دومین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی تربت حیدریه در روزهای پنجشنبه با استادی راهنمای تازه واردین مسافر مهدی و نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر محمد رضا با دستور جلسه « آداب و معاشرت ، ادب و بیادبی، تعادل و بی تعادلی » در تاریخ 1404/03/22 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر...
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است...
متشکرم از نگهبان جلسه وبعد از راهنمایان محترم که این جایگاه رو به من پیشنهاد دادن که بتوانم خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم و امیدوارم بتوانم نکته های آموزشی خدمت شما ارائه بدم...
دستور جلسه آداب معاشرت،تعادل،ادب وبی ادبی است و بهنظر من کسی میتواند این دستور جلسه برایش کاربردی باشد که تعادل داشته باشد همانطور که در کنگره گفته میشود تعادل فوق درمان است تعادل چطور به وجود میآید همانطور که در مثلث درمان گفته میشود وقتی مصرف کننده وارد کنگره میشود اول جسم بعد روان و بعد جهانبینیاش باید درمان بشود. خوب این مثلث متساوی الاضلاع باید هر سه ضلعش کامل بشود تا شخص درمان شود، شخص درمان شده از اعتیاد بهنظر من از تعادل فاصله زیادی دارد و تعادل با جلسات وشرکت در آن و با نوشتن سی دی ها و گوش کردن حرف راهنما بوجود میآید و من همیشه این جمله راهنمایم را گوشزد میکنم که در جلسه اول به من گفت یک سال به راهنمایت بگو چشم بعد آن یک عمر هستی به تو میگوید چشم و الان بعد ۴ سال رهایی این چشم گفتن را درک میکنم چرا که به راهنمایت میگویی چشم آن راهنما استاد درمان اعتیادت است استاد که چه عرض کنم پروفسور درمان اعتیاد است و با گفتن چشم تعادل به سراغت میآید چون آن راه را رفته و میداند که چه طوری تو را به تعادل برساند.

خب بعد که به تعادل رسیدی در همه جای زندگی در خانواده، کاسبی، کنگره و در همه جا میفهمیم که باید آدابش را به جا بیاوریم مثلاً در مهمانی میفهمی که آداب مهمانی را به جا بیاوری و آنطور که جناب آقای مهندس هم گفتن در مهمانی میفهمی که اول صاحبخانه سر سفره مینشیند و در آخر هم صاحبخانه پا میشود و مثلا میگویند اول کوچکتر دست بدهد ولی جناب مهندس میگوید اول بزرگتر و همانطور که همه سی دی آداب معاشرت را گوش کردیم که با آداب هر چیزی میفهمیم که به تعادل رسیدهایم و آن موقع فرق بیتعادلی و تعادل را متوجه هستیم و اینطور نمیشود که مثلاً کسی پشت چراغ قرمز بوق بزند پیاده شویم و با او دعوا بگیریم چون به تعادل رسیدهایم فقط از نظر خودم تعادلی که در کنگره یاد میگیریم میتوان به آن تعادل گفت چون قبل کنگره هم من خودم را آدم متعادل متشخص میدانستم ولی بعد که کنگره تعادل را به من آموخت دیدم که نه، انسان متعادلی نبودم و با اینکه من راهنمای تغذیه هم هستم کمی موشکافانهتر به این موضوع فکر میکنم میبینم که آداب غذا خوردن هم جزء تعادل است همانطور که جناب مهندس میفرماید در سی دیها، که ۹۰ درصد بیماریهای بدن به خاطربیماریهای معده و گوارش است. خوب قبل از لژیون تغذیه با وزن زیاد وارد شدم موقع غذا خوردن نمیدانستم که غذا را چطور میخورم در گوشم یا در دهانم میگذارم اما الان به لقمه لقمه آن توجه میکنم و حواسم است که غذاهای قروقاطی نخورم در اکثر مهمانیها که سلف سرویس بود از هر نوع غذایی برمیداشتم و ملاحظه نمیکردم و بعد پشیمان میشدم ولی الان تعادل به من کمک کرده که غذاهای قروقاطی نخورم که کلی ضرر دارد در مورد آب خوردن که جناب مهندس هم گفتند یک ساعت قبل از غذا و بعد از غذا آب نخوریم حتی به غذای خودم توجه کنیم و نگاه کنیم نه اینکه بگوییم مثلاً به به چه کوبیدهای بلکه حواسمان باشد که آیا این غذا به درد ما میخورد و برای بدنمان ضرر ندارد و حتی حد و اندازه آن را هم بدانیم و اینکه غذای مناسب بخوریم و در حد و اندازه مناسب و در زمان مناسب بخوریم نه اینکه مثلاً کله پاچه یا آبگوشت را آخر شب و یا عصر بخوریم چون زمان خوردن آن صبح است و این تعادل با حضور سر لژیون وشرکت در جلسات به دست میآید.
متشکرم از نگهبان عزیز و شما عزیزان که به مشارکت من گوش کردید.
عکاس: مسافر امیرحسین لژیون دوم
تایپ: مسافر محمد لژیون یک
ویرایش و ارسال: مسافر رضا لژیون یک
مرزبان کشیک: مسافر محمود
- تعداد بازدید از این مطلب :
191