آقای مهندس اواسط بهمن 1375 درمان اعتیاد خود را شروع کردند، جرقه درمان مصادف با ماه رمضان و روزه گرفتن آقای مهندس شد، ایشان قصد درمان نداشتند؛ اما برای امتحان در ابتدا یکی از وعدههای مصرفی را حذف کردند. سفر هزار فرسنگی با قدم اول آغاز میشود و آقای مهندس آن قدم را برداشتند، ایشان از ماه رمضان درس گرفتند که زمان مصرف و مقدار مواد را مرتب کنند تا از وضعیت خود آگاه شوند.
کتاب «عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» با همکاری استاد امین و آقای مهندس دژاکام نوشته شد و هر دو قسم خوردند، چیزی جز حقیقت در این کتاب ننویسند. این کتاب مستندی حقیقی از شرح حال مصرفکننده مواد، چگونگی درمان و صورت مسئله اعتیاد است. دیدگاه کتاب به صورت کلی، ساده و روان مشکلات مصرفکننده را بیان میکند، گرههای کور را مشخص کرده است و برای باز کردن این گرهها نظریههای خود را بیان میکند، حتی به مصرفکننده میگوید، کجای کار قرار گرفته است و علت شکست ترکهای پیاپی او چیست؟
اطلاعات بسیاری را در اختيار خانوادهها قرار میدهد تا شخص بیمار یا معتاد، خانواده را بهتر بشناسد، برای مبارزه با اهریمن اعتیاد به صورت گروهی و با آگاهی کامل به یکدیگر کمک کنند. درمان اعتیاد در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر روشی الگویی است، برای کسانی که راه را گم کردهاند و با وجود تلاشهای بسیار، راه را پیدا نمیکنند. نقش آقای مهندس در کتاب مجری و راوی و نام ایشان نگهبان است.
در راه درمان، تعدادی استاد به آقای مهندس کمک کردند و با ایشان ارتباط داشتند. استاد سیلور، چگونگی حرکت برای ترک اعتیاد را مشخص کردند، در تاریخ 12/01/1376 از آقای مهندس خواستند مطالب، تجربیات سفر، حرکت و عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر را به نگارش در بیاورند. عنوان کتاب «عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر» سختی راه، نوع حرکت و سرعت حرکت است.
چهارده تصویر در کتاب، صور آشکار و پنهان جسم را نشان میدهد، هر تصویر در زمانهای مختلف، درمان اعتياد و وضعیت جسم را مشخص میکند، ارسال تصاویر کتاب توسط اساتید آقای مهندس بود. چهارده قانون در این کتاب از قوانین الهی است که پلهای بسیار نیرومندی هستند و راه را برای ما نمایان میکنند؛ پس آنها را ملکه جسم و جان خود نمایید. سخنان اساتید برای انسانهای خواستار ریزش است؛ پس تصور کنید روی سخن با شما هست.
سخن آخر این کتاب کاوشی بین چندین حلقه آفرینش که باورش کار هر کس نیست، مگر معنای آن بداند چیست. این کتاب گوهری ارزشمند برای همه انسانهای در بند است، از آقای مهندس و خانواده محترمشان به دلیل شهامت و شجاعتشان سپاسگزارم.
«غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گدا صفتی کیمیاگری داند
هزار نکته باریکتر زمو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند.»
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر هستی (لژیون اول)
ویرایش: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر هستی (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویراستار: همسفر زهره رهجو راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
243