در سیدی دشمن، شاگرد به استاد میگوید؛ انسان به همه چیز فکر میکند و احتمال همهگونه مشکلات را میدهد؛ ولی اصولاً فکرش را نمیکرد که اعضای یک خانواده یا برادر با برادر بخواهند باهم دشمنی کنند یا برای حفظ منافع خود به ناحق حاضر به نابودی یکدیگر باشند؛ مثل خانواده، دوستان و اقوام که در مورد پول، ارث و شراکت به مشکل برمیخورند. پس اصول کار این است که باید فاصله را رعایت کرد و حفظ نمود و از روی احساسات عمل نکرد و برای هر داد و ستدی بین هم باید؛ مکتوب و یا دست نوشته داشته باشیم. همچنین در کنگره ۶۰ باید همه اصول را رعایت کرد.
به عنوان مثال وقتی وارد لژیون میشوید با راهنما، مرزبانان، ایجنت و حتی افراد قدیمیتر سعی کنید با عزت و احترام برخورد کنید؛ زیرا دوباره کارتان به آنها خواهد افتاد. در کل باید بین خانواده، اقوام و دوستان، دشمنی را ریشهکن کرد. در این جهان هر کاری که انجام میدهید، چه خوب و چه بد به خودتان برمیگردد. در هر صورت ظلم پایدار نیست و یکی یکی به قهر الهی دچار میشوند. آنچه که هست، نیست میشود و آنچه که نیست باعث رنج ابدی میشود. ما باید از این دنیا درس و عبرت بگیریم و مالاندوزی نکنیم؛ زیرا بعد از مرگ هم حتی ممکن است که جنازه شخص را فرزندانش به سختی از زمین بردارند.
چوبی که موریانه خورده باشد، ریزش میکند یعنی از ابتدا پایهها را مستحکم و قوی نکرده و روابط را سست و لرزان بنا کرده است. انسان اگر امواجش نور، روشنایی و مثبت باشد، به امواج مثبت انرژی میدهد و آن را جذب خود میکند؛ اما زمانی که دائماً دنبال غصه و غم یا اندوه و ناامیدی باشد به امواج منفی انرژی میدهد. پس ما اگر به بالا و خدا فکر کنیم همیشه امواج مثبت دریافت میکنیم. زندگی فقط جهان زمینی نیست بلکه کل سیستم، حیات دارد که شاید ما از گذشته فقط چیزی مثل خواب و خیال در ذهنمان میماند. پس در تلاش آن باشید که مردهها را زنده گردانید و به جانها، جان بدهید؛ فقط مسیح نبود که مردهها را زنده میکرد بلکه شما هم میتوانید این کار را انجام دهید و حتی غیرممکنها را ممکن کنید.
مثل درمان اعتیاد یا درمان سیگار و حتی درمان چاقی که همه اینها جزو غیرممکنها بود؛ ولی در کنگره ۶۰ همه ممکن شدند. زندگی پس از زنده کردن مردهها یعنی همین؛ کنگره ۶۰ که با احیا کردن مردگان اعتیاد، به آنان جان دوباره بخشید تا به حیات خود ادامه دهند. فطرت بعضی از انسانها، بد است و مثل درخت گردو میمانند که هرجایی بگذاریم، نمیایستند. اینجا است که شرایط برایش سخت میشود به طوری که به اعماق تاریکی میرود و شب و روز برای آنها فرقی ندارد. پس باید این را بدانیم که جهل و نادانی انسان است که باعث رنج و مشکلاتش میشود و خیال میکند همه راهها و دربها بسته شدهاند. زمانی که انسان در صراط مستقیم با سعی و تلاش حرکت کند، خداوند هم او حمایت میکند و این دوستی و آرامش است که برای انسان آسایش و صلح را میآورد.
نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هشتم)
منبع: سیدی دشمن
تهیه و تنظیم: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
111