سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
شکرگزار قدرت مطلق هستم که باعث گشایش مسیر کنگره برای من و همسرم شد تا ما بتوانیم عضو کوچکی از این جمع محبّت باشیم.
با دریافت پیام کنگره، احساس خوبی به دست آوردم، با جان و دل پذیرفتم، چون همیشه بهدنبال رهایی از وضع خراب حال و روز خود بودم.
اواخر مصرف، میدیدم و حس میکردم که دیگر آن احترام و اعتبار قبلی را ندارم، با اینکه حداکثر احترام را به دیگران میگذاشتم اما چیز زیادی عایدم نمیشد.
از وقتی که وارد نمایندگی خواجو شدم، اطرافیانم آن رفتار سابق را با من نمیکردند، مثلا: کارفرمای من که حتی میخواست اخراجم کند، این اواخر در مورد بعضی مسائل کاری با من صحبت و نظرم را جویا میشد، در صورتی که قبلاً چنین فضایی بین ما حاکم نبود.
کنگره به من شخصیت جدیدی داد و احترام قبلی و حتی بیشتر از قبل را برایم هدیه فرستاد.
من به کسانی که از من سول میکنند؛ با این کیف و لباس سفید کجا میروی؟ میگویم: به دانشگاه میروم و درس میخوانم، یعنی خودم را یک فرد در حال تحصیل معرفی میکنم و به خودم میبالم که در چنین مکانی در حال آموزش هستم و علم بهتر زندگی کردن را میآموزم.
راهنمایان کنگره در آموزش دادن و محبّت کردن همیشه از هم سبقت میگیرند و من شیفته این روش بوده و این حال خوب را مدیون کنگره میباشم.
در پایان از آقای مهندس دژاکام، خانواده محترمشان، راهنمایان گرامیام، خدمتگزاران نمایندگی خواجو، مرزبانان و ایجنت محترم کمال سپاس و قدردانی را دارم و از خداوند میخواهم، برای تمام انسانهایی را که در دام اعتیاد گرفتار هستند، راه و مسیر کنگره۶۰ را نمایان کند.
تنظیم و ارسال: مسافر نوید لژیون بیست و یکم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
72