مهندس دژاکام در این سیدی به این موضوع پرداختهاند که انسان دارای یک صورپنهان و یک صورآشکار میباشد. موضوع پنهان آن ناشناختهها وندیدهها و مجهولات است که عمده آن به قدرتهایی برمیگردد که فقط قدرت مطلق میداند و ما چیز زیادی نمیدانیم و ما با آن قدرتهای پنهانی در درون خود با آنها ادامه حیات داریم و تا زمان تکامل با ما هستند. انسان یک موجود ناشناخته است. ما انسان را فقط ۱ تا ۲ درصد بیشتر نمیشناسیم. با وجودی که انسان اشرف مخلوقات است، تمام قدرت دست انسان است. فاصله انسان با حیوان بسیار زیاد است. در قدیم میگفتند: انسان حیوان ناطق است؛ اما این تعریف غلطی است چون در مرحله اول تمام حیوانات ناطق هستند. و خودشان زبان خودشان را متوجه میشوند.
باید دانست که انسان موجودی نیست که از صفر شروع کرده باشد، بلکه انسان پیشینه دارد یک فطرت و یک ذات دارد و تغییر در فطرت انسان کار سختی است. ما اگر به فیزیک خودمان نگاه کنیم در مقابلش عاجز هستیم. هنوز ریشه بیماریها را نمیدانیم و برای ما قابل درمان نیستند. همه مجهول هستند، فقط آنها را می توانیم در یک وضعیت ثابت نگهداری کنیم. این خیلی سادهلوحانه است که ما فکر کنیم انسانها همه چیزشان با هم برابر و منطبق است، چون انسان بین ۲ نیرو حرکت می کند. جسم ما یک ماشین است که در اختیار ما قرار دارد. و صورپنهان ما راننده این ماشین است. نکته دیگر این است که انسان همیشه درحال یادگیری است.
هر طلوعی غروبی و هرپایانی آغازی دارد. انسان موجود پیچیده و نا شناخته ای است؛ باید دائم در حال آموختن باشد و هیچگاه آموزش را متوقف نکند. انسان دارای نیروی درونی است که باید آنها را بشناسد و به کار بگیرد. خداوند به انسانها فرصتهایی میدهد که اگر از آنها استفاده نکند، آن را از دستش میگیرد. ما خوب و بد را میبینیم؛ ولی نمیتوانیم عمق خوب و بد را تشخیص بدهیم. خداوند میفرماید: شما بعضی چیزها را میخواهید؛ ولی من آنها را به شما نمیدهم چون به ضرر شماست. باید هوشیار باشیم و با یک چشم قضایا را نبینیم. هرکاری را که میخواهیم انجام دهیم باید برنامهریزی کنیم تا ذرهذره نواقص آن کار برطرف شود.
حتی برای درمان بیماری باید صبر کنیم، حذف زمان امکانپذیر نمیباشد، مثلاً اگر من مواد مصرف میکنم، از فردا بگویم: میخواهم مواد خود را کنار بگذارم، به مشکل بر میخوریم؛ باید تمام جوانب را از کل امورات در نظر داشته باشیم. مسئله مهم این است که میخواهیم نواقص را برطرف کنیم و به نتیجه برسیم خواه معنویی باشد، خواه مادی باشد. در وادی پنجم گفته شده، که یکی از مسائل مهم پسانداز است؛ چون اگر انسان پس انداز داشته باشد، می تواند ببخشد و به دیگران کمک کند. نکته دیگر: خداوند هیچ وقت با بندگان خود تلافی جویانه عمل نمیکند. هر مصیبتی که بر ما وارد میشود نتیجه جهل و نادانی خود ما میباشد. نتیجه کلی این سیدی:
۱- انسان در حال یادگیری است و هیچ وقت او متوقف نمیگردد.
۲- هرطلوعی، غروبی و هر پایانی، آغازی دیگر دارد.
۳- زندگی همواره در حال تغییر و تحول است و انسان باید با این تغییرات همراه باشد.
۴- حرکت در مسیر ارزش ها و دوری از ضدارزشها (خودخواهی و منیت) به انسان کمک میکند تا به بلوغ برسد و از نیروهای خفته درون خود استفاده کند.
۵- انجام کارها با تفکر و تعقل انسان را در مسیر درست هدایت می کند.
۶- انسان با یادگیری مداوم و شناخت نیروهای درونی خود می تواند به تکامل و سعادت برسد.
نویسنده: مرزبان همسفر مینا
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون یکم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
64