پنجمین جلسه از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب بی ادبی، تعادل بی تعادلی » پنجشنبه 22خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.
.jpg)
سخنان استاد:
از نگهبان جلسه و استاد عزیزم آقا پویا تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه در جمع شما عزیزان باشم و آموزش ببینم.
خیلی خوشحال هستم که در جمع شما هستم.
من قبل از کنگره چون تعادل نداشتم در کارهایم هم موفق نمیشدم و برای کارهایم که به اداره میرفتم، طوری رفتار میکردم که طرف مقابلم گمان نکند که مثلا پشت میز است، میتواند به من زور بگوید ولی بعد از اینکه به کنگره آمدم و آموزش دیدم. یاد گرفتم که حداقل تا پایان صحبت طرف مقابلم صبر کنم ولی قبلا حتی اجازه نمیدادم که صحبت طرف مقابلم تمام بشود و همیشه سعی میکردم که حرف خودم را بزنم ولی در کنگره یاد گرفتم که اول صحبت طرف مقابلم را کامل بشنوم و تجزیه و تحلیل کنم و بعد پاسخ بدهم و حتی لازم نیست که حتما همانجا پاسخ بدهم و میتوانم فرصت بگیرم و مشورت کنم و بعد پاسخ مناسب را بدهم و اینکه آداب را بجا بیاورم درست است و بهتر جواب میدهد.
آقای مهندس در سی دی ها آموزش دادند که وقتی به اداره ای میروم تا اجازه نداده اند روی صندلی نباید نشست.
.jpg)
من خودم به خاطر کارم چون دائما با ادارات درگیر بودم، خیال میکردم که اگر اجازه بگیرم، طرف مقابلم پررو میشود و عمدا بد صحبت میکردم که خیال نکند چون پشت میز نشسته است ، کسی شده است و همیشه جواب معکوس میگرفتم ولی الان سعی میکنم که هر کاری را با ادب و آدابی که دارد جلو ببرم و تا آنجا که امکان دارد در رانندگی در خانواده در ارتباطاتی که دارم و در نحوه صحبت کردن و کلا در تمام کارها، آدابش را بجا آورم.
و در آخر که در مورد تعادل است که اگر ما بتوانیم به تعادل برسیم، شاهکار است و بعد رهایی و در سفر دوم نکته مهم تعادل است که فوق درمان است که هر چقدر هم ما رها شده باشیم برای خودمان رها شده ایم و برای خودمان ارزشمند است ولی مطلب مهم بعد از رهایی و درمان، رسیدن به تعادل است.
آنجا که لازم است باید جلوی خشم و بقیه مسائل را بگیریم که خیلی سخت است و همین الان هم من تلاش میکنم که جلوی این کار را بگیرم ولی گاهی باز نمیشود ولی تلاش میکنم که این کار را انجام بدهم و در همه کارهایم تعادل را داشته باشم.
در کنگره طرف بعد رهایی میرود و روزی مثلا ۱۵ ساعت کار میکند و میگوید که من خیلی از زندگی عقب مانده ام و میخوام جبران کنم و برسم ولی به کجا میخواهد برسد ؟
اگر هم میخواهد برسد، این راهش نیست و باید با تعادل و به کار بردن قوانین درستش رسید چون هر چیزی در جای خودش خوب است. کار در جای خودش خوب است و خواب هم همینطور و کنگره هم در جای خودش خوب است و آقای مهندس هم میفرمایند که هر چیزی در جای خودش خوب است و نباید در هیچ کاری زیاده روی کنیم.
در آخر هم میخواهم یک حلالیت از همه دوستان بگیرم و از ما که خوبی نبوده است و انشالله که شعبه ما همیشه در حال رشد باشد و روز به روز قوی تر شود و بهتر شود و ما هم بعد از پایان مسئولیت جدیدمان در شعبه ارومیه برگردیم و بیاییم و در شعبه خودمان کیف کنیم.
خواستم فقط معذرت خواهی کنم بابت اینکه اگر کسی بدی دیده حلالم بکند چون از روی ناآگاهی بوده است و من هرگز نخواسته ام که دل کسی را بشکنم ولی اگر در این مدت که خدمتی در جایگاه مرزبانی داشته ام و چه سایر جایگاه ها، اگر کسی را اذیت کردم. ازش عذرخواهی میکنم و انشالله که من را ببخشند.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید مچکرم .
- تعداد بازدید از این مطلب :
110