در خدمت همسفر شیما و همسفر زینب از نمایندگی رودکی هستیم و به دلیل قبولی در آزمون کمک راهنمایی مصاحبهای تنظیم کردیم تا از تجربیات و حس و حال خوب ایشان بهره ببریم. در ادامه توجه شما را به آن جلب میکنیم.
همسفر شیما و مسابرشان با آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۲۰ روز به روش DST و داروی اپیوم سفر کردند. رشته ورزشی مسافر در کنگره فوتبال، رشته ورزشی همسفر بدمینتون است؛ در حال حاضر به مدت ۲ سال و 6 ماه است که آزاد و رها هستند.
همسفر زینب و مسافرشان با آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه وارد کنگره شدند. به روش DST و داروی اپیوم به راهنمای مسافر حسین و همسفر معصومه به مدت 11 ماه و 4 روز سفر کردند. ورزش مسافر در کنگره والیبال و ورزش همسفر بدمينتون است .هم اکنون به مدت 2 سال و 8 ماه است که آزاد و رها هستند.
وقتی خبر قبولی در آزمون راهنمایی را شنیدید چه حسی داشتید؟
همسفر شیما:
شور و اشتیاق دیدن نتایج آزمون در وجودم بسیار جوشش داشت و تقریباً هر شب از طریق پیج اینستاگرام کنگره۶۰ یا سایت، نتایج را جستجو میکردم؛ البته همراه با ضربان قلب بالا؛ اما روزی که نتایج نمایندگی رودکی اعلام شد پیگیری نکرده بودم و از طریق تماس تلفنی همسفر سمیه هم لژیونیام باخبر شدم، باید اعتراف کنم که هر انسانی ممکن است روزهای طلایی و خاصی را در زندگی خود تجربه کرده باشد از همان روزهایی که طعم شیرین آن تا ابد در عمق جان میماند. آن روز شنیدن این خبر برای من از همان روزها بود. یادم است در یک لحظه تمام روزهای سفرم، مسیری که طی کرده بودم با تمام چالشها در ذهنم مانند یک فیلم چند ثانیهای مرور شد و در یک لحظه یومالفصل را با تمام وجودم حس کردم، اینکه از یک مرحله جدا شدم و بلافاصله وارد دورهی جدیدی از زندگی خود شدم.
همسفر زینب:
در ابتدا اصلاً باور نداشتم و تا یک ساعت گریه میکردم و بعد فقط دوست داشتم راه بروم، در کل حس بسیار عجیبی بود و الآن هم وقتی لیست قبولیها را نگاه میکنم همان حس برایم تکرار میشود.
چه مدت زمانی را برای آماده شدن برای آزمون صرف کردید؟ آیا برنامهریزی خاصی داشتید؟
همسفر شیما:
زمانی که من سفرم را شروع کردم، خیلی وقت بود که از آزمون و درس و کتاب دور بودم، وقتی که راهنمای اولم همسفر ساره توضیح دادند که هر ماه در شعبه آزمون برگزار میشود خیلی برایم جالب بود. اوایل چون تازه سفر شروع کرده بودم و آموزشهایم کامل نبود، هدفم از شرکت در آزمون بیشتر به چالش کشیدن حافظه و توانایی خود بود و از همان ابتدا پرتلاش شروع به خواندن و یادگیری نوشتارها و سیدیهای کنگره۶۰ کردم؛ ولی هر چه بیشتر میخواندم بیشتر مشتاقتر میشدم و بسیاری از گرهها یا بهتر است بگویم تاریکیهای وجودم نمایان شد و سعی کردم روی درمان همان متمرکز شوم. اولین آزمون را با نمره خوب پشت سر گذاشتم و همین باعث شد بیشتر برای ادامه مسیر مشتاق شوم طوری که هر ماه در آزمونهای داخلی نمایندگی با علاقه شرکت میکردم؛ ولی با این تفاوت که بیشتر آموزش بگیرم، همین باعث شد مطالب بیشتر در ذهنم ثبت شود و هنگام آزمون اصلی فشار کمتری را حس کنم؛ چون قبلاً مطالب برایم تکرار شده بود. قبل از آزمون اصلی راهنمایی بهدلیل اینکه تشنه رسیدن به این خواسته بودم در روز ساعات مشخصی را به مطالعه و مرور مطالب میگذراندم طوری که به همه برنامههایم برسم.
همسفر زینب:
دو ماه به طور جدی و مستمر شروع به خواندن کردم، من صبحها سیدیها را گوش میکردم و نکتهبرداری میکردم و عصرها 6 ساعت منابع را میخواندم.
به نظر شما مهمترین عامل برای قبولی در آزمون چه بود؟
همسفر شیما:
به نظر من در درجه اول ایمان و باور قلبی به اینکه در چه مسیری قدم گذاشتهایم، یعنی آموزش و همان صراط مستقیم بسیار مهم است و اینکه طبق وادی اول ساختارهای رسیدن را با تفکر در ذهن خود بسازیم و در جهت ساختن حرکت کنیم، تلاش مستمر داشته باشیم، مانند عاشق برای رسیدن به معشوق مانعها را کنار بزنیم، برنامهریزی و اجرای آن نیز مهم است، شرکت مداوم در آزمونهای ماهیانه نیز مهم است که جا دارد از مسئولین آزمونهای دوره قبل همسفر نجمه و همسفر فریبا کمال تشکر را داشته باشم، امیدوارم به برکت این خدمت عشق و آرامش مهمان قلبهای ایشان باشد.
همسفر زینب:
خواسته قوی من با تمام وجودم دوست داشتم در جایگاه خدمتی شال، خدمتگزار باشم و حس و حال خوش و آرامشی را که خودم دارم به دیگران نیز آموزش و انتقال دهم.
به نظر شما یک راهنما چه ویژگیهای بارزی باید داشته باشد؟
همسفر شیما:
قطعاً باید فرمانبردار خوبی باشد و از قبل هدف خود را برای خدمت در این جایگاه مشخص کرده باشد، حافظ قوانین و حرمت کنگره۶۰ باشد، یک راهنما باید ابتدا تمام آموزشها را روی خود اجرا کند و با کسب آگاهی ظرفیت لازم را کسب کرده باشد، یک راهنما طبق وادی هشتم باید این مسئله را ملکه ذهن خود کند که خداوند این فرصت را در اختیارش گذاشته تا با خدمت به انسانهای دردمند ابتدا جبران خسارت کند و سپس درجهت کامل شدن آموزشهای خود تلاش کند. همچنین قدرت انتقال مفاهیم را به سادهترین شکل ممکن داشته باشد.
همسفر زینب:
کاربردی کردن آموزشهای کنگره، یک راهنما اول باید خودش آموزشها را کاربردی کند تا الگوی مناسبی برای رهجو باشد.
بعد از قبولی در آزمون چه برنامههایی برای ادامه مسیر راهنمایی دارید؟
همسفر شیما:
بعد از قبولی سعی میکنم هر روز یکی از سیدیهای جهانبینی آقای مهندس را گوش کنم. سعی میکنم روی خودم کاربردی کنم، نوشتارها و کتابها را در اوقات فراغت مطالعه میکنم که بیشتر درک کنم آنچه را که نمیدانم و سعی میکنم اطلاعاتم را درجهت علم کنگره به روز کنم که از این قافله پرسرعت جا نمانم و بتوانم انسان مفیدی برای چرخهی هستی باشم.
همسفر زینب:
بیشتر منابع آموزشی را مطالعه کنم و واقعاً آموزشهایم را کاربردی کنم تا به درک عمیق برسم و بتوانم آموزشها را درست و کامل انتقال بدهم.
چه توصیهای برای کسانی دارید که قصد شرکت در آزمونهای بعدی را دارند؟
همسفر شیما:
همسفران عزیز باید با تمام وجود فرمانبردار راهنمای خود باشند و مرتب در آزمونها شرکت کنند تا در درجه اول سطح آگاهی و اطلاعات خود را در طول سفر بسنجند و نقطه ضعفهای خود را جبران کنند و در مرحله دوم با شرکت در آزمون ناسپاسی نکنند و شکرگزار این چرخه خدمت باشند که زحمت عزیزان هدر نرود؛ البته هدف از شرکت در آزمونهای ماهیانه صرفاً کسب نمره نیست؛ بلکه باید بدانیم ما قرار است که چه منابعی را آزمون دهیم و بخوانیم، تمام مطالب کمک به شناخت خود و روشن شدن مسیر برای زندگی بهتر است؛ پس بیشترین سود آن در مرحله اول به خودمان میرسد.
همسفر زینب:
با برنامهریزی دقیق و درست منابع را مطالعه کنند و همینطور برای سیدیها بهتر است نکته برداری کنند.
به نظر شما کنگره۶۰ چه تأثیری روی زندگی شما داشته است؟
همسفر شیما:
به قول آقای مهندس ما همه گم گشتگانیم یعنی همگی خود را گم کردهایم و در طول این سفر و آموزشها از طریق آدرسها به خود میرسیم، من قبل از کنگره هیچ شناخت واقعی از خود نداشتم و هر چیزی که میدانستم سرابی بیش نبود. با قدم گذاشتن در کنگره طرز تفکر و نگاه من که همان جهانبینی است، ذره.ذره تغییر کرد طوری که سختترین چالشها را با نور امید پشت سر گذاشتم و نگاهم و نحوه برخوردم با مسائل و مشکلات تغییر کرده، گویی آموزشها برایم همچون عینکی بود که طور دیگر ببینم و بفهمم چهقدر هستی وسعت دارد و من چیزی نمیدانم.
همسفر زینب:
از تأثیر کنگره اگر بخواهم بگویم بی هایت بوده و هست، اول دیدگاه من به زندگی مسائل زندگی و اطرفیان و خودم بسیار تغییر کرده است. یاد گرفتم که خودم مسئول زندگی خودم هستم و برای رسیدن به خواستههایی که دارم باید تلاش کنم، برای یادگیری اصلا دیر نیست و مهمترین تأثیر کنگره روی شخص خودم، شناخت خودم و ارزش گذاشتن و دوست داشتن خودم بوده و اینکه سپاسگزار بودن را سرلوحه زندگی قرار بدهم.
مصاحبهکننده: همسفر حدیثه رهجوی راهنما زهرا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم دبیر سایت
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
248