همسفر فاطمه برداشتی از سیدی «دشمن» ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
چیزی که انسان هرگز تصورش را نمیکند این است که روزی با خواهر، برادر، افراد همخون، خانواده و حتی دوستانش دچار دشمنی و کینه شود. من نیز در گذشته بارها و بارها با چنین مسئلهای مواجه شدم؛ اما دلیل آن را نمیدانستم. زمانیکه وارد کنگره شدم و حرمتها خوانده میشد و در مورد این که هیچگونه ارتباط، تعامل، کار و مسائل مالی خارج از این فضا نباید وجود داشته باشد، تذکر داده میشد با خودم میگفتم: «این همه سختگیری برای چیست؟» چون هنوز به آن دانایی و دانایی مؤثر نرسیده بودم و نمیتوانستم میان تجربیات تلخ گذشتهام و قوانینی که در کنگره وضع شده، ارتباطی منطقی برقرار کنم.
با ورود به سفر دوم، کمکم متوجه شدم که همین ارتباطات خارج از چهارچوب، میتواند سبب دشمنی حتی میان نزدیکترین افراد شود. آنگاه علت هوشمندانهٔ این قوانین را درک کردم؛ قوانینی که برای حفظ پایداری روابط و باقی ماندن محبت میان افراد تنظیم شدهاند. هنگامیکه به سیدیها گوش میدادم به روشنی فهمیدم که چگونه معاملات مالی با اعضای خانواده و افراد نزدیک میتواند، منجر به دشمنی شود در حالیکه دشمنی کردن، جز رنج چیزی به همراه ندارد؛ اما محبت با خود آرامش و رضایت را به ارمغان میآورد. البته اینکه گفته شده تعاملات مالی نباشد به معنای قطع ارتباط نیست؛ بلکه به معنای ایجاد مرز و چهارچوبی برای پایداری ارتباطات است.
جناب مهندس بارها تأکید کردهاند که تا حد امکان باید از انجام معاملات با نزدیکان پرهیز کنیم یا دستکم همه چیز مستند و مکتوب باشد. در این مسیر متوجه شدم که هر چیزی، همجنس خودش را جذب میکند. افکار منفی، انسان را در فرکانسهای پایین مانند ترس و خشم قرار میدهند؛ اگر کسی در حق ما بدی کرد، نباید دنبال انتقام باشیم یا افکار منفی در ذهن بپرورانیم؛ زیرا حس منفی چیزی جز بدبختی به همراه ندارد. در عوض میتوانیم از «نقطه تفکر» آغاز کنیم؛ ببینیم چه شد، ما کجای کار ایستادهایم و از آن درس بگیریم تا وارد چرخه معیوب دشمنی، خشم و انتقام نشویم؛ چرخهای که گاهی تا پایان عمر ادامه دارد و باری سنگین بر دوش انسان میگذارد؛ چراکه میوه دشمنی، تنها رنج است.
استاد میفرمایند: «تلاش کنید مردهها را زنده کنید و به آنها جان دوباره دهید.» این به معنای زنده کردن مردگان نیست؛ بلکه مقصود احیای انسانهایی است که گم شدهاند؛ مانند کاری که کنگره میکند، جمعیتی که انسانها را احیا میسازد، غیرممکنها را ممکن میسازد و در دل سنگها نفوذ میکند، درست مانند درمان اعتیاد که تا پیش از آن برای بسیاری امری محال به نظر میرسید. البته بعضی انسانها فطرتاً بد هستند، یا بهتر بگوییم تربیتناپذیرند؛ مانند گردویی که روی گنبد قرار گرفته و با هر تلاشی باز هم سر میخورد و میافتد. گاه شرایط آنچنان سخت میشود که باید از میان بحران عبور کرد.
در نهایت به گفته جناب مهندس، دشمنی نتیجهٔ جهل و نادانی است و ثمرهٔ آن چیزی جز رنج نیست؛ اما دوستی و محبت، آرامش و صلح را برای انسان به همراه میآورد. پس بیایید سعی کنیم افکار مثبتی داشته باشیم تا در فرکانسهای مثبت قرار بگیریم و جذبهای بهتری را تجربه کنیم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
59