به تکامل انسانی را خودمان حل نمائیم. انسان هیچ چیز نیست؛ مگر سعی و تلاش و کوشش خودش و هرچیزی که هست، خودش است. در وادی چهارم نکتهای که مطرح شده است؛ برای شناخت نیروی مافوق لازم است که در وهله اول خودمان را بشناسیم بعد خدا را، زیرا از خودشناسی به خدا شناسی میرسیم و این یک اصل کلی برای شناخت انسان است. همه ما باید بدانیم که انسان دارای دو بخش است، صور آشکار و دیگری صور پنهان.
وادی چهارم موضوع نفس را بیان میکند و میگوید؛ نفس چیزی است که تعیین موجودیت میکند؛ در ظاهر و باطن و نشانهاش این است که خواسته دارد، انسان موجودی است که دارای خواسته معقول و نامعقول است، یعنی دارای حق انتخاب است و موجودی آزاد و مختار است و این اختیار و انتخاب فقط به انسان داده شد. ضربالمثل چینی میگوید: سفر هزار فرسنگی با اولین قدم آغاز میشود، یعنی زمانی که انسان شروع به حرکت کند و در جهت درست قرار بگیرد راه برای او نمایان میشود و میتواند مشکلات خودش را خود حل کند. در نتیجه، در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، اگر همیشه دلیل ناکامیها را خواست خدا و دیگران بدانیم این طرز تفکر میتواند مانع یادگیری از اشتباهات و رشد فردی شود و دیگر نیازی به تحلیل عملکرد خود و شناسایی نقاط ضعف و تلاش برای بهبود آنها نمیبینیم.
نویسنده: همسفر فاطمه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
173